آلفرد روزنبرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏تئوریهای نژادی: replaced: تاسیس ← تأسیس با ویرایشگر خودکار فارسی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۴۵:
|footnotes =
}}
'''آلفرد ارنست روزنبرگ''' {{به آلمانی|Alfred Ernst Rosenberg}} {{تتم|۱۲ ژانویه|۱۸۹۳||۱۶ اکتبر|۱۹۴۶||م}} تئوریسین بزرگ [[حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان]] بود. روزنبرگ در کل دوره حکومت [[ناسیونال‌سوسیالیسم|ناسیونال سوسیالیسم]] در آلمان رییسرئیس دفتر سیاست خارجی [[حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان]] بود.
 
== تئوری ==
 
وی معتقد بود تنها راه نجات آلمان در بازگشت این کشور به سنت‌های [[نژاد آریایی]] است و کتابی نیز با نام [[افسانه قرن بیستم]] در همین مورد نوشته بود که در کنار کتاب [[نبرد من]] [[آدولف هیتلر]] مهمترینمهم‌ترین کتاب ایدئولوژیک [[رایش سوم]] به شمار می‌رفت. وی در کتابش دین اصلی [[نژاد آریایی]] را ادیان باستانی قوم ژرمن معرفی می‌کند و ادیان [[اسلام]] و [[مسیحیت]] را به عنوان دینهای [[یهودی]] نفی می‌کند.<ref>{{cite journal
|quotes = |author=[[Irving Hexham|Hexham, Irving]] |date= |year=2007|month = |title=Inventing ‘Paganists’: a Close Reading of Richard Steigmann-Gall's the Holy Reich|journal = [[Journal of Contemporary History]]|volume = 42|issue = 1 |pages=59–78 |publisher=SAGE Publications |location=|doi = 10.1177/0022009407071632|bibcode =|oclc = |id=
|url=http://jch.sagepub.com/cgi/content/abstract/42/1/59 |format= |accessdate=|laysummary =|laysource =|laydate =|quote =}}</ref>
خط ۵۶:
 
روزنبرگ به عنوان نظریه‌پرداز نژادی اصلی حزب ناسیونال سوسیالیست، بر تأسیس یک نردبان نژادی انسانی برای توجیه سیاستهای نژادی هیتلر را بر عهده داشت. روزنبرگ بر مبنای آثار آرتور دو گوبینو، هیوستن استیوارت چمبرلین و مدیسن گرانت و هیتلر کار کرد. او سیاهان و یهودیها را در انتهای پایینی نردبان و نژاد سفید یا آریایی را در بالاترین نقطه آن قرار داد. او نظریه نوردیک را ارئه کرد که آلمانی‌ها را نژاد برتر و بالاتر از همه دیگران ، از جمله سایر آریاییان (هند و اروپاییان) می‌دانست.
نردبان نژادی به این شکل بود که ملت نوردیک در صدر برتری نژادی ، سپس مردم جنوب اروپا از جمله ایتالیا-یونان-اسپانیا و مردم امریکای شمالی و در نهایت مردم هندوستان-ایران-ارمنستان در پایین ترینپایین‌ترین درجه قرار داشتند.
 
روزنبرگ در گذر سالها،سال‌ها، نظریه نژادی ناسیونال سوسیالیستی را تغییر شکل داد ولی آن همواره شامل برتری آریایی، ملی گرایی شدید آلمانی و یهودستیزی خشن بود. او از مخالفین صریح الهجه همجنسگرایی به خصوص در کتابچه «در سوامپف» بود و در آن هم‌جنس‌گرایی (خصوصاً برای زنان) را مانعی بر گسترش جمعیت نوردیک می‌دانست.
 
موضع او در خصوص اسلاوها بسته به ملت فرق داشت. او از چکها و لهستانی‌ها نفرت داشت و نوشته بود که هیچ ملاحظه‌ای برایشان که بی‌ارزش و خودخواه و ناتوان اند نباید صورت گیرد. آنهاآن‌ها باید به سوی شرق سوق داده شوند، تا زمین برای آماده شدن توسط دستان مشتاق دهقانان [[توتنی]] آزاد شود. او در نتیجه نظریه «درانگ ناخ استن» مأموریت خود را فتح و استعمار شرق اسلاوی می‌دانست.<ref>Metapolitics: from Wagner and the German Romantics to Hitler, page 221, Peter Viereck, Transaction Publishers 2003</ref><ref>Oświęcim, 1940-1945: przewodnik po muzeum, Kazimierz Smoleń, Państwowe Muzeum w Oświęcimiu, 1978, page 12</ref> او در [[افسانه قرن بیستم]] اسلاوها خصوصاً لهستانیها را مادون انسان توصیف می‌کند.<ref>Alfred Rosenberg, Der Mythus des 20. Jahrhunderts: Eine Wertung der seelischgeistigen Gestaltungskämpfe unserer Zeit, München: Hoheneichen, 1930, here p.214.</ref>
 
<gallery>