ابدال خان چهارلنگ بختیاری: تفاوت میان نسخه‌ها

پس از آنکه [[آقامحمدخان قاجار|آقا محمدخان قاجار]] توانست سپاه [[جعفرخان زند]] جانشین علیمراد خان زند و فرزند صادق خان زند برادر کریم خان موسس سلسه ی زندیه را در [[اصفهان]] شکست دهد، تصمیم گرفت که مناطق کوهستانی [[بختیاری (ناحیه)|وسرزمین لرهای بختیاری]] را نیز وادار به اطاعت کند، لذا بدون صوب به آن منطقه لشکرکشی کرد و پس از آن که لرها را منکوب مقهور کرد، دستور داد تا سربازانش در نهایت قساوت و بیرحمی با آنان رفتار کنند. همین برخوردهای خشونت‌آمیز سبب گردید که بختیاریها اعم از چهارلنگ و هفت لنگ با درایت ، یک دل و یک جان با هم متحد شده و علیه سپاه آقا محمد خان که از ترک،فارس،افغان،ازبک وکرد تشکیل شده بود به پا خاستند و سرانجام طی نبردی در منطقهٔ بین گلپایگان و اراک سپاهیان او را شکست دادند و لشکریان منهدم شده، و لجام گسیخته و نا منظم او به سوی [[تهران]] متواری و فراری شدند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ سیاسی اجتماعی بختیاری|نام خانوادگی=واتسون به نقل از گارث ویت|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=ص ۱۶۶و۱۶۷}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=چهارمحال و بختیاری در عصر زندیه|نام خانوادگی=فتاحی|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=ص۱۵۲}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جانشینان کریم خان زند|نام خانوادگی=خوب نظر|نام=حسن|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=ص۴۶}}</ref> پس از این پیروزی مناظق [[خوانسار]] ،[[گلپایگان]] ،[[کمره]]([[خمین]] و مناطق اطراف آن) و [[فراهان]] بدست بختیاری ها افتاد.

در نبرد دوم کهبین بختیاری ها و قاجار ها در منطقه [[عسگران (تیران و کرون)|عسگران]] و روستای الور اتفاق افتاد،افتاد (نیروهای ابدال خان حدود دوازده الی شانزده هزار نفر و نیرو های خان قاجار بیست الی سی هزار نفر بودند)در این نبرد علاوه بر بختیاری بزرگان و نیرو هایی از مردم گلپایگان ،خوانسار،کمره و فراهان و حتی افغانی های همراه احمد خان فرزند [[آزادخان افغان]] از رقبای کریم خان در تصاحب سلطنت ایران نیز حضور داشتند .آقا محمد خان که از نبرد اول خود با بختیاری ها فهمیده بود که توانایینبرد رویاروییباسپاه مستقیمابدال باخان انانچهارلنگ رابسیار نداردسخت قبلو ازدشوار ایناست جنگو بهحتی دلیلممکن اختلافیاست که دردوباره اثرشکست اشتباهبخورد بعضی ازپس بنابراین خان قاجار دست به نیرنگ زده و مبالغ بسیاری پول و پیشنهاد های ذیگری همچون مقام ومنصب به بزرگان بختیاری نسبتداده بهو هماکثر پیشبزرگان امدبختیاری این پیشنهاد ها را قبول کرده و اتحاد بختیاری ها از هم گسسته شد ، ودر روز نبرد عده ی زیاذی از بختیاریها بدون مجادله و مبارزه روی از جنگ تافتند و سایرین نیز از جنگ دلسرد شده و در خود توانایی مقابله ندیده و هزیمت نمودند، اما ابدال خان بعد از آن که بسیاری از بختیاری ها از او جدا شدند، تسلیم نشدنشده و همراه عده ای که همراهبه او و فادار بودند و او را ترک نکرده بودنند به سپاه [[قاجاریان|قاجار]] حمله برد و عده ای زیادی را به هلاکت رساند و شجاعت بی نظیر از خود به نمایش گذاشت و پس از نبردی نابرابر و کشته شدن همراهانش، او را در حین نبرد زخمی و دستگیر شد. پس از آنکه او را به نزد آقا محمد خان قاجار بردند آقا محمد خان به او فحاشی کرد و با طعنه به ابدال خان گفت که اینگونه می‌خواستی تاج و تخت را تصاحب کنی! حال توبه کن تا تو را ببخشم!. ابدال خان در جواب گفت:"'''قدرت خدای راست که چون من مردی را در برابر چون تو عجوزه ای دست بسته به پای داشته‌است، حال که خداوند مرا اسیر پیرزنی فرتوت کرده‌است من هیچگونه توبه ای ندارم و به مرگ راضی ام''' آقا محمد خان که از این سخن ابدال خان عصبانی شد دستور داد او را به قتل برسانند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ بختیاری|نام خانوادگی=اوژن|نام=ابوالفتح|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=ج۱ص۳۲}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ بختیاری|نام خانوادگی=علیقلی خان سردار اسعد|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=ص۱۶۷}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=یاداشت‌های انوشیروان چهارلنگ بختیاری|نام خانوادگی=حیدری|نام=سعید|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>