قانون مالکیت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←top: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
جز ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار: |
||
خط ۳۷:
علم [[انسانشناسی]]، سیستمهای گوناگون مالکیت را، حقوق استفاده و انتقال، و ثروت تحت عنوان «تئوری مالکیت» را مورد بررسی قرار میدهد. تئوری حقوقی وسترن پایهگذاری شده، همانطور که اشاره شده، که صاحب مالکیت به یک شخص قانونی تبدیل میشود. به هر حال همه سیستمهای مالکیت بر این اساس بنیان نشدهاند.
در هر فرهنگ مطالعه شده که مالکیت و ثروت، موضوع سنت و قانون هستند، و «قانون» جایی است که عبارت آن میتواند بهطور مفهومی به کار برده شود. تعدادی از فرهنگهای طایفهای، مالکیت انفرادی را با قانونهای از گروههای بهم پیوسته متعادل: (قبیلهها، خانوادهها، شرکتها، و ملتها) تعادل برقرار میکنند. برای مثال در سال ۱۸۳۹
مراجعه کنید به خط دوم، زمینهای ملت چروکی باید مالکیت مشترک را باقی بگذارند: اما پیشرفتها ساختگی میشوند، و ثروت از شهروندان که محترما نه به دست میآورند، بهطور مشروع ممکن است دارایی آنها شود: در صورتیکه شهروندان ثروت ملی منحصربهفرد و حق مرتبط به پیشرفت شان، همانطور که در این مقاله بیان شده، نباید هیچ حق یا قدرتی داشته باشند تا بهبودیشان را مرتب کنند، در هر حالت هر آنچه که، در ایالت متحده، ایا لت فردی، یا شهروندان شخصی، و هر چه که هر شهروند، باید با تأثیراتش بیرون از محدودیتهای از این ملت برداشت کند و شهروند دولت دیگر شود، همه حقوقهایش و امتیازاتش به عنوان شهروند از این ملت باید متوقف شود: در صورتیکه، با این حال، انجمن ملی باید قدرتی داشته باشد، تا قانون، را نپذیرد تا همهٔ حقوق شهروندان، برای چنین شخص یا اشخاصی که ممکن است، در هر زمان، مایل باشند تا به ملت بازگردند، و انجمن ملی را به خاطر چنین مأموریتی به خاطر بسپارند.
|