اریک یان هانوسن: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۲۰:
 
== کودکی ==
بر خلاف ادعای هانوسن مبنی بر اصالت دانمارکی اش، او در واقع یهودی و اسلاو بود که نام واقعی او نیز هرمان اشتاین شنایدر بود.<ref name="Gordon, Mel 2001, p. 249">Gordon, Mel: "Hanussen: Hitler's Jewish Clairvoyant". Feral House, 2001, p. 249</ref> پدر هانوسن، زیگفرید اشتاین شنایدر (۱۸۵۸-۱۹۱۰)، هنرپیشه بود و مسئولیت نگه دارینگهداری از کنیسه را به عهده داشت و با آنتونی جولی کوهن در وین پایتخت اتریش ازدواج کرد. پدر و مادر هانوسن همیشه در حال سفر بودند. پدر او هنرپیشه و مادرش خواننده بود. آن‌ها با درآمدی کم، در نواحی بین ایتالیا و اتریش سفر می‌کردند و هانوسن را با خود به سفر می‌بردند.<ref>Magida, Arthur J. 2011. The Nazi Séance: The Strange Story of the Jewish Psychic in Hitler's Circle. Palgrave Macmillan Books. Page 18.</ref>
 
== جوانی ==
خط ۲۸:
دکتر [[والتر لانگر]]، روانکاوی که مسئول بررسی و تحلیل روانشناختی شخصیت هیتلر برای سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا در زمان جنگ جهانی دوم بود، در سال ۱۹۴۳ به هانوسن اشاره می‌کند، "نخستین سالهای دهه ۲۰، هیتلر به صورت منظم نزد هانوسن نحوه سخنرانی و کنترل جمعیت می‌آموزد، هانوسن طالع بین و پیش گو است. او شخص بسیار باهوشی است و به هیتلر شیوه سحر کردن جمعیت را آموخته است.<ref>Walter C. Langer, The Mind of Adolf Hitler: The Secret Wartime Report, p. 40, New American Library (1972).Walter C. Langer, The Mind of Adolf Hitler: The Secret Wartime Report, p. 40, New American Library (1972).</ref>
 
در سال ۱۹۳۱، هانوسن چاپخانه‌ای خریداری کرد و به چاپ مجله‌ای در مورد علوم خفیه پرداخت. مجله هانوسن و خبرنامه بونته که دوهفته نامه‌های مشهور برلین بودند از جمله مجلاتی است که به چاپ می‌رساند. در این مجله‌ها ستونی به طالع بینی اختصاص یافته بود. او از درآمد حاصل از فروش مجله‌ها و نمایش‌هایش خانه‌ای بزرگ خرید و آن را به کاخ علوم خفیه نامید.<ref>Gordon, Mel: "Hitler's Jewish Psychic". "Guilt & Pleasure" (3). Roger Bennett, Summer 2006</ref> او در این کاخ افراد را دعوت می‌کرد و در آن آینده آنها را پیش بینی می‌کرد. او در کار خود بسیار موفق بود و همیشه برای اجرای چنین برنامه‌هایی از او دعوت می‌شد. آلفرد نوی بائور، مدیر مشهور تیم موتورسواری، در زندگی‌نامه خود که در سال ۱۹۶۰ نوشته شده است به هانوسن اشاره می‌کند که از هانوسن پرسیده است که در مسابقات سال ۱۹۳۲ آلمان چه کسی برنده می‌شود. هانوسن دو نام را یک تکه کاغذ نوشت و آن کاغذ را تا کرد و در یک پاکت گذاشت. هانوسن سپس گفت "یکی از ما می‌میرد و یکی از ما برنده می‌شود، هر دو نام در این پاکت هستند". او کاغذ را به رئیس کاباره داد تا از آن نگه دارینگهداری کند و گفت تا زمان مسابقه نباید پاکت باز شود. در این مسابقه، پرینس لولوکویتس، یکی از مسابقه دهندگان، کشته شد، و براوخیتچ برنده شد. نویباور می‌نویسد که پس از مسابقه پاکت را باز کرد و آن نام‌ها را روی کاغذ دید.<ref>Neubauer, A. , Thomson, S. , Meisl, C. , & Moss, S. (1958). Speed was My Life. Barrie and Rockliff.</ref>
 
== ترور ==