جری لوئیس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۵۸:
 
== مارتین و لوییس ==
لوییس شهرت اولیه خود را در کنار «دین مارتین» خواننده به دست آورد. مارتین همواره مردی عاقل بود که باید با لوییس دیوانه سرمی کردسرمی‌کرد. گروه کمدی مارتین و لوییس با تعداد زیادی از نمایش‌های متنوع در دهه چهل معروف شدند. شاید شهرت و محبوبیت لوییس به این خاطر بود که بیشتر اوقات فی البداهه از کلمات و حالات خنده‌آور استفاده می‌کرد و زیاد پایبند متن نبود. در اواخر دهه ۱۹۴۰ آن دو با برنامه‌های شبانه‌شان کاملاً شناخته شدند. منتقدین اغلب قادر به توصیف حالات بی نظم و شلوغ آن دو نبودند و فقط به یک جمله بسنده می‌کردند: «مارتین آواز می‌خواند و لوییس دلقک بازی درمی‌آورد.» ولی تماشاچیان از انرژی و هیجان این تیم دو نفره لذت می‌بردند و همیشه برنامه آن‌ها را از تلویزیون و استودیو [[پارامونت پیکچرز]] دنبال می‌کردند. کم‌کم نقش مارتین در فیلم نامه‌ها کمرنگ تر شد و توجهات، بیشتر به لوییس معطوف می‌شد. به‌طوری‌که یک بار مجله لوک عکسی بزرگ از این زوج را چاپ کرد. این عکس در حقیقت تصویر لوییس را نشان می‌داد و تنها گوشه‌ای از صورت مارتین دیده می‌شد. این کار عملاً مارتین را از لوییس دور کرد و سرانجام در سال ۱۹۵۴ این زوج حرفه‌ای از یکدیگر جدا شدند اما پس از جدایی هر دوی آن‌ها به شهرت انفرادی دست یافتند. باردیگر که این دو در کنار هم دیده شدند در سال ۱۹۷۶ و در فیلمی به کارگردانی «[[فرانک سیناترا]]» بود که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. لوییس ده سال پس از مرگ دین، در سال ۲۰۰۵ در کتاب «دین ومن یک داستان عاشقانه» احساس خود را نسبت به همکار قدیمی اش «دین مارتین» بیان کرد.
 
== مسیر انفرادی ==
خط ۶۷:
== ستاره کمدی ==
پس از انحلال گروه «مارتین و لوییس»، جری در استودیوی پارامونت پیکچرز به کار ادامه داد و یک ستاره کمدی بزرگ شد. نخستین فیلم سینمایی او «[[مجرم ظریف]]» (۱۹۵۷) نام داشت. او پس از آن در پنج فیلم سینمایی دیگر ظاهر شد.
لوییس در دهه ۱۹۵۰ استعداد خود در زمینه آوازه خوانی را به‌نمایش گذاشت و در این بخش هم موفق ظاهر شد. آهنگ معروف او در آن زمان «فقط به تو بستگی دارد» نام داشت که در سال ۱۹۵۸ اجرا شد. در سال ۱۹۶۰ در فیلم «[[پادو]]» بازی کرد. فیلمی که نخستین کار او در زمینه تهیه کنندگیتهیه‌کنندگی و کارگردانی بود. لوییس این فیلم را در هتل «[[فونتن بلو]]» در میامی و با بودجه‌ای بسیار کم ساخت. در آن زمان لوییس روزها در هتل فیلم بازی می‌کرد و شب‌ها در آن برنامه اجرا می‌کرد. او برای ساخت فیلم «پادو» از دوربین‌های ویدئویی و دوربین‌های مداربسته استفاده می‌کرد تا بتواند در هنگام بازی صحنه‌ها را ببیند. بعد از آن بود که این شیوه یک روش استاندارد برای ضبط فیلم‌های هالیوود شد. از دیگر فیلم‌هایی که در آن‌ها لوییس هم بازیگر و هم کارگردان بود می‌توان به «مرد خانم‌ها»، «پسر پیغام رسان» و فیلم معروف «[[پروفسور دیوانه]]» اشاره کرد. از سال ۱۹۶۶ یعنی وقتی چهل سال داشت دیگر لوییس آن جوان لاغر و چابک نبود. او دیگر کندتر کار می‌کرد و بازی برایش سخت‌تر شده بود. از آن سال بود که فروش فیلم‌هایش رو به کاهش نهاد تا جایی که شرکت فیلم‌سازی پرامونت پیکچرز احساس کرد دیگر به فیلم‌های کمدی جری لوییس نیازی ندارد. از آن پس لوییس به فکر ساخت فیلم‌های شخصی افتاد. در سال ۱۹۷۲ فیلم اکران نشده «روزی که دلقک گریه کرد» را ساخت. این فیلم داستانی درام داشت که در اردوگاه نازی‌ها اتفاق افتاد. لوییس دلیل اکران نشدن این فیلم را مشکلات در امور مالی ذکر کرد ولی اخیراً در کتاب «مارتین و من» نوشت که دلیل اصلی اکران نشدن آن فیلم این بود که خود از کارش راضی نبود. از فیلم‌های بعدی جری لوییس «کار سخت» (۱۹۸۱) به کارگردانی خودش، «سلطان کمدی» (۱۹۸۳) اثر مارتین اسکورسیزی که در آن با رابرت دنیرو همبازی بود، «رؤیای آریزونا» (۱۹۹۴) و آخرین کارش «استخوان‌های خنده دار» (۱۹۹۵) هستند اما لوییس در اروپا محبوب باقی‌ماند. منتقدین اروپایی همواره او را بازیگری تحسین‌برانگیز دانسته‌اند که روی تک تک حرکاتش تسلط کامل دارد و از این زاویه او را قابل قیاس با [[هوارد هوکس]] و [[آلفرد هیچکاک]] می‌دانند. باوجود این که لوییس دیگر در فیلم‌های کمدی ظاهر نمی‌شود ولی هنوز هم مردم او را دوست دارند و حرف‌های بامزه او به صورت تکه کلام‌هایی درآمده که در فرهنگ محاوره آمریکا جا بازکرده‌است.
 
== امور خیریه ==