آنری ماتیس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰.۱) +املا+مرتب+تمیز (۱۴.۹ core): + رده:مجسمه‌سازان مرد اهل فرانسه
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۴۹:
'''آنری-امیل-بنوآ ماتیس''' {{به فرانسوی|Henri-Émile-Benoît Matisse}} (زاده [[۳۱ دسامبر]] [[۱۸۶۹ (میلادی)|۱۸۶۹]] - مرگ [[۳ نوامبر]] [[۱۹۵۴ (میلادی)|۱۹۵۴]]) [[هنرمند]] [[فرانسه|فرانسوی]] [[رسم|طراح]]، [[چاپ دستی|گراورساز]]، [[مجسمه‌سازی|مجسمه‌ساز]] و [[نقاش]] اوایل [[سده بیستم (میلادی)|قرن بیستم]] می‌باشد که بیشتر به عنوان یک نقاش شناخته می‌شود و تأثیر او بر این هنر بسیار زیاد است.
 
ماتیس به سبب نوآوری‌هایش و اثر گذاری‌اش بر معاصران، یکی از مهمترینمهم‌ترین هنرمندان سده بیستم به شمار می‌آید. اهمیت تاریخی کشف‌های او در عرصه رنگ ناب را می‌توان در حد دستاورد [[کوبیسم]] در آزادسازی فرم از قید بازنمایی عینی دانست. ماتیس در رشته [[حقوق]] تحصیل کرد و ابتدا در همین رشته مشغول به کار شد، ولی در بیست و دو سالگی به دنیای هنر گام نهاد. او در مسیر [[نقاشی]] دست به تجربه [[مجسمه‌سازی]] زد و از هنرمندان برجسته گروه دَدگر یا [[فوویسم|فوویست]] به شمار می‌رفت.
 
== زندگی ==
خط ۵۶:
 
== [[فوویسم]] ==
در سال ۱۹۰۵ گروهی از نقاشان جوان، نمایشگاهی را در پاریس برپا کردند که به les Fauves یعنی «جانوران وحشی» یا «وحشیان» شهرت یافت. این نام از آن جهت بر آنهاآن‌ها نهاده شد که علناً شکلهای طبیعی را نادیده گرفتند و به رنگهای تند و خشن رو کردند؛ ولی در واقعیت امر توحشی در کار نبود. مشهورترین نقاش در این گروه آنری ماتیس نام داشت.<ref name="تاریخ هنر">[[تاریخ هنر (کتاب)|کتاب تاریخ هنر، فصل نیمه نخست قرن بیستم، صفحه ۵۶۱]]</ref>
 
== موضوعات و آثار ==
خط ۶۸:
[[پرونده:Reading henri matisse.jpg|بندانگشتی|{{پم|زن کتاب‌خوان|Woman Reading}} ۱۸۹۴، موزهٔ هنرهای مدرن پاریس]]
این تابلو نهضت دَدگری را آغاز کرد. این جریان در سال ۱۹۰۵ روی داد اما، در میان مخالفت عمومی، ماتیس حامیانی در خانواده اشتاین به دست آورد و به خرید نقاشی‌هایش و تشویق امریکایی‌های دیگر به خریداری آن‌ها می‌پرداختند و بعداً روسهایی چون [[سرگئی شوکین]] و [[موروسوف]] حامیان اصلی او شدند.
ماتیس جمع آوری تندیس‌های افرقایی را آغاز کرد (درن و ولامینگ هم به این تندیس‌ها علاقه‌مند بودند) و این کارهای دستی بومی را از سفر به الجزایر در سال ۱۹۰۶ با خود به فرانسه برد هرچند تاثیرشانتأثیرشان بر او کمتر از کوبیسم بود. در سال ۱۹۰۶ او «شادی زندگی» (فیلادولفیا، بنیاد بارنز) را به نمایش گذاشت که نشان دهنده یک تغییر بنیادی در جهتی جدا از تفکیک گری سیناک و در جهت سبک سزان با رنگ آمیزی دَدگرا بود.<ref name="فرهنگ هنر">[ لینداموری، پیتر، فرهنگ هنر و هنرمندان، ترجمه افشار سوسن، تهران: نشر روشنگران، سال ۱۳۷۲.]</ref>
 
ماتیس در نخستین سال هلی فعالیتش پرده‌هایی از طبیعت بیجان و گوشه‌های داخلی خانه در برتانی را نقاشی کرد. در این پرده‌ها، نشانی از ستایش شاردن مشهود است. در اواخر دهه ۱۸۹۰، تحت تأثیر امپرسیونیسم و نئو امپرسیونیسم به رنگ‌های تند و درخشان روی آورد. بعداً با دیدن آثار سزان به او جلب شد. پس از ان توجه خود را بر مسئله استحکام ساختار نقاشی متمرکز کرد. پرده‌هایی چون آکادمی ابفام گذر از رنگپردازی درخشان به حجم نمایی ساده را نشان می‌دهد. این مرحله تجربی آنگاه به پایان رسید که او به شیوه رنگ گزینی نئوامپرسیونیست‌ها بازگشت. در این هنگام، اساس فوویسم در نقاشی اش شکل گرفت. به زودی، رهبری ماتیس نزد دوستانش مقبول افتاد. در آثاری چون زیبا، آرام، دل‌انگیز(۱۹۰۵) ویژگی هنر او نمایان شد.
 
ماتیس با بررسی نقادانه میراث نواوران نسل پیشین به چنین نتایجی دست یافت:کاربست رنگ ناب، همچون معادلی برای نور، تجسم فضا با بهره‌گیری از جلوه‌های مختلف رنگها، وضوح و سادگی خطهای شکل ساز، سازماندهی تصویر به مدد نیروهای ذاتی خطو رنگ. موضوع از طریق این هماهنگی صوری در پردهنقاشی، بیان هنری م یابد، واین نوع هماهنگی قابل مقایسه با ترکیب اصوات در موسیقی است. بدین سان، پایه‌های زیبایی‌شناسی ماتیس ساخته شدند. او در سراسر زندگی هنری اش، خود را وقف تکمیل اصول این زیبایی‌شناسی کرد.
در دهه ۱۹۱۰و رنگ‌های ماتیس تا حدی خاموش شدند و نیز شکل‌های هندسی در کارش رخ نمودند، با این حال او چندان تحت تأثیر کوبیسم قرار نگرفت در عوض او با کشف ارزش‌های تصویری و تزیینی هنر خاور زمین، در جهت هدف خود به پیش رفت. سلسله پرده‌های زنان حرمسرا، مرحله کمال او در مقام یک استاد رنگ شناسرنگ‌شناس را نشان می‌دهد. در دهه ۱۹۳۰ عنصر خط در کارش مهم تر شد. این تغییر را مثلاً در دیوار نگاره‌های رقص به روشنی می‌توان دید. در این نقاشی‌ها و در طرح‌هایی که با بریده‌های کاغذ رنگی ساخت، ساده‌سازی شکل‌ها و صرفه جویی در گزینش رنگ به نهایت رسید.
 
ماتیس از معدود هنرمندانی بود که جنبه‌های عقلانی و عاطفی را در هنر خود به هم آمیخت. او به هنری بیانگر و هدفمند اعتقاد داشت. از این لحاظ، او را می‌توان با اکسپرسیونیست‌های المانی مقایسه کرد (اگر چه حال و هوا و اسلوب کار او با آثار اکسپرسیونیست‌ها یکسره متفاوت است). در هنر ماتیس، صور بدوی بدون خشونت تشویش انگیز رخ می‌نمایند. نحوه به کارگیری رنگ و خط در نقاشی‌های او چنان است که هیچ‌گاه عمق معنای هنری و تصویری شان کاسته نمی‌شود. به اعتقاد او «فقط ان کسی که بتواند عواطف خود را به طرزی اصولی نظم دهد، هنرمند است». ماتیس به هنری متعادل، ناب، اهنگین، آرامش بخش، و عاری از موضوع‌های گزنده و دلگیر می‌اندیشید.<ref name="پاکباز"/>