کتاب‌خوان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
MammothBot (بحث | مشارکت‌ها)
←‏top: اصلاح پیوند(های) داخلی با ویرایشگر خودکار فارسی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۲۸:
از این رمان در برنامهٔ درسی دانشگاه‌ها و مدارس و در کلاس‌های [[ادبیات آلمانی]] و ادبیات [[هولوکاست]] استفاده می‌شود. کتابخوان خستین و تنها کتاب آلمانی است که موفق به کسب جایگاه نخست جدول پرفروش‌ترین کتاب‌ها در فهرست روزنامه [[نیویورک تایمز]] شده‌است. در سال ۲۰۰۸ فیلمی با [[کتاب‌خوان (فیلم ۲۰۰۸)|همین نام]] با اقتباس از این رمان توسط [[استیون دالدری]] ساخته شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت.<ref name="DW">{{یادکرد وب|نشانی=http://www.deutsche-welle.com/dw/article/0,,4460385,00.html|عنوان =کتابخوان، درامی عاشقانه|تاریخ بازدید =۱۰ آذر ۱۳۸۸|ناشر=دویچه وله فارسی |تاریخ= ۶ ژوئیه ۲۰۰۹|زبان=فارسی}}</ref>
 
این رمان تحت عنوان کتاب‌خوان توسط مهدی سجودی مقدم (انتشارات مهراندیش) و با عنوان برایم کتاب بخوان توسط بهمن‌دخت اویسی (انتشارات فرزان روز) به زبان [[زبان فارسی|فارسی]] ترجمه شده استشده‌است.<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=fa|نشانی=http://www.ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=2090388|عنوان=کتاب کتاب‌خوان|بازبینی=2017-02-08}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2009/01/090129_og_berlin_festival.shtml|عنوان = اعلام برنامه کامل جشنواره سینمایی برلین|تاریخ بازدید =۳۰ نوامبر ۲۰۰۹|ناشر=بی‌بی‌سی فارسی|تاریخ= ۲۹ ژانویه ۲۰۰۹|زبان=فارسی}}</ref>
 
این رمان در لیست [[۱۰۰۱ کتابی که باید پیش از مرگ بخوانید|۱۰۰۱ کتاب که باید قبل از مرگ بخوانید]] و همچنین لیست روزنامه گاردین (۱۰۰۰ رمان که هر شخص باید بخواند) قرار دارد.
خط ۳۷:
در بخش دوم، پس از هشت سال، پسر که در رشته حقوق درس می‌خواند هانا را در دادگاه جنایتکاران جنگی نازی در جایگاه متهمان می‌بیند.<ref name="DW"/><ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=75569|عنوان = اسکار برایم اهمیت چندانی ندارد|تاریخ بازدید =۱۱ آذر ۱۳۸۸|ناشر=همشهری آنلاین|تاریخ=|زبان=فارسی}}</ref> هانا که در این دادگاه به عنوان یکی از متهمان اصلی قتل ۳۰۰ زن [[یهودی]] در [[اردوگاه آشویتس]] در حال محاکمه است، سرانجام محکوم به حبس ابد می‌شود.
 
در بخش سوم، با گذشت سال‌ها و در حالی که میشائیل با داشتن یک دختر از همسرش جدا شده‌است، تصمیم به برقراری رابطه‌ای دیگرگون با هانا می‌گیرد. او نوارهایی را که در آنهاآن‌ها کتاب‌خوانی‌هایش را ضبط کرده برای هانا در زندان می‌فرستد. از آن سو، هانا با روشی ابتدایی، با انطباق کتاب‌هایی که از کتبخانه زندان قرض گرفته با صدای میشائیل، سواد می‌آموزد و به تدریج موفق به نگاشتن پاسخ نامه‌ها می‌شود. سرانجام در سال ۱۹۸۴ میشائیل با آگاهی از زمان آزادی هانا، برای او کار و محل سکونت می‌یابد، اما مسئولان زندان او را در روز آزادی‌اش به طوربه‌طور حلق‌آویز در اتاقش می‌یابند. در پایان داستان میشائیل با در دست داشتن یک قوطی چای حاوی پول و یاگارهای هانا و به منظور اجرای وصیت‌نامه او، به ملاقات زنی که از بازماندگان واقعه آشویتس است به [[نیویورک]] می‌رود...
 
== منابع ==