سوار زره‌پوش: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۱۳:
ارتش ایرانیان از اوایل قرن ششم پیش از میلاد و سراسر دوران هخامنشیان از شوالیه‌های سنگین اسلحه بهره می‌جست. این [[کوروش کبیر]] (قدرت: ۵۵۹ تا ۵۳۹ پیش از میلاد) بود که متوجه شد برای پیروزی‌های قاطع تر و مؤثرتر در آسیای مرکزی و خاورمیانه باید از شوالیه‌های سواره نظام استفاده کند. هشتاد درصد ارتش او پیاده نظام بودند و بیست درصد باقی‌مانده شوالیه‌های سواره نظام. در اوایل دوران هخامنشیان بیشتر سپاه ایران سبک اسلحه بودند. آن عده‌ای که سنگین اسلحه تر بودند، چرم ضخیم و جوشن در بر می‌کردند. با کمک این ارتش، ایرانیان می‌توانستند بر امپراتوری عظیمی که از هند تا یونان گسترش یافته بود تسلط داشته باشند.
 
بالاخره در دوران [[داریوش]] در سال ۴۹۰ پیش از میلاد ایرانیان اولین بار در نبرد [[ماراتن]] شکست خوردند اما تنها پس از شکست [[خشایارشا]] در جنگ‌های ایران و یونان بود که ایرانیان دریافتند نیاز به تحولی در ارتش خود دارند. اردشیر سوم هخامنشی (۳۵۸ تا ۳۳۸ پیش از میلاد) دست به اصلاحات گسترده‌ای در ارتش اواخر دوران هخامنشی زد و آن را به سمت سنگین اسلحه شدن سوق داد. اولین کارتافراکت‌های واقعی در این دوران به کار گرفته شدند که متشکل از اشراف ایرانی بود و به عنوان نیروهای ویژه عمل می‌کردند. این سلحشوران با زره‌هایی پوشیده شده بودند و نکته جالب توجه در مورد آن‌ها این است که حتی اسب‌های این زره پوشان ایرانی نیز با زره محافظت می‌شدند. این ویژگی بعد از ورود اسکندر مدتی پدیدار نبود تا اینکه در اواخر قرن سوم پیش از میلاد مسیح از سوی پارتیان ([[اشکانی]]‌ها)، دولت یونانی بلخ و [[سکاها]] احیا شد. جنبه جالب توجه دیگر سواران زره پوش هخامنشی این است که از سرمتی‌ها و سکاها تأثیر بسیار یافتند که البته این‌ها هم مردم چادر نشینچادرنشین ایرانی بودند. به نظر می‌رسد که سکاها پادشاهی ای تحت حاکمیت یا حداقل در سایه عظمت امپراتوری هخامنشیان ایران بودند.
 
اولین استفاده از سواران زره پوش [[جنگ گوگمل]] در ۳۳۱ قبل از میلاد بود که امپراتور ایرانی [[داریوش سوم]] در مقابل نخبه نظامی جوان، سردار و پادشاه مقدونی [[اسکندر]] قرار گرفت. “آریان” مورخ گزارش می‌کند در جریان نبرد، داریوش سوم در میان گارد پیاده نظام معروف و نخبه جاویدان خود بود و سواره نظام‌های زره پوش هم در سمت راست وی ایستاده بودند. علی‌رغم وجود این نیروهای ویژه، ایرانیان نتوانستند اسکندر شجاع و مستعد و سواره نظام‌های همراهشان را شکست دهند. گفته می‌شود این سوارکارها در قیاس با زره پوش‌ها سبک اسلحه تر بودند. با قاطعیت می‌توان گفت علت شکست سپاه عظیم داریوش سوم کمبود انضباط و روحیه‌شان در قیاس با جنگجویان سپاه اسکندر بود. برای همین سواران زره پوش ایرانی طی چند سده بعدی در دوران اشکانی‌ها به اصلاح و تحول ادامه دادند.
خط ۲۲:
اشکانیان (۲۵۰ قبل از میلاد تا ۲۲۴ پس از میلاد) در حدود ۲۵۰ پیش از میلاد از شمال خاوری ایران به این سرزمین وارد شده و امپراتوری خود را در سراسر ایران گسترش دادند. رهبر اشکانی‌های ایرانی، شخصی با نام اشک بود که ارتش خود را از ترکمنستان و خراسان امروزی وارد سرزمین ایران کرد. اشکانی‌ها تاکتیک “شوک” را در سپاه تمام سواره نظام خود توسعه داده بودند. به این ترتیب که ابتدا زره‌های دشمن را با شلیک تیرهای فراوان تکه تکه می‌کردند و سپس حمله سواران زره پوش کار را تمام می‌کرد. این سواران زره پوش به وسیله جوشن‌های فلزی (با حلقه‌های فلزی در هم تنیده)، زره‌های سینه پوش و زره‌های پولکی محافظت می‌شدند. آن‌ها همچنین نیزه‌های مشهور کونتوز را به کار می‌بردند که در میان ایرانیان باستان کاربرد زیادی داشت. نیزه زنی احتمالاً راه را برای استفاده از جنگ افزارهایی چون شمشیرها و گرزهای بلند ایرانی همواره می‌ساخت. این جنگ افزار بسیار به جنگ افزارهایی که چندین سده بعد اروپائیان در قرون وسطی استفاده می‌کردند شباهت داشت. بیشتر ارتش قدرتمند و مؤثر اشکانی از سواره نظام‌هایی تشکیل شده بود که کمانداران سواره نظام آن و تیرهای سبکی که شلیک می‌کردند می‌توانست سپر و زره دشمنانش را هم سوراخ کند.
 
اشکانی‌ها بیشتر ایران را از چنگ [[سلوکیان]]ی درآورد که با مشکلاتی چون درگیری با مصری‌ها و باختری‌ها دست و پنجه نرم می‌کردند. سلوکیان عمدتاً از آرایش فالانژ پیروی می‌کردند که یک مجموعه درهم فشرده مستطیل شکل از پیاده نظام‌های سنگین اسلحه بود. این آرایش سربازان در حمله رو به جلو بسیار مؤثر است ولی از پشت و جانب آسیب پذیرآسیب‌پذیر بوده و سوارکاران کماندار اشکانی می‌توانستند به راحتی آن‌ها را دور زده و قتل عام کند.
 
آن گاه سواران زره پوش می‌توانستند به آسانی وارد بدنه ضعیف شده سربازان سلوکی شده و باقی‌مانده آن‌ها را از بین ببرد. سواره نظام‌های سلوکی نیز در برابر سواران زره پوش اشکانی کارآیی نداشتند و به سادگی شکست می‌خوردند چرا که زره‌های سلوکیان در برابر نیزه‌های سنگین کنتوز مقاومتی نداشتند و حتی سواره نظام سنگین سلوکیان درهم شکسته می‌شدند و در مقابل، زره سواران زره پوش نفوذ ناپذیر می‌نمودند. سلوکی‌ها از فیل‌های جنگی نیز برای استفاده علیه اشکانیان استفاده کردند اما اشکانی‌ها به سادگی با چشم و پاهای فیل‌ها را به رگبار گلوله می‌بستند تا این که فیل‌ها با وحشت فرار کرده و آنگاه سواران زره پوش به حیوان‌ها حمله می‌کردند تا به آرایش نظامی خود سلوکی‌ها حمله ببرند.