دیوان شمس: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←شعرهای ترکی و یونانی در دیوان شمس تبریزی: افزودن جزئیاتی دقیقتر |
در زیر هر غزل، بازنویسی متن یونانی با الفبای فارسی و نیز لاتین آمده است تا خوانندگان درک بهتری از متن پیدا کنند. |
||
خط ۲۴:
== واژههای ترکی و یونانی در دیوان شمس تبریزی ==
زبان مادری مولانا جلالالدین محمد بلخی زبان پارسی بود اما در دوران تحصیل و دانشاندوزی زبان عربی را هم آموخت و به ویژه چون در دمشق درس خوانده بود به زبان عربی هم تسلط داشت. شهر قونیه در آن زمان جمعیت ایرانی و فارسیزبان زیادی داشت و شاگردان و اطرافیان مولانا هم به همین زبان سخن میگفتند. اما به خاطر وجود ترکزبانان و بومیان یونانیزبان در این شهر، مولانا در طول زندگی خود در این شهر با این دو زبان هم آشنایی پیدا کرد و در شعرهایش به ویژه در غزلهای دیوان شمس واژههایی از این دو زبان به کار برده است.<ref>شهربراز، واژههای یونانی در غزلهای مولانا، پارسیانجمن: http://parsianjoman.org/?p=6002</ref>
''در زیر غزل، بازنویسی متن یونانی با الفبای فارسی و نیز لاتین آمده است. غزل شمارهی ۱۲۰۷:''
# ''نیم شب از عشق تا دانی چه میگوید خروس: خیز شب را زنده دار و روز روشن نستکوس /νηστικός''
# ''پرها بر هم زند یعنی دریغا خواجهام : روزگار نازنین را میدهد بر آنموس /άνεμος''
# ''در خروش است آن خروس و تو همی در خواب خوش : نام او را طیر خوانی نام خود را آنثروپوس /άνθρωπος''
# ''آن خروسی که تو را دعوت کند سوی خدا: او به صورت مرغ باشد در حقیقات انگلوس /άγγελος''
# ''من غلام آن خروس ام که او چنین پندی دهد : خاک پای او بِ آید از سر واسیلیوس /βασιλιάς''
# ''گَردِ کفشِ خاکِ پای مصطفی را سرمه ساز : تا نباشی روز حشر از جملهی کالویروس /καλόγερος''
# ''رو شریعت را گزین و امر حق را پاس دار : گر عرب باشی و اگر ترک و اگر سراکنوس/ Σαρακηνός''
توضیح و اصلاح در این متن:
در بیت نخست، نِستِکوس به معنای «روزه» است. به خط یونانی: νηστικός / بازنویسی با الفبای لاتین: nistikos پس شاید بهتر باشد «نیستیکوس» نوشته شود.
بیت دوم: آنِموس به معنای «باد» است. به خط یونانی: άνεμος / لاتین: anemos. در استورههای یونانی άνεμοι / به خط لاتین: Anemoi که شکل جمع آن است خدایان باد بودهاند. در این بیت واژهی نخست باید «بالها» باشد تا وزن شعر درست باشد.
در بیت سوم قافیه باید «آنتروپوس»/«آنثروپوس» نوشته شود به معنای «انسان». به خط یونانی: άνθρωπος / لاتین: anthropos
در بیت چهارم «اَنگِلوس» به معنای «فرشته» است. به خط یونانی: άγγελος / لاتین: angelos. این واژه در انگلیسی امروزی angel شده است.
به نظرم در بیت پنجم باید «باسیلیوس» نوشته شود نه «واسیلیوس». در یونانی βασιλιάς / به خط لاتین: basiliás به معنای شاه است. نام «واسیلی» در زبان روسی از همین واژهی یونانی است. همان طور که پیشتر در جستار «ریحان» نوشتم، نام گیاه ریحان در انگلیسی basil هم از همین واژه است که خود ترجمه از «شاه اسپرغم» پارسی است. البته در زبان یونانی تلفظ «و» و «ب» به هم نزدیک است.
در بیت ششم: «کالویِروس» به معنای «راهب» است. به خط یونانی: καλόγερος / به خط لاتین: kalógeros. حرف گاما در زبان یونانی گاهی مانند اینجا «ی» / y خوانده میشود و گاهی مانند agapo (ن.ک. پایین) به شکل «غ». از همین رو در ترانویسی () متنهای اوستایی و سغدی و دیگر زبانها صدای «غ» را با همین حرف گاما نشان میدهند.
در بیت هفتم: «سَراکِنوس» است، به خط یونانی: Σαρακηνός / به خط لاتین: Sarakinos. بهتر است «سَراکینوس» نوشته شود (ن.ک. غزلهای بعدی). این واژهی یونانی همان است که در انگلیسی امروزی Saracen میگویند و در زبان و نوشتار دوران تاریک اروپا به همهی مردم مسلمان حاشیهی مدیترانه گفته میشده است. گویا شکل اروپایی شدهی «شرقیین» در عربی است به معنای کسانی که در شرق مدیترانه زندگی میکنند
{| class="wikitable"
|+
!یونانی-فارسی
!یونانی
!فارسی
!
|-
|افندیس مَس ان، کی آگاپومن تُن/دُن
|Αφέντης μας έν κι αγαπούμεν τον
|او سرور ما است و ما او را دوست داریم) عاشق او ایم)
|He is our Master and we love him
|-
|کی اپ اکِینون اِن کالی زوی مَس
|κι απ’ εκείνον έν καλή η ζωή μας
|به خاطر او است که زندگی ما خوش است
|It is because of him that life is sweet
|-
|ییَتی ییریسِس، ییَتی ورومیسِس
|γιατί γύρισες γιατί βρώμισες
|چرا برگشتی؟ چرا بیمار ای؟
|Why did you turn around because you were ill?
|-
|په مه تی اپاتِس، په مه تی اخاسِس
|πε με τι έπαθες, πε με τι έχασες!
|به من بگو ترا چه افتاد؟ به من بگو چه گم کردهای؟
|Tell me what happend to you? Tell me what did you loose?
|-
|ایلا کالی مو! ایلا شاهی مو!
|Έλα καλέ μου, έλα σάχη μου·
|بیا زیبای من. بیا شاه من
|Come my beautiful, come my king.
|-
|ایلا کالی مو! ایلا شاهی مو!
|χαρά δε δίδεις, δος μας άνεμο!
|[اگر] شادی نمیدهی، به ما رایحهای بده.
|If you do not give us joy, give us "wind"/"breath"!
|-
|پو دیپسا پینِی، پو پونِی لَلِی
|Που διψά πίνει, που πονεί λαλεί·
|آن که تشنه است مینوشد، آن که خسته [=زخمی] است میگرید
|The thirsty one drinks while the wounded one flees
|-
|میدِن چاکوسِس، کاله، تو ییالی
|μηδέν τσάκωσες, καλέ, το γυαλί
|ای زیبا، آیا تو جام را شکستهای؟
|Tell me beautiful, did you break the cup?
|}
== پانوشتها ==
|