در باور [[شیعیان دوازده امامی]] '''غیبت کبرا''' دومین غیبت امام زمان بعد از غیبت اول او یعنی غیبت صغری است که در آن بر خلاف [[غیبت صغری|غیبت صغرا]] امام شخص معینی را به نیابت نگماشتهاست. در این غیبت که از سال [[۳۲۹ (قمری)]] و پس از غیبت کوچکتر آغاز شدهاست و تا آخر الزمان ادامه خواهد داشت، امام از نظرها پنهان است، اما موجودات از فیض وجودش بهرهمندند و دعای ایشان شامل حال آنهاست. در پایان این دوران به خواست [[خدا]] حضرت ظهور کرده، برای برقراری و برپایی حکومت عدل جهانی قیام میکند و ظلم را ریشه کن میسازد و ضعیفان را از دست ظالمان نجات میدهد.<ref>{{harvnb| Mohammad Ali Amir-Moezzi|1994|pp=99–100}}</ref>
پیش از غیبت کبری و در دوران غیبت صغری که هفتاد سال قمری طول کشید امام مهدی بوسیلهبه وسیلهٔ چهار نمایندهٔ مخصوص با شیعیان در ارتباط بود<ref name=Moezzi>{{cite web|last1=Amir-Moezzi|first1=Mohammad Ali|title=ISLAM IN IRAN vii. THE CONCEPT OF MAHDI IN TWELVER SHIʿISM|journal=Encyclopedia Iranica|date=2012|url=http://www.iranicaonline.org/articles/islam-in-iran-vii-the-concept-of-mahdi-in-twelver-shiism}}</ref><ref name= Kohlberg>{{cite journal|last1=Kohlberg|first1=Etan|title=From Imāmiyya to Ithnā-'ashariyya|journal=Bulletin of the School of Oriental and African Studies|date=1976|volume=39|issue=3|pages=521, 528,|location=University of London}}</ref> تا اینکه چهارمین و آخرین نماینده امام قبل از مرگش نامهای را برای شیعیان قرائت کرد که در آن تأکید شده بود که زین پس و تا آخر دنیا امام دوازدهم هیچ نمایندهای در میان مردم نخواهد داشت و هر کس خلاف این گفته را ادعا کند دروغگویی بیش نیست. شیخ صدوق این نامه را در کتابش با عنوان [[کمالالدین و تمامالنعمة]] ثبت کردهاست.<ref name=Moezzi/>
به عقیده شیعه هیچ دوره و زمانی خالی از امام نیست؛ و اثبات این حرف را بوسیلهبه وسیلهٔ ایهای از قرآن بیان میکنند که «زمین هیچگاه از حجت الهی خالی نمیماند» امام دوازدهم به دلیل خطری که زندگی اش را تهدید میکرد به امر خداوند از دیده گان امت غایب شدهاست و او زمانی خواهد آمد که زمین پر از ظلم گشته، نه این که همه مردم ظالم بشوند، که اگر اینطور باشد همه از ظلم خوششان میآید و نیازی به منجی ندارند، بلکه گروهی ستمگر بر همه مردم یا بیشتر آنها ظلم خواهند کرد و مظلومان از خداوند طلب نجات خواهند کرد در نتیجه خداوند متعال بنده و حجت خویش را بسوی آنها خواهد فرستاد تا آنها را بوسیلهبه وسیلهٔ خودشان و بوسیلهبه وسیلهٔ معجزات الهی از دست ظالمان نجات دهند.<ref name=Sachedina23>{{harvnb|Sachedina|1981|p=23}}</ref> مفهوم غیبت اما اول بار توسط کیسانیه مطرح شد که معتقد بودند محمد بن حنفیه نمرده است بلکه در غیبت به سر میبرد.<ref name= Arjomand1>{{cite web|last1=Arjomand|first1=Said Amir|title=ḠAYBA|url=http://www.iranicaonline.org/articles/gayba|website=Encyclopædia Iranica}}</ref> به عقیده منتقدان با ناپدید شدن هر یک از رهبران شیعه که دیگر به جمع شیعیان برنگشتند به تدریج عقیده به امام غایب در میان آنها شکل گرفته و شاخ و برگ پیدا کرد.<ref name=Choueiri>A Companion To The History Of The Middle East, edited by Youssef M.Choueiri, page 93</ref> به نظر [[ویلفرد مادلونگ]] اما دکترین غیبت بوسیلهبه وسیلهٔ امامان پیش از امام دوازدهم به خوبی پیشبینی و ثبت شدهاست.<ref>Islam and the West, by Bernard Lewis, 1993, page 163</ref>
بنابر عقیده شیعه بی شک اگر شیعیان و علما به جای قدرت و حکومت به دنبال مهدی می گشتند و از تقصیرات خود توبه حقیقی میکردند و در استغاثه متحد می شدند خداوند امام غائب را به سوی آنها باز می گرداند. چنانکه از حدیث امام صادق هم همین معنا استفاده میشود.
خط ۱۱:
== پیشینه ==
به عقیده صاحب نظرانی نظیر [[برنارد لوئیس]] عقیده به امام غایب به زمان کیسانیه برمی گردد که اعضای این گروه معتقد بودند [[محمد بن حنفیه]] همان مهدی غایب است.<ref name="The Assassins pp. 23, 35">The Assassins: A Radical Sect in Islam, Bernard Lewis, pp. 23, 35, 49.</ref> بعدها فرزند محمد بن حنفیه، ابوهاشم، که بی فرزند از دنیا رفته بود بوسیلهبه وسیلهٔ برخی از کیسانیها به عنوان مهدی موعود لقب گرفت.<ref name= Arjomand1/> [[واقفیه]] گروه دیگری بودند که وفات امام هفتم، امام موسی کاظم، را باور نکرده معتقد بودند که او در غیبت به سر میبرد. همچنین وقتی امام [[حسن عسکری]] از دنیا رفت شیعیان دوباره دچار شبهه شده در مورد جانشینی اش دچار اختلاف شده به جز اقلیتی _که بنا به روایاتی که از امامان پیشین شنیده بودند به تولد امام دوازدهم معتقد بودند_ تولد آن امام را انکار کردند.<ref name="Hussain">[http://www.al-islam.org/occultation_12imam/3.htm#3Books Hussain, Jassim M. (1986). Occultation of the Twelfth Imam: A Historical Background. Routledge.] {{ISBN|0-7103-0158-8|en}}.</ref> اصحاب امام یازدهم معتقد بودند که به خاطر فشار زمانه و به دلیل رواج این عقیده که او فرزندی خواهد داشت که عدالت را در جامعه برقرار خواهد کرد، تولدش شبیه تولد [[موسی]] در خفا اتفاق افتاد. مخصوصاً که خلیفهٔ عباسی، [[معتمد (خلیفه)|معتمد]]، دستور داده بود تا مراقب خانهٔ امام بوده ببینند آیا او صاحب فرزندی خواهد شد یا خیر. به عقیدهٔ [[سید حسین مدرسی طباطبایی|مدرسی]] عقیده به مهدی به تدریج و مخصوصاً بعد از وفات امام حسن عسکری که امت شیعی با بحران جانشینی مواجه شد، شکل گرفت. این اعتقاد تا حد زیادی با احادیث و روایان امامان پیشین حمایت میشد.<ref name= Arjomand1/>
== رابطه شیعیان و امام در دوران غیبت کبری ==
خط ۴۰:
== نشانههای ظهور ==
پیشبینی ظهور منجی نهایی، مهدی موعود، جزو پرشمارترین پیش بینیهاییپیشبینیهایی است که از پیامبر اسلام، [[فاطمه]] و ائمه صورت باقی ماندهاست. با این حال زمان این ظهور پیشبینی نشدهاست و از شیعیان خواسته شدهاست که صبورانه منتظر بمانند. ظهور منجی بر طبق روایات شیعه و [[سنی]] با نشانههایی همراه است که میتوان آن را به نشانههای عمومی و نشانههای خاص تقسیمبندی کرد. نشانههای عمومی شامل پرشدن زمین از جهل و ظلمت و گناه و آلودگی است که ضرورت ظهور منجی را بیش از پیش لازم میدارد. نشانههای خاص پیش ازظهور شامل موارد زیر میشود:<ref name=Moezzi/>
* پیدایش [[سفیانی]]، دشمن مهدی، که لشکری را علیه آن امام بسیج میکند.
* پیدایش [[سید یمانی]] که از نهضت مهدی حمایت میکند.