ریچارد باخ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏فعالیت‌ها: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۵۸:
او حتی به عنوان راوی و همچنین خلبان نمایش‌های هوایی، در فیلمی که از روی کتابش ساخته شده بود حضور داشت. این فیلم [[هیچ چیز اتفاقی نیست]]، نام داشت.
 
گرچه او به هوانوردی علاقه فراوانی داشت با این حال همواره دوست داشت که بنویسد. در دوران دبیرستانش یکی از معلم‌های ورزش به ریچارد باخ کمک کرد تا به توانایی‌های بالقوه‌اش پی ببرد. از سال ۱۹۵۹ او عقایدی د مورد یک پرنده که می‌خواهد دواهای محدودیت را بشکند داشت، منظور کتاب [[جاناتان مرغ دریایی]] است که به فیلم هم درآمد. تقریباً تمام کتاب‌های او از هواپیما به‌عنوان وسیله‌ای برای رساندن یک پیام استفاده می‌کند. در گریز از منطقهٔ امن، وی کودکی‌اش را برای ما بازگو می‌کند. او در ۸ سالگی یکی از برادرانش، بابی را از دست داده است. از طریق این کتاب می‌توان فهمید که او برادری مسن‌تر از خود به نام روی داشته استداشته‌است. ریچارد باخ همسر دوم خود لسلی پریش را در سل ۱۹۷۳ در زمان فیلم‌برداری فیلم جاناتان مرغ دریایی که بر اساس کتاب خودش ساخته می‌شد، ملاقات کرد. البته او سازندگان فیلم را بخاطر تغییراتی که برای آن اجازه نگرفته بودند تحت پیگرد قانونی قرار داد. پس از آن، در بین سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱ آن‌ها به دنبال زندگی خود به‌دور از جنجال دنیا رفتند. وی در کل آثار بسیار زیبایی را خلق کرده استکرده‌است. او مؤسس مذهب پرواز است که مریدانی هم بدور خود جمع کرده استکرده‌است.
 
از آثاری که به [[زبان فارسی]] ترجمه شده می‌توان به کتاب‌هایی از قبیل: ''[[جاناتان مرغ دریایی]]'' (آذرپاد)، ''[[پندار (رمان)|پندار]]''، ''[[یگانه (رمان)|یگانه]]''، ''[[گریز از سرزمین امن]]''، ''[[هدیه پرواز]]'' و ''[[فراسوی ذهنم]]'' اشاره کرد که در بیشتر آن‌ها، نویسنده به وسیله احساس پرواز در متن‌های خود با خواننده ارتباط خوبی برقرار می‌کند و در مورد شناخت خود، انتخاب و اختیار و در نهایت حقیقت زندگی بحث می‌کند.