کالای عمومی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۱:
در [[علم اقتصاد]] یک '''کالای عمومی''' کالایی غیر رقابتی و غیر قابلغیرقابل استثناء است. غیر رقابتی بودن به این معنی است که مصرف آن کالا توسط یک نفر، دسترسی کالا برای مصرف توسط دیگران را کاهش نمی‌دهد; و غیر قابلغیرقابل استثناء بودن که هیچ کس نمی‌تواند مستثنی از استفاده از آن کالا باشد.در جهان واقعی ممکن است هیچ چیزی به عنوان کالای غیر رقابتی و غیر قابلغیرقابل استثناء به‌طور مطلق نباشد.
 
برای مثال اگر یک فرد یک دکتر را ملاقات کند در اینجا امکان ملاقات دکتر برای هر فرد دیگر کمتر شود و آن ممکن است دیگران را از ملاقات آن دکتر محروم کند.این ملاقات‌های دکتر را یک کالای خصوصی قابل استثناء و رقابتی می‌سازد.بالعکس، نفس کشیدن به‌طور معنا داری مقدار هوا در دسترس برای دیگران را کاهش نمی‌دهد، و مردم نمی‌توانند به‌طور مؤثر مستثنی از استفاده از هوا باشد.این هوا را یک کالای عمومی می‌سازد، اگرچه به لحاظ اقتصادی ناچیز است، از آنجای که هوا یک کالای رایگان است. یک مثال واضح و آسان تغییر فایل‌های موسیقی mp۳ روی [[اینترنت]] است; استفاده این فایل‌ها توسط یک شخص استفاده توسط دیگران را محدود نمی‌کند.
 
غیر رقابتی بودن و غیر قابلغیرقابل استثناء بودن ممکن است مشکلاتی را برای تولید برخی کالاها سبب شود.به‌طور خاص، برخی اقتصاد دانان بحث کرده‌اند که آن‌ها ممکن است منجر به مصداق‌های شکست بازار شوند، در جایی که بازارهای غیر هماهنگ مشتق شده به وسیله بخش‌های کارکردی در علاقه‌های متعلق به خودشان ناتوان هستند تا این کالاها را در مقدارهای خواسته شده فراهم بکنند. این موضوع‌ها به عنوان مسائل کالاهای عمومی شناخته شده هستند، در اینجا بحث‌های خوب علمی روی اینکه چطور اهمیت شان را برای یک [[نظام اقتصادی]] اندازه بگیرید، و بهترین راه علاج را شناسایی بکند.این مذاکرات می‌تواند برای مباحث سیاسی دربارهٔ نقش بازارها در [[اقتصاد]] مهم باشد.به‌طور فنی تر، مسائل کالاهای عمومی با موضوع گسترش دهنده پیامدهای خارجی مرتبط هستند.
 
به لحاظ نموداری، غیر رقابتی بودن به این معنی است که هر چند فرد که یک منحنی تقاضا برای کالای عمومی دارند، بنابراین منحنی‌های تقاضای انفرادی به‌طور عمودی جمع می‌شوند تا منحنی تقاضای کل برای کالای عمومی به دست بیاید.این بر عکس روش برای استخراج '''منحنی تقاضای کل''' برای یک کالای خصوصی است، در این جا تقاضاهای انفرادی به‌طور افقی جمع می‌شوند.
ساموئلسون معمولاً به عنوان اولین اقتصاد دان نسبت داده می‌شود که تئوری کالاهای عمومی را بسط داد.در مقالات کلاسیک ۱۹۵۴ '''تئوری محض مخارج عمومی''' او یک کالای عمومی را در آن مقاله یک کالای مصرفی تجمعی تعریف کرد: ...کالاهایی که همه لذت می برند به‌طور معمول در حالتی که مصرف هر فرد از یک کالا منجر به کاهش مصرف سایر افراد از آن کالا نشود...
 
این یک خصوصیت است که به عنوان غیر رقابتی و غیر قابلغیرقابل استثناء بودن شناخته شده‌است.
 
== کالای خصوصی ==
خط ۱۴:
بر خلاف یک کالای عمومی یک کالای خصوصی است که این ویژگی‌ها را ندارد.برای مثال یک قرص نان یک کالای خصوصی است:تعلق آن می‌تواند دیگران را از استفاده از آن محروم کند، و با مصرف یکبار آن دیگر نمی‌تواند دوباره استفاده شود.
 
یک کالا که رقابتی است اما غیر قابلغیرقابل استثنا است گاهی اوقات یک منبع مشترک نامیده می‌شود.برخی کالاها موضوعات شبیه به کالاهای عمومی ایجاد می‌کند; برای مثال، خیلی مشکل است قیودی روی ماهیگیری در عمق دریا که حجم ماهی جهان می‌تواند در نظر گرفته شود را به عنوان یک منبع غیر قابلغیرقابل استثناء اعمال بکند، اما این متناهی و نزولی است.
 
== غیر قابل استثنا ==
خط ۲۶:
== مثال‌ها ==
 
مثالهای مرسوم از کالاهای عمومی شامل:امور دفاعی و اجرای [[قانون]] (شامل سیستم حقوق دارایی)، امور آتش نشانی عمومی، برق منازل، هوای پاک و کالاهای محیطی دیگر، و کالاهای اطلاعاتی، از قبیل توسعه نرم‌افزار، نویسندگی (تألیف)، و اختراع. برخی کالاها (مثل مواد مخدر) نیاز دارد به انگیزه‌های دولتی خاص تا تولید شوند، ولی نمی‌توانند به عنوان کالاهای عمومی دسته بندی شوند زیرا آن‌ها موارد مورد نیاز بالا (غیر رقابتی و غیر قابلغیرقابل استثناء بودن) را انجام نمی‌دهند.
 
پیشرفت‌های تکنولوژیکی می‌تواند کالاهای عمومی جدیدی ایجاد کند.ساده‌ترین مثال‌ها روشنایی خیابان‌ها هستند، که نسبتاً از اختراعات اخیر هستند. یک لذت شخصی از آن‌ها لذت اشخاص دیگر را کاهش نمی‌دهد. از جهت دیگر، یک وضعیت کالای عمومی ممکن است در طول زمان تغییر کند. پیشرفت فنی (تکنولوژیکی) می‌تواند به لحاظ معنا داری روی استثناءپذیری کالاهای عمومی سنتی اثر گذارد.