عشق و دیگر داروها: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
فائزه مالمیر (بحث | مشارکتها) برچسب: متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←داستان: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۳۰:
در پارکینگ بیمارستان، جمی با ماهرترین نمایندهٔ فروش دارویی برخورد میکند. او به جمی میگوید که عاشق مگی است و او باید مگی را ترک کند. آن شب جمی به آپارتمان مگی رفته و باز با هم رابطه برقرار میکنند ولی در حین رابطه، جمی به مگی میگوید که در برقراری مشکل دارد. مگی در حالی که او را مسخره میکند به او میگوید که باید از داروی جدیدی که کارخانه تولید کرده به نام ویاگرا استفاده کند. جمی به فروش داروی ویاگرا میپردازد که بسیار مورد علاقهٔ دکترها و بیمارانشان قرار میگیرد و همچنین باعث ادامهٔ زندگی جنسی مگی و جمی میشود.
جمی از مگی میخواهد که رابطهٔ رسمی تری با هم داشته باشند که مگی نمیپذیرد. مگی به افراد سالمندی را که با اتوبوس به [[کانادا]] سفر میکنند، کمک کرده تا بتواند داروهایش را با نسخهٔ ارزانتری بخرد. وقتی مگی در حال سوار شدن به اتوبوس بود، جمی جلویش را میگیرد و
جمی از مگی میخواهد که با او به یک همایش پزشکی در شیکاگو بیاید. مگی میپذیرد. همایش در رابطه با بیماری [[پارکینسون]] است. او با شنیدن قصهٔ بیماری بقیه و اتفاقاتی که برایشان افتاده، تحت تأثیر قرار میگیرد. جمی در آنجا با مردی آشنا میشود که همسرش در آخرین مرحلهٔ این بیماری قرار دارد. جمی از او میخواهد که دربارهٔ مگی به او توصیهای کند که او به جمی میگوید فرار کن. جمی به شدت شوکه میشود. بعد از همایش مگی به جمی میگوید که چقدر دوستش دارد.
جمی به جستجو دربارهٔ این بیماری میپردازد و به دکتر مگی فشار میآورد که تمام افراد متخصصی که میتوانند کمک کنند را به او معرفی کند. جمی شروع میکند مگی را به متخصصین مختلف بردن و هزینهٔ تمام آزمایشاتش را نیز میپردازد. روزی که به مطب یکی از پزشکان میروند، منشی به او میگوید که وقت ملاقات به روز دیگری موکول شده. جمی با شنیدن این سخنان به شدت عصبانی میشود و به منشی میگوید که
چند وقت دیگر، جمی با یکی از همکارانش به نام بروس، در رستورانی شام میخوردند که او
== بازیگران ==
|