محمدباقر شفتی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Omidenouri (بحث | مشارکتها) جز اضافه کردن اطلاعات اضافی |
||
خط ۳۵:
در سال ۱۲۰۵ (قمری)] به ایران بازگشت و برای دیدار [[مهدی نراقی]] به [[کاشان]] رفت و یک سال بعد وارد [[اصفهان]] شد، در حالی که به گفتهٔ خود: جز یک دستمال که مقداری نان خشک در آن بود، و یک کتاب مدارک چیزی همراه نداشت.<ref name="shafti3">{{یادکرد وب | تاریخ بازدید=۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ | نشانی=http://shafti.net/index.php?option=com_content&task=view&id=18&Itemid=39 | عنوان=زندگینامهٔ محمدباقر شفتی: مهاجرت به اصفهان | ناشر=پایگاه اطلاعرسانی حجتالاسلام شفتی | زبان=فارسی}}</ref>
او ابتدا در [[مدرسه چهارباغ]] ساکن شد و شروع به بحث و تدریس نمود. اما متولی مدرسه از گرد آمدن طلاب در اطراف او خرسند نبود و از راههای مختلف نارضایتی خود را بهگوش او میرساند. شفتی سرانجام به اجبار متولی، چهارباغ را ترک کرد و به مدرسهٔ ''میرزا حسین'' در بازارچهٔ [[بیدآباد]] رفت. بهزودی مجلس درس او رونق گرفت و امامت یکی از مساجد بیدآباد به او سپرده شد.{{سخ}}
شفتی گرچه در آغاز ورود به اصفهان مجتهدی گمنام بود، اما با اجرای [[حد (کیفر)|حدود شرعی]] و گرفتن تأیید از بعضی علمای نامدار اصفهان شهرت یافت. مرحوم حاج سید محمدباقر شفتی رشتی که در اواخر سلطنت فتحعلی شاه و تا اواخر محمد شاه در اصفهان مرجع عامه اهالی ایران بود، فقط جهت اشتهارش در ایران و افتخارش بر دیگران این بوده که در قتل نفوس که شرعا محکوم به قتل بوده اند، فوق العاده اهتمام میفرموده چنان که هنوز قبرستانی که در نزدیکی خانه او واقع است و محل دفن اجساد مقتولین ایشان است در اصفهان موجود و موسوم به "قبلهی دعا" است و از قرار ثبت صحیحی که در خانواده او باقی است، قریب هشتاد نفر به دست مبارک آقا از قید زندگی رسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ انحطاط مجلس|نام خانوادگی=کرمانی|نام=مجد الاسلام|ناشر=انتشارات آشیان|سال=1397|شابک=978-600-7293-39-3|مکان=|صفحات=210}}</ref> او گرچه در دوران تحصیل در [[نجف]] و [[کربلا]] در فقر زندگی میکرد، بعد ورود به اصفهان در مدت کمی با تجارت و تصرف سهم خود از وجوه شرعیه در شمار ثروتمندان بزرگ عصر خود درآمد. [[محمد تنکابنی]] در ''قصصالعلماء'' دربارهٔ ثروت او مینویسد:
{{کوچک}}
|