کوبو آبه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰.۱) +مرتب+تمیز (۱۴.۹ core): + رده:نویسندگان داستان کوتاه مرد اهل ژاپن |
جز ابزار پیوندساز: افزودن پیوند به بحران هویت |
||
خط ۴۸:
'''کوبو آبه''' {{به ژاپنی|安部公房|Abe Kōbō}} [[نام مستعار]] '''کیمیفوسا آبه''' ([[۷ مارس]] [[۱۹۲۴ (میلادی)|۱۹۲۴]] - [[۲۲ ژانویه]] [[۱۹۹۳ (میلادی)|۱۹۹۳]]) [[نویسنده]]، [[نمایشنامهنویس]] و [[عکاس]] [[ژاپن]]ی بود.
او از پیشگامان جریان [[آوانگارد]] در [[ژاپن]] بود. آشنایی او با ادبیات غرب، [[اگزیستانسیالیسم]]، [[سوررئالیسم]] و [[مارکسیسم]] بر تلقی او از مسائلی همچون [[ازخودبیگانگی]] و فقدان هویت در ژاپن بعد از جنگ تأثیر گذاشت. آثار وی که به [[بحران هویت]] در ژاپن پس از [[جنگ جهانی دوم]] میپرداختند توجه خوانندگان جهان را به خود جلب کرد. آبه در [[توکیو]] زاده شد؛ کودکی و نوجوانی را در [[منچوری]] تحت اشغال ژاپن، که پدرش در آنجا استاد طب بود، گذراند. در ۱۹۴۰ در دبیرستان سیجو در توکیو ثبت نام کرد و در ۱۹۴۳ به خواست پدرش به دانشکده پزشکی [[دانشگاه توکیو]] رفت. تحصیلات او به سبب بحران روحی و گذراندن دوره کوتاهی در یک بیمارستان روانی ناتمام ماند. آبه در پایان جنگ از راه دستفروشی امرار معاش میکرد، ضمن اینکه شعر میسرود و داستانهای کوتاه مینوشت. در ۱۹۴۷ نخستین کتاب شعرش را با نام «اشعار یک ناشناس» با هزینهٔ شخصی منتشر کرد. سال بعد اشعار دیگرش با نام «تابلوی راهنمایی در انتهای جاده» در مجلهای انتشار یافت. آبه به گروهی از نویسندگان و هنرمندان سوررئالیسم پیوست و به سینما و تئاتر آوانگارد علاقهمند شد. نخستین مجموعهٔ داستانهای کوتاه او که در ۱۹۵۱ منتشر شد، جایزهٔ [[آکوتاگاوا]] را نصیبش کرد که مهمترین جایزهٔ ادبی ژاپن است. «زن در ریگ روان» داستان حشرهشناسی را نقل میکند که با نیرنگ به داخل گودالی شنی کشانده میشود و مثل حشرهای در دام، مجبور میشود که تا پایان عمر شنها را پارو کند. این رمان که آبه را به شهرت جهانی رساند، به بیست زبان ترجمه شدهاست. روایتی از این رمان را [[تشیگاهارا هیروشی]] {{انگلیسی|Teshigahara Hiroshi}} بهصورت فیلمی درآورده است که جزء آثار کلاسیک سینمای ژاپن بهشمار میرود. قهرمان دومین رمان تکاندهندهٔ او با نام «چهرهٔ دیگری» (۱۹۶۲) مردی است که چهرهاش بهشدت سوختهاست. او پس از یادگیری روشهای [[جراحی پلاستیک]] چهرهای جدید و جذابتر برای خود میسازد و پس از اغوای همسرش با این پرسش روبرو میشود که فاسق زن است یا شوهر او؛ زن که فریب نخوردهاست نمیداند مرد را بهخاطر وجود خودش دوست دارد یا به سبب وجود جدیدش. در رمان «نقشه تباهشده» (۱۹۶۹)، کارآگاهی که به دنبال مرد گمگشتهای میگردد خودش گم میشود و هویتش را در کلانشهری تو در تو و بیروح از دست میدهد؛ این حالت در واقع تصویر آبه از توکیوی امروز است. رمان «مردی که عصا شد» یادآور وضع ناگوار و کابوسمانند قهرمان داستان [[مسخ]] - نوشته [[فرانتس کافکا]]، نویسنده [[جمهوری چک]] است. منتقدین ادبی او را با کافکا و [[آلن پو]] مقایسه کردهاند. دلایل این قیاس را میشود در آثار او به وضوح دید. داستانهای وی پر از اشارات و نشانههای [[متافیزیکی]] است. وی همچنین بهعنوان کارگردان [[تئاتر]] و [[عکاس]] نیز شناختهشدهاست.
== آثار ==
|