روزی روزگاری (مجموعه تلویزیونی آمریکایی): تفاوت میان نسخه‌ها

'''روزی روزگاری''' (به انگلیسی: Once Upon a Time) مجموعه تلویزیونی آمریکایی درام خیالی است که پخش آن ۲۳ اکتبر ۲۰۱۱ از [[شبکه ای‌بی‌سی]] آغاز شد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی =http://abc.go.com/shows/once-upon-a-time|عنوان = ABC Run Series | ناشر = ای بی سی |تاریخ = |تاریخ بازدید=}}</ref> داستان در شهر ساحلی غیرواقعی استوری بروک در [[ایالت مین]] رخ می‌دهد که ساکنان آن شخصیت‌های داستان‌های افسانه‌ای مختلف هستند، آن‌ها توسط نفرینی قدرتمند به دنیای واقعی آورده شده‌اند و خاطرات‌شان پاک شده استشده‌است.

داستان در شهر غیر واقعی ساحلی استوری بروک در ایالت مین رخ می‌دهد، که ساکنان آن در حقیقت شخصیت‌های داستان‌های افسانه‌ای مختلف هستند که به دنیای واقعی آورده شده‌اند. ملکه شیطانی رجینا (لانا پاریلا) با استفاده از نفرینی قدرتمند که از پوست چروکین (رابرت کارلایل) گرفته، خاطرات اصلی آنهاآن‌ها را ربوده استربوده‌است. ساکنان استوری بروک که رجینا شهردار آن است، بیست و هشت سال به طوربه‌طور تکراری و بدون اتفاق زندگی کرده‌اند، بدون آنکه خودشان بفهمند سنشان تغییر نمی‌کند. تنها امید شهر به وثیقه‌گذاری به نام اما سوان (جنیفر موریسون) است، دختر سفیدبرفی (جنیفر گودوین) و شاهزاده دلربا (جاش دالاس)، که در نوزادی قبل از اینکه طلسم شود از جنگل سحرآمیز با یک کمد جادویی به دنیای ما فرستاده شده. بخاطر همین او تنها کسی است که می‌تواند طلسم را بشکند و خاطرات از دست رفته شخصیت‌ها را به آنهاآن‌ها برگرداند. پسرش هنری (جرد اس. گیلمور) که برای فرزندخواندگی رها کرده بوده، پس رسیدن به او یاری‌اش می‌کند، همراه کتاب افسانه‌هایش «روزی روزگاری» که کلید شکستن طلسم است. هنری فرزندخوانده رجیناست، که باعث ایجاد تنش‌ها و علایق مشترکی بین دو زن می‌شود.

فصل با برهم زدن عروسی سفیدبرفی و شاهزاده دلربا توسط ملکه شیطانی آغاز می‌شود، او اعلام می‌کند که نفرینی را راه خواهد انداخت که خوشبختی همه را می‌گیرد و فقط به او می‌رساند. شخصیت‌های افسانه‌ای به شهر استوری بروک در ایالت مین آمریکا فرستاده می‌شوند، جایی که خاطرات اصلی و هویت‌شان از آنهاآن‌ها گرفته می‌شود. در روز تولد ۲۸سالگی‌اش اما، دختر سفید برفی و شاهزاده دلربا، توسط پسرش هنری میلز به استوری بروک آورده می‌شود، به امید اینکه طلسمی را که مادر خوانده‌اش ملکه شیطانی رجینا اجرا کرده بشکند.

در بخش اول، شخصیت‌های اصلی به سرزمین عدم (Neverland) می‌روند تا هنری را که توسط پیتر پن (رابی کی) دزدیده شده نجات دهند. پیتر پن قصد داشته که «قلب راسخ‌ترین معتقد» را به‌دست بیاورد. در ادامه معلوم می‌شود پن پدر پوست چروکین است و وقتی پوست چروکین بچه بوده او را رها کرده. کشمکش آنهاآن‌ها با پن در استوری بروک ادامه پیدا می‌کند که نتیجه‌اش به کار افتادن برعکس نفرین اولیه است. همه شخصیت‌ها به دنیای خودشان برمی‌گردند، درحالی که اما و هنری ناچارند به [[نیویورک]] بروند.

دربخش دوم، شخصیت‌ها به طوربه‌طور مرموزی به استوری بروک بازگردانده می‌شوند، در حالی که خاطراتشان از یک سال گذشته پاک شده، و [[جادوگر خبیث غرب|جادوگر شرور غرب]] (ربکا میدر) از سرزمین آز وارد می‌شود. معلوم می‌شود جادوگر شرور خواهر رجینا است و برای تغییر گذشته و رسیدن به خوش بختی به استوری بروک آمده است و می‌خواهد برای انجام طلسم بچهٔ سفید برفی و شاهزاده چارمینگ را قربانی کند.

شخصیت‌ها در مأموریتی به [[کملوت|کملات]] می‌روند تا جادوگر [[مرلین]] (الیوت نایت) را پیدا کنند و اما را از قدرت‌های تاریکی کهن که همه چیز را تهدید می‌کند نجات دهند. برای پیچیده‌تر شدن اوضاع، [[شاه آرتور]] (لیام گریگان) مصمم است تا توازن نور و تاریکی را با استفاده از شمشیر افسانه‌ای [[اکس کالیبور|اکسکالیبور]] تغییر دهد. با پیوند خوردن تاریخ و سرنوشت، نتیجه کار آنهاآن‌ها را به [[دنیای مردگان|دنیای زیرین]] می‌کشاند، که در آنجا با ارواح کسانی روبرو می‌شوند که کارهای ناتمامی دارند و باید با [[هادس]] (گریگ گرمن) روبرو شوند. در تلاش برگرداندن نظم و درست کردن اوضاع، استفاده نادرست شخصیت‌ها از جادو به جنگ خطرناکی میان نور و تاریکی منجر می‌شود و دکتر جکیل (هنک هریس) و آقای هاید (سم ویتور) وارد می‌شوند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = | ناشر = ویکی‌پدیای انگلیسی}}</ref> همین امر باعث شرور شدن دوباره برخی از شخصیت‌ها می‌شود که می‌توان به رجینا اشاره کرد