انوما الیش: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏top: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۲۸:
لوح سوم پس از بیان مختصری از رئوس تصمیم خدایان، با یک جشن به پایان می‌رسد.
 
لوح چهارم با برتخت نشستن مردوک به عنوان پادشاه و در اختیار گرفتن نشان سلطنتی آغاز می‌شود. مردوک، تیامات را به نبردی تن به تن می‌خواند و تور خود را برای گرفتنش می‌اندازد. دیوانی که یاوران تیامات هستند در تور مردوک گرفتار می‌آیند و دربند می‌شوند. آنگاه مردوک الواح سرنوشت را از کینگو می‌گیرد و آن‌ها را بر سینه خویش می‌بندد، و با این کار در میان خدایان صاحب قدرت عالیه می‌شود. اقدام بعدی مردوک دوپاره کردن بدن تیامات است. مردوک نیمی از بدن تیامات را در بالا به عنوان آسمان قرار می‌دهد و آن را با ستونهایی ثابت نگاه می‌دارد، نگاهبانانی را نیز مأمور می‌کند تا نگذارند آبهایآب‌های تیامات بگریزند. آنگاه مردوک، اشاررا[۱۹] مأوای خدایان بزرگ را بنا می‌کند. الگوی او همان مأوای آپسو، شناخته ائا است و سبب می‌شود آنو و انلیل و ائا مکان خود را در آن اشغال نمایند. لوح چهارم در اینجا به پایان می‌رسد. [۲۰]
 
لوح پنجم رساله‌ای نجومی است که جایگاه ستارگان، درازای سال‌ها، تقسیمات و نشانه‌های [[منطقه البروج]] و زایش ماه، زیورو آرایهٔ شبانگاه را شرح می‌دهد. همه این تقسیمات و کارها را مردوک انجام داده بود. این لوح ناقص‌ترین قسمت شعر است به دلیل اینکه بسیار آسیب دیده است.[۲۱]همان‌طور که بیان شد در این لوح مردوک به عنوان برقرارکنندهٔ گردش سال و ترتیب ماه‌ها بوسیلهبه وسیلهٔ تغییرات ماه نمایاده می‌شود. همچنین مردوک سه «راه» آسمانی را برقرار می‌کند، راه انلیل در آسمانهای شمالی، راه آنو در سمت الراس[۲۲] و راه ائا در جنوب. [[سیاره مشتری]] را به مسولیت انتظام آسمانی برمی‌گمارد.[۲۳]
 
لوح ششم به شرح [[آفرینش انسان]] می‌پردازد. مردوک نیت خود را برای آفرینش انسان به منظور خدمتگذاری خدایان اعلام می‌دارد. با راهنمایی ائا تصمیم گرفته می‌شود که سردسته شورشیان یعنی کینگو بمیرد تا از خون او نوع انسان سرشته بشود. از این رو، کینگو به قتل می‌رسد، و از خون او انسان برای خدمت به خدایان آفریده می‌شود تا آنان را آزاد نماید، بعبارت دیگر، تا وظیفه‌های جسمانی مربوط به آیین معبد را انجام دهد و خوراک خدایان را فراهم آورد. آنگاه خدایان معبد مردوک یعنی همان معبد بزرگ اساگیل[۲۴] که دارای زیگورات است و در بابل قرار دارد را می‌آفرینند.[۲۵] این لوح با ذکر اسامی مختلف مردوک به پایان می‌رسد. ظاهراً به نظر می‌آید که این لوح، آخرین لوح شعر بوده‌است. اما در نسخه‌ای که بدست ما رسیده‌است لوح دیگری هم آمده‌است که یکسر به شمارش و اسامی پنجاه گانة مردوک اختصاص دارد.[۲۶] مردوک پس از آنکه بدین گونه آسمان و زمین را ساخت، به خمیر کردن زمین با خون خود پرداخت تا بنی آدم را برای خدمت خدایان بسازد. روایتهای بابلی، در جزئیات آفرینش انسان، با یکدیگر اختلاف دارد، ولی همه در این مطلب یک کلامند که خدا انسان را از تکه‌ای گل رس ساخت.[۲۷]