جنگ شوروی در افغانستان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←اقدامات نظامی شوروی پیش از اشغال افغانستان: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۹۴:
هدف ایالات متحده از این طرح که بر اساس تز [[زبیگنیو برژینسکی]] [[مشاور امنیت ملی آمریکا]] انجام میگرفت، کشاندن اتحاد شوروی به «تله افغانستان» بود<ref>Diamond, John M. (2008). The CIA and the Culture of Failure: U.S. Intelligence from the End of the Cold War to the Invasion of Iraq. Stanford University Press. p. 65. {{ISBN|978-0-8047-5601-3|en}}.</ref> لیکن حضور نظامی روسها در منطقه دارای سابقهای طولانی در تاریخ است. در جریان رقابتهای سیاسی_نظامی امپراتوریهای بریتانیا و روسیه در آسیای میانه که به اصطلاح " [[بازی بزرگ]] " مطرح است، در سال ۱۲۶۴ (۱۸۸۵) منجر به درگیری نظامی با نیروهای افغان در دوران [[امیر عبدالرحمان خان]] در منطقه [[پنجده]] در شمال افغانستان شد که در نهایت با پیروزی [[قوای تزاری]] و تصرف نواحی جنوبی [[رود آمودریا]] به پایان رسید.
صرف نظر از رقابتهای بازی بزرگ، بهطور حتم از دلایل مداخلات نظامی روسیه در افغانستان و منطقه [[آسیای میانه]] پیروی از سیاست دستیابی به
همانطور که عنوان شد توجه به منطقه در دوران شوروی نیز دنبال شد که از نمونههای آن ارسال میلیونها روبل کمک اقتصادی و نظامی بین سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۷ (۱۹۵۵_۱۹۷۸) در دوران حکومت ظاهر شاه و داوود خان میباشد.<ref>Rubin, Barnett R. The Fragmentation of Afghanistan. New Haven: Yale University Press, 1995. p. 20.</ref>
خط ۲۰۷:
تجهیز مجاهدین در مقابل مناطق غیر پشتون مشکل بسیار متفاوتی را به وجود آورد. پیش از تهاجم شوروی معدودی از مناطق غیر پشتون دارای سلاح گرم بودند. به زودی با آغاز جنگ آنان دارای بیشترین آمادگی نسبت به گروههای ارتشی یا [[ژاندارمری]] که دارای ضعف بوده یا در کمین شان نشسته بودند، شدند. فروش بینالمللی سلاح و پشتیبانی ارتشهای خارجی گروههای محلی را متمایل به دستیابی به مناطق اخیر مینمود.
مجاهدین از عملیات خرابکارانه نیز بهره میگرفتند. در بیشتر موارد عملیاتی از این قبیل اهدافی چون اخلال و انفجار در خطوط انتقال برق و لولههای حامل مواد، ایستگاههای رادیویی، ادارات دولتی، فرودگاهها، هتلها، سینماها و مواردی از این دست را دنبال مینمود. در سالهای ۱۳۶۳ الی ۱۳۶۶ (۱۹۸۵ الی ۸۷) بهطور میانگین در هر سال بیش از ۶۰۰ [[عملیات خرابکارانه]] بروز میکرد. در مناطق هممرز با پاکستان، در هر روز بهطور متوسط ۸۰۰ [[راکت]] از جانب مجاهدین پرتاب میشد. در حد فاصل میان فروردین ۱۳۶۴ و اسفند ۱۳۶۵ (آوریل ۱۹۸۵ و ژانویه ۱۹۸۷)، بیش از ۲۳٫۵۰۰ خمپاره و مواردی از این قبیل به اهداف دولتی اثابت کرد. مجاهدین در محدوده و مجاورت روستاها مبادرت به انجام عملیات راکتی و موشکی میکردند و در عمل در حوزه توپخانههای شوروی قرار میگرفتند که این موضوع باعث در معرض خطر قرار گرفتن روستاییان میشد. مجاهدین همچنین اقدام به کاشت [[مین]] در سطح وسیع مینمودند و دائماً
حملات مجاهدین بر روی اهداف نظامی و غیرنظامی از جمله تخریب پلها، مسدود نمودن جادههای اصلی، حمله به کاروانهای عبوری، قطع سیستمهای انتقال الکتریکی و محصولات صنعتی و حمله به مقرهای پلیس و ارتش افغانستان و شوروی و پایگاههای هوایی تمرکز یافته بود. آنان همچنین دست به [[ترور]] صاحب منصبان دولتی و اعضای حزب دموکراتیک و تصرف [[پستهای مرزی]] و دورافتاده میزدند. در مارس ۱۹۸۲ (اسفند ۱۳۶۰ یا فروردین ۱۳۶۱)انفجار بمبی در [[وزارت آموزش]] باعث آسیب به چند ساختمان شد. در همان ماه انفجار یک دکل انتقال برق از ایستگاه برق ناقلو باعث خاموشی گسترده در کابل شد. در ژوئن ۱۹۸۲ (خرداد یا تیر ۱۳۶۱) یک گروه متشکل از ۱٫۰۰۰ تن از اعضای جوان حزب کمونیست که برای کار در دره پنجشیر اعزام شده بودند در ۳۰ کیلومتری کابل در کمین قرار گرفته و دچار تلفات سنگین شدند. در ۱۳ شهریور ۱۳۶۴ (۴ سپتامبر ۱۹۸۵)، تعدادی از اعضای گروههای شورشی اقدام به ربایش یکی از هواپیماهای داخلی خطوط هوایی باختر پس از برخاستن از فرودگاه قندهار نموده و کلیه ۵۲ سرنشین آن را به قتل رساندند.
گروههای مجاهد برای ترور، بهطور متوسط سه الی پنج نفر را در اختیار داشتند. این افراد پس از ابلاغ مأموریتشان جهت ترور صاحب منصبان دولتی، به بازی در نقششان در زندگی روزمره مشغول و به بررسی جزئیات انجام کار پرداخته و در نهایت بهترین روش را برای انجام عملیات انتخاب میکردند. جهت انجام عملیات از روشهایی از جمله تیراندازی به داخل اتومبیل، شلیک از داخل اتومبیل، تله انفجاری در
در سال ۱۳۶۴ (می ۱۹۸۵)، [[هفت حزب]] اصلی مبارز در پاکستان، به سبب ایجاد هماهنگی در انجام عملیات نظامی بر ضد شوروی و دولت افغانستان، اقدام به اتحادی در قالب هفت حزب مجاهدین نمودند. تا آخر سال ۱۹۸۵ (دی ۱۳۶۴)، گروهای فعال در داخل و اطراف کابل مبادرت به پرتاب راکت و هدایت عملیات بر ضد مواضع مورد نظر مینمودند.
خط ۲۳۱:
ایالات متحده، بریتانیا و عربستان سعودی تقبل بیشترین پشتیبانیهای مالی را به عهده گرفته بودند. آمریکا ۶۰۰ میلیون دلار و دولتهای حاشیه خلیج فارس با مقداری برابر با رقم مذکور.<ref>Kepel, Gilles (2002). Jihad. Cambridge: Belknap. p. 143. {{ISBN|0-674-01090-6|en}}.</ref> [[جمهوری خلق چین]] کمک تسلیحاتی با ارسال سلاح [[تایپ ۵۹|تانک تی ۵۹]]، [[کلاشنیکف]] مدل ۶۸، [[آرپیجی-۷]] مدل ۵۹ و مصر در همکاری با سیا به نسبت به تهیه مقدار بیشتری سلاح اقدام نمود. مهمترین مورد پشتیبانیهای تسلیحاتی خارجی اعطای سیستمهای [[موشک ضد هوایی]] [[استینگر افآیام-۹۲]] آمریکایی بود که باعث افزایش قابل توجه تلفات هواپیماهای نیروی هوایی شوروی شد. ضربه مهم در این موضوع باعث تغییر تاکتیکهای شوروی با افزایش هلی کوپتر در حد همکاری قوا، محدودیت روزهای درگیری و همچنین جتهای نظامی وادار به افزایش ارتفاع در پرواز شده و سایر تدابیر احتمالی نیز در نظر گرفته شد.<ref>"Hind Variants / Soviet Service". Vectorsite.net. http://www.vectorsite.net/avhind_1.html. Retrieved July 28, 2011.</ref><ref>"Snipers Paradise Interviews A Soviet SPETsNAZ Vet Of The War". Militaryphotos.net. http://www.militaryphotos.net/forums/showthread.php?13546-Snipers-Paradise-Interviews-A-Soviet-SPETsNAZ-Vet-Of-The-War&s=0b9f1a2b99f923b573f6bb6c4a988302. Retrieved July 28, 2011.</ref>
در ماه مارس ۱۹۸۵ (اسفند ۱۳۶۳ یا فروردین ۱۳۶۴)، دولت ایالات متحده هدف دست یابی به پیروزی مجاهدین را به تصویب رساند. بعد از سال ۱۳۶۴ (۱۹۸۵) سیا و آی اس آی (سرویس اطاعاتی پاکستان) مجاهدین را ترغیب به حمله به
سرقت مجموع زیادی از کمکهای بینالمللی باعث رشد اقتصادی پاکستان شد ولی دارای اثرات مخربی نیز در طول جنگ برای آن کشور بود. بالا کشیدن محموله کمکهای تسلیحاتی در بندر [[کراچی]] منجر به خشونت و بی نظمی در آنجا شد، در حالی که [[هروئین]] برای پرداخت مبلغ ترانزیت اسلحه به پاکستان از افغانستان وارد میشد و در معضل اعتیاد شراکت داشت.<ref>Kepel, Jihad, (2002), p.143-4</ref> در جواب کمکهای پاکستان به شورشیان، خاد_سرویس امنیت افغانستان، تحت رهبری [[محمد نجیب الله]] (بعدها آخرین رئیسجمهور کمونیست افغانستان) بنا به اظهارات منتشره در اسناد [[میتروخین]] و دیگر منابع دست به انجام عملیاتهای بزرگی بر ضد پاکستان زد، از جمله در سال ۱۳۶۵ تا ۶۶ (۱۹۸۷)، ۱۲۷ حادثه منجر به مرگ ۲۳۴ نفر در پاکستان شد. در سال ۱۳۶۷ (۱۹۸۸)، انفجاری در یک انبار مهمات در خارج از اسلامآباد_پایتخت پاکستان، دست کم ۱۰۰ کشته و بیش از ۱٫۰۰۰ مجروح به جا گذاشت که در این حادثه خاد و کا گ ب مظنونان اصلی بهشمار میرفتند.<ref>Kaplan, Soldiers of God, p.12</ref>
|