اتابکان یزد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۴۱:
|title_leader = [[اتابک]]/[[شاه]]
}}
'''اتابکان یزد''' در سال‌های (۷۲۸–۵۳۶ هجری) یکی از [[سلسله‌های ملوک‌الطوایفی ایران]] است. از جانب مادر اتابکان یزد به [[خاندان کاکویه]] از خویشان دیالمهٔ [[آل بویه]] منسوب بودند. بنیانگذاربنیان‌گذار این سلسله [[رکن‌الدین بن وردانزور]] خواهرزادهٔ پدر [[امیر فرامرز بن علی]] آخرین فرمانروای خاندان کاکویه حکام قدیم یزد به‌شمار می‌آمد. امیر فرامرز که از جانب مادر خویشاوند [[سلجوقیان]] بود، سال‌ها در دستگاه [[سلطان سنجر]] به سر برده بود و در نزد او تقرب و حرمت تمام داشت. چون او در [[جنگ قطوان]] در ۵۳۶ هجری در رکاب سنجر کشته شد، حکومت یزد که از سال‌ها پیش به خاندان او تعلق داشت به دخترانش که خردسال بودند رسید. سنجر هم [[رکن‌الدین سام]] را از جانب آن‌ها نیابت حکومت کرد و عنوان اتابک را هم به مناسبت نیابت و سرپرستی این دختران به نام وی افزود. رکن الدین سام ظاهراً تا سال‌ها بعد از عهد سنجر در یزد با همین عنوان حکومت کرد. اما در اواخر عمر ازین کار کناره گرفت (۵۸۴ هجری) و حکومت یزد به برادرش [[عزالدین لنگر]] رسید که همچنان خود را اتابک خواند و چون فرمانروایی این ولایت پس از او به فرزندان او رسید بعدها او را ابوالملوک خواندند. وی با سلاجقه کرمان رابطهٔ دوستی و خویشاوندی مجدد برقرار کرد و مدت ۲۰ سال (۶۰۴–۵۸۴ هجری) در یزد فرمانروایی کرد. پسران و نواده‌اش بعد از او همچنان در یزد به عنوان اتابک فرمان راندند. مقارن ورود [[هلاکوخان]] به ایران یک نوادهٔ او به نام [[طغانشاه]] وفات ۶۷۰ نسبت به ایلخان اظهار انقیاد کرد و از جانب وی در امارت یزد تأیید شد. پسر او [[یوسف شاه]] در اواخر عهد ارغون داعیهٔ استقلال یافت اما در مقابل سپاه [[مغول]] تاب مقاومت نیاورد. شهر در سال ۶۹۰ هجری به دست مغول افتاد و عرضهٔ غارت گشت. هر چند نظارت بر مالیات شهر از طرف ایلخان به سلطانشاه پسر امیر نوروز داده شد و نام حکومت از خاندان قوم بیرون نرفت. آخرین اتابک این خاندان [[حاجی شاه بن یوسف شاه]] بود که بعد از پدر ۲۸ سال حکومت کرد. سرانجام امیر [[امیر مبارزالدین|مبارزالدین بن امیر مظفر]] حاکم [[میبد]] به اشارت [[ابوسعید ایلخان]] او را از یزد بیرون راند و بدینگونه حکومت اتابکان در یزد در سال ۷۱۸ هجری پایان یافت.<ref name=ToolAutoGenRef1>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=زرین‌کوب|کتاب=روزگاران|سال=۱۳۹۰|فصل=|صفحه=۵۸۲|جلد=|زبان=}}</ref>
 
== فرمانرواها ==
خط ۸۶:
مادر او به نام مریم خاتون، مریاباد را ساخت و در آن آب جاری کرد و دروازه‌ای را که به امیر مفتوح معروف است ساخت.
سلطان قطب الدین با یوز پلنگ آسیایی باز و سگ شکاری سری داشت
قطب الدین ابومنصور در سال ۶۲۶ درگذشت و اورااو را در مدرسه خود به خاک سپردند.
* '''قطب‌الدین محمود شاه''':
او پس از پدرش به حکومت یزد رسید و از حوادث دوران حکومت او آمدن ابولمظفر قتلغ خان پسر براق حاجب و برادر زن خود از [[طبس]] به یزد بود و به یاریه محمود شاه به کرمان وارد شد و یک سال بعد به حکومت ان شهر دست یافت، محمود شاه دو پسر به نام‌های رکن الدین علاالدوله و مظفر الدین محمد داشت.
خط ۹۳:
او از [[هلاکوخان]] منشور اتابکیه یزد را گرفت، علاالدوله برای گرفتن انتقام خون خواهرش ترکان خاتون زن سعدبن ابی بکر سلغری که به دست سلجوق شاه کشته شده بود همراه با لشکریان مغول به فارس حمله کرد اما به تیر یکی از سرداران سلغریبه نام بیگلیک کشته شد.
علاالدوله از دانشمندان و اهل فضل پیوسته حمایت می‌کرد و آنان را از نواحی مختلف به یزد فرا می‌خواند.
علاالدوله چند فرزند داشت که نام یکی از ان‌هاآن‌ها به نام شاه قطب الدین محمود از سردار سپاه [[مبارزالدین محمد مظفری]] بود و نبر با [[ابواسحاق اینجو]] به وی یاری می‌رساند.
* '''طغان شاه''':
طغان شاه یا طغی پسر علاالدوله که پس از پدر به حکومت رسید و از سال ۶۶۲ تا ۶۷۰ در یزد به مدت ۸ سال حکم راند.
خط ۱۰۴:
او از پسران امیر غیاث الدین حاجی خراسانی نیای [[آل مظفر]] حمایت می‌کرد، و آنان به سرعت در دستگاه حکومت مدارج پیشرفت را می پیمودن.
در زمان او در مناطق [[ندوشن]] و [[قهستان]] راهزنان مردم را مورد اذیت و آزار قرار می‌دادند که یوسف شاه، شرف الدین مظفر را برای از بین بردن راهزنان به آن منطقه می‌فرستد که شرف الدین مظفر به خوبی از عهده کار برآمد، و به همین دلیل یوسف شاه منطقه ندوشن میبد و سرحد جاده‌های ان را به او سپرد.
یوسف شاه پادشاه عیاش و خوش گذرانی بود و دخل یزد خرج اورااو را کفاف نمی‌داد.
وقتی [[غازان خان]] به حکومت رسید از تمام شهرهای ایران برای او پیشکش فرستادن به غیر از یزد، غازان خان از اتابک یزد خواستار پیشکش شد ولی یوسف شاه به این خواسته توجهی نکرد، ناگزیر سلطان را بر آن داشت که اقدام به گرفتن یزد از یوسف شاه کند، وگویا بزرگان رشت از رفتارهای یوسف شاه به در بار ایلخان شکایت برده بودند، پس غازان خان داروغه‌ای به نام یسودر را با ۲۰۰ سوار به یزد فرستاد اما یوسف شاه تمکین نکرد و یسودر در بیرون از شهر در باغ حاجی فرود آمد، مادر یوسف شاه برای مصالحه نزد او رفت اما به اهانت بازگردانده شد، اتابک نیمه شب به یسودر تاخت و ۲۰۰ سوار را از دم تیغ گذراند و اردوی اورااو را غارت کرد و زن و پسر اورااو را که بسیار زیبا بودند گرفت و با خود به یزد آورد، برخی از سربازان سیستانی یسودر که جان سالم به در برده بودند خبر این واقعه را برای غازان خان بردند، سلطان دستور داد امیر محمد ایداجی فرمان‌روای اصفهان با ۳۰ هزار سپاهی به یزد حمله کند و یزد را غارت کند.
یوسف شاه چون توان مقاومت نداشت زن و بچه یسودر را برداشت و به همراه شرف الدین مظفر به [[سیستان]] فرار کرد، شرف الدین مظفر در میانه راه از یوسف شاه جدا شد و به همراه زن و بچه یسودر ابتدا به کرمان و سپس به یزد رفت و پس از مدتی راهی اردو [[ارغون خان]] شد.
چون امیر محمد ایداجی به یزد رسید سادات یزد به استقبال او رفتند و امیر محمد مردی به نام بلغری را به داروغگی شهر گذاشت.
یوسف شاه هم بعد از سیستان به خراسان نزد امیر نوروز پناهنده شد ولی بعد از مدتی دستگیر شد و اورااو را نزد خان مغول بردند و خان مغول اورااو را بخشید اما چون از رفتن به شام وجنگ با عرب‌ها امتنا کرد کشته شد.
* '''حاجی شاه''':
پس از کشته شدن یوسف شاه مغول‌ها به یزد که تا ان زمان در امان مانده بود چیره شدن.
ایلخان بایدو خان سال ۶۹۴ قلمرو یزد را به ده هزار دینار به سلطان شاه پسر امیر نوروز نواده اتابک علاالدوله پسر محمود شاه به مقاطعه داد به این ترتیب اتابکی قلمرو یزد عملاً از هم پاشید و به سرزمین اجاره‌ای تبدیل شد، اتابک حاجی شاه در زمان اتابکی خود با حرکتی ناشایست که به خاطر پسری خوب روی بود، درگیر برخوردی با با نایب امیر کیخسرو شد و اورااو را کشت.
این رویداد را برای ایلخان شورش قلمداد کردند، و اونیز به [[امیر مبارزالدین]] دستور داد تا حاجی شاه را سرکوب کند، حاجی شاه که تاب پایداری نداشت از یزد فرار کرد و امیر مبارزالدین به حکومت ۱۸۰ ساله اتابکان یزد پایان داد.<ref name=ToolAutoGenRef1/>