سید علیمحمد باب: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز مرتب سازی |
جز مرتب سازی |
||
خط ۵۳:
'''سیّد علیمحمد شیرازی''' ملقب به '''باب'''، (۱ محرم ۱۲۳۵ هـ ق در [[شیراز]] - ۲۷ شعبان ۱۲۶۶ ـ هـ ق در [[تبریز]]) [[نویسنده]] و [[نظریه|نظریه پرداز]] [[ایران|ایرانی]] و شارع آئین [[بابیه]] یا آئین بیان بود. با اتمام [[هزاره]] اول پس از درگذشت [[حسن عسکری]] [[امام]] یازدهم [[شیعه|شیعیان]] در سال ۲۶۰ هـ ق،<ref name=":29">{{یادکرد کتاب|عنوان=Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Cornell University Press|سال=1989|شابک=0-8014-2098-9|مکان=Ithaca|صفحات=153-166|زبان=English}}</ref> وی جنبش بابی را در ایران بنیان گذاشت و پیروانی از قشرها و اصناف جامعه از مناطق مختلف ایران را به خود جذب کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Iran: A Modern History|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Yale University Press|سال=2017|شابک=0300112548|صفحات=240|زبان=English}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Cornell University Press|سال=1989|شابک=0-8014-2098-9|مکان=Ithaca|صفحات=332-368|زبان=English}}</ref>
او خود را [[مهدی|مهدی موعود]]، [[پیامبر|پیامبری]] جدید و بشارت دهندهٔ دینی که قرار است پس از او توسط «من یُظهِرهالله» (آنکه خداوند او را ظاهر خواهد ساخت)، ظاهر شود میخواند و بارها در آثار خود به ظهور او اشاره میکند.<ref name="Iranica" /><ref>BÁBISM, By Edward G. Browne.p338</ref> پس از او افراد بسیاری ادعا کردند «مَن یُظهِرُهالله» اند.<ref name="autogenerated2">محمود صدری، استاد دانشگاه تگزاس، به نقل از دانشنامه جهان اسلام، مدخل بهائیت</ref><ref name="IranicaDivisions">Denis MacEoin, "Divisions and Authority Claims in Babism (1850-1866)," Studia Iranica 18:1 (1989), p. 94-101</ref> به اعتقاد بهاییان، او مبشّر [[بهائیت|آیین بهائی]] است و «مَن یُظهِرُهالله» همان میرزا حسینعلی نوری است که او را [[بهاءالله]] میخوانند.<ref>«دین بهایی آیین فراگیر جهانی»، نوشتهٔ ویلیام<span class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-هاچر" id="tool-.D9.87.D8.A7.DA.86.D8.B1" style="background-color: rgb(255, 200, 145);"> هاچر </span>و دوگلاس مارتین، ص ۴۵</ref> باب شش سال بعد از آغاز جنبش بابی، در سن ۳۱ سالگی در [[تبریز]] به فرمان [[امیرکبیر]] [[تیرباران]] شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Cornell University Press|سال=1989|شابک=0-8014-2098-9|مکان=Ithaca|صفحات=400-404|زبان=English}}</ref> از القاب وی میتوان به «نقطه اولی» و «مبشر امرالله» و «سید ذکر» اشاره کرد.<ref>«دین بهایی آیین فراگیر جهانی»، نوشتهٔ ویلیام<span class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-هاچر" id="tool-.D9.87.D8.A7.DA.86.D8.B1" style="background-color: rgb(255, 200, 145);"> هاچر </span>و دوگلاس مارتین، ص ۳۳</ref>
== بخش یک: زندگی ==
=== [[دوران کودکی]] و جوانی ===
باب پیش از سحر اول محرم ۱۲۳۵ در [[محله بازار مرغ]]، [[شیراز]] به دنیا آمد. پدرش محمدرضا پسر میرزا ابوالفتح و مادرش فاطمه بیگم بودند. پدر باب که [[پارچهفروشی|بزاز]] بود و در محله [[بازار وکیل|بازار وکیل شیراز]] حجره داشت، در نخستین سالهای زندگی باب درگذشت و او در خانه [[نسبتهای خانوادگی|داییاش]] علی محمد که وصی پدرش نیز بود بزرگ شد.<ref name="Iranica" /><ref name="Hoseini">نصرتالله حسینی،<span class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-حضرت" id="tool-.D8.AD.D8.B6.D8.B1.D8.AA" style="background-color: rgb(145, 145, 255);"> حضرت </span>باب، مؤسسه معارف بهایی، صفحه ۱۳۴–۱۴۴</ref><ref>{{cite book|title=The Báb: The Herald of the Day of Days|last=Balyuzi|first=Hasan|authorlink=|publisher=George Ronald|year=1973|isbn=978-0-85398-054-4|location=Oxford, UK|pages=32|language=English}},Page 32</ref> علی محمد او را در ۵ یا ۶ سالگی برای یادگیری مقدمات فارسی به [[مکتبخانه]] فرستاد. معلم مکتب مشهور به «شیخ عابد» و [[شیخیه|شیخی]] بود.<ref name="Hoseini" /><ref>{{cite book|title=The Báb: The Herald of the Day of Days|last=Balyuzi|first=Hasan|publisher=George Ronald|year=1973|isbn=978-0-85398-054-4|location=Oxford, UK|pages=34|language=English}}Page34,</ref><ref>JUAN R. I. COLE, Mideast & N. Africa Encyclopedia, "Al-Bab"</ref> باب بعد از ۶ یا ۷ سالی تحصیل در یک مکتب خانه محلی، در سن پانزده سالگی تجارت خانوادگی را پی گرفت. او در این زمان به همراه دایی اش به بوشهر رفت.<ref name="Iranica" /> او مدتی در [[بوشهر]] شاگرد تجارتخانه داییاش بود. تقریباً ۲۰ ساله بود که جهت [[زیارت]] به [[عراق]] سفر کرد و نزدیک یک سال (۱۸۳۹–۱۸۴۰) را در آنجا و اکثراً در [[کربلا]] گذراند و در آن مدت در کلاسهای [[سید کاظم رشتی]] -پیشوای مکتب [[شیخیه]]- شرکت کرد. وی کمی بعد به اصرار خانوادهاش به شیراز بازگشت.<ref name="Iranica" /> باب دست کم در دو جا در آثارش از او با عنوان ''معلمی'' یاد میکند.<ref name="Lawson">[https://bahai-studies.ca/wp-content/uploads/2014/05/2.4-Lawson.pdf Interpretation as Revelation: The Quran Commentary of the Bab, Todd Lawson. Published in the Journal of Bahai Studies, vol.2, number4(1990).]</ref> باب در سن بیست و دو سالگی ازدواج کرد و به واسطه ی این ازدواج فرزندی به نام احمد داشت که در نوزادی درگذشت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=THE COMPLETE CALL TO THE HEAVEN OF THE BAYAN|نام خانوادگی=Stenstrand'S|نام=August J|نام خانوادگی۲=Browne|نام۲=Edward G|ناشر=Magribine Press|سال=۲۰۰۶|شابک=1-56316-953-3|نام خانوادگی ویراستار=al-Ahari|نام ویراستار=Muhammad Abdullah|پیوند ویراستار=محمدعبدالله الاهری|مکان=Chicago|صفحه=۲۰|صفحات=۲۰۰|زبان=en|فصل=BABISM|پیوند نویسنده=آگوست استنسترندز|پیوند نویسنده۲=ادوارد براون|نویسندگان سایر بخشها=Daltaban Peyrevi}}</ref>
<nowiki/>[[پرونده:Houseofthebab2008.jpg|بندانگشتی|220px|چپ|مسجد بیت المهدی که در محل قبلی منزل سید علی محمد شیرازی در شیراز ساخته شدهاست]]
خط ۷۱:
'''حروف حَی'''، لقبی است که به ۱۸ نفر از اولین ایمان آورندگان به سید علی محمد باب اطلاق میشود. حرف در آثار باب، در معنای وجود انسانی به کار رفتهاست.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=Afnan|نام=Muhammad|عنوان="Point" and "Letter" in the Writings of the Báb|ژورنال=Lights of Irfan|سری=Book 2|مکان=Wilmette, IL|ناشر=Irfan Colloquia|تاریخ=2001|سال=2001|صفحه=149-150|زبان=English|شاپا=|doi=|پیوند=|تاریخ دسترسی=}}</ref> برای مثال، منظور از حروف [[انجیل]] و حروف فرقان در آثار او، مؤمنین به ظهور [[مسیح]] و [[محمد]] هستند.
لفظ «حی» بدون احتساب تشدید از لحاظ ارزش عددی در [[حساب ابجد]] برابر با هجدهاست و لذا عبارت «حروف حی» بمعنای هجده تن مؤمنین اولیه می باشد. همچنین ''باب''، خود و هجده نفر ''حروف حی'' را «واحد اول شریعت بیان» نامیدهاست؛ واحد به حساب ابجد برابر با عدد ۱۹ است و معنی یگانگی و وحدت میدهد.<ref>کتاب<span class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-حضرت" id="tool-.D8.AD.D8.B6.D8.B1.D8.AA" style="background-color: rgb(145, 145, 255);"> حضرت </span>باب، نصرتالله محمدحسینی، ناشر: مؤسسه معارف بهائی، صفحه ۱۹۰ [http://reference.bahai.org/fa/t/o/HB/hb-203.html.utf8 پیوند به صفحه کتاب]</ref><ref name="Balyuzi 1973">* {{cite book|title=The Báb: The Herald of the Day of Days|last=Balyuzi|first=Hasan|publisher=George Ronald|year=1973|isbn=978-0-85398-054-4|location=Oxford, UK|pages=|language=English}}</ref> حروف حی مأمور بودند که [[آیین بیانی|آیین بیان]] را تبلیغ و منتشر کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مطالع الانوار|نام خانوادگی=زرندی|نام=نبیل|ناشر=مرآت|سال=۱۹۹۱ میلادی|شابک=|مکان=|صفحات=۶۸}}</ref><ref name=":32">{{یادکرد کتاب|عنوان=Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Cornell University Press|سال=1989|شابک=0-8014-2098-9|مکان=Ithaca|صفحات=176|زبان=English}}</ref> [[پرونده:Tablet-Bab-to-first-letter-of-the-living.jpg|بندانگشتی|220px|چپ|لوح حروف حی به خط سید علیمحمد باب]]
حروف حی عبارتند از:
* [[ملاحسین بشرویهای]]، اولین کسی که به باب ایمان آورد.<ref name=":29" /> پس از ایمان آوردن او تا مدت ۵ ماه، ۱۷ نفر دیگر نیز به باب ایمان آوردند. این ۱۸ نفر از پیروان اولیهٔ او [[حروف حی]] نامیده میشوند.<ref name=":9">{{یادکرد کتاب|عنوان=مطالع الانوار|نام خانوادگی=زرندی|نام=نبیل|ناشر=مرآت|سال=۱۹۹۱ میلادی|شابک=|مکان=دهلی نو، هندوستان|صفحات=۶۶}}</ref><ref name=":32" />
خط ۷۷:
* میرزا محمد باقر بشرویه ای، خواهرزاده ملاحسین بشرویه ای<ref name=":9" /><ref name=":32" />
* [[ملا علی بسطامی]] (دوم من آمن) عالم مشهوری که برای تبلیغ به دو قطب عالم شیعه یعنی [[کربلا]] و نجف فرستاده شد.<ref name=":12" /> مطابق تواریخ بابیه، [[ملا علی بسطامی]] اولین شخصی بوده است که بواسطه اعتقاد به سید علی محمد شیرازی کشته شدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مطالع الانوار|نام خانوادگی=زرندی|نام=نبیل|ناشر=مرآت|سال=۱۹۹۱ میلادی|شابک=|مکان=دهلی نو، هندوستان|صفحات=۷۳}}</ref><ref name=":12" />
*
* ملا حسن بجستانی<ref name=":9" /><ref name=":32" />
* سید حسین یزدی<ref name=":9" /><ref name=":32" />
خط ۸۸:
* ملا یوسف اردبیلی<ref name=":9" /><ref name=":32" />
* میرزا هادی قزوینی، برادر بزرگتر ملا محمدعلی قزوینی<ref name=":9" /><ref name=":32" />
* میرزا محمّد علی قزوینی، شوهر خواهر طاهره
* زرین تاج برغانی ([[طاهره قرةالعین]])، که تنها زن در میان حروف حی بود و بعداً به او لقب «طاهره» داده شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حروف حیّ|نام خانوادگی=گهرریز|نام=هوشنگ|ناشر=مرآت|سال=۱۹۹۳ میلادی|شابک=|مکان=دهلی نو، هندوستان|صفحات=۱۰۲}}</ref> وی همچنین هیچگاه نتوانست باب را حضوری ملاقات کند.<ref name=":10">{{یادکرد وب|عنوان=حروف حیّ|نشانی=http://reference.bahai.org/fa/t/o/HH1/hh1-101.html.utf8|وبگاه=مرجع کتب وآثار بهائی|بازبینی=2019-03-25|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=|ص=صفحه ۹۹}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی=Administrator|کد زبان=en-gb|نشانی=http://www.bahai-encyclopedia-project.org/index.php?option=com_content&view=article&id=65:letters-of-the-living&catid=38:history|عنوان=Letters of the Living|بازبینی=2018-07-29|وبگاه=www.bahai-encyclopedia-project.org}}</ref>
* ملا[[محمدعلی بارفروشی]] (ملقب به قدوس)، زاده ۱۲۳۸ هجری قمری و از شاگردان [[سید کاظم رشتی|سیدکاظم رشتی]]، که آخرین فرد از [[حروف حی]] بود. بارفروشی در ماجرای بدشت، نقش مخالف [[طاهره قرةالعین|قرهالعین]] را داشت. سرانجام، بارفروشی در سن ۲۷ سالگی در [[سبزهمیدان]] [[بابل (مازندران)|بابل]] اعدام شد.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=محمدحسینی|سال=۱۳۹۰|جلد=|صفحه=۴۶۱–۴۶۵|زبان=|فصل=|کتاب=}}</ref> پیروان کتاب بیان اعتقاد دارند که وی در [[گردهمایی بدشت|واقعه بدشت]] به صورت مصلحتی در زمان سخنرانی قرةالعین حضور نداشته و بعداً با یکدیگر مباحثه نموده و صحّت گفتار قرةالعین را تأیید نمودند.<ref name=":10" />
خط ۱۵۶:
}}</ref>]]
جسد باب و انیس که با او تیرباران شدهبود در خندقی انداخته شد. این کار جاستین شیل نماینده وقت انگلیس در ایران را بر این داشت که در نامهای به [[نخستوزیر]] انگلستان این عمل را وحشیانه بنامد. در عین حال منابع بابی میگویند که جسد باب با تلاش [[سلیمانخان|سلیمان خان]] میلانی به تهران منتقل شده و در مکانی مخفی در [[امامزاده
معتقدین به [[کتاب بیان]] (بیانیها) [[خاکسپاری|محل دفن]] پیکر سید علی محمد شیرازی و [[محمدعلی زنوزی]] را در [[امامزاده معصوم]] [[تهران]] میدانند و این مکان را یکی از اماکن زیارتی خویش میدانند.
خط ۱۷۱:
دنیس مکین دربارهٔ سندی که بروان منتشر کرده مینویسد که ما سندی در دست داریم که در آن باب، پیامبر جوان، هر گونه ادعای الهی را پس میگیرد. این سند احتمالاً زمان کوتاهی پس از دادگاه تبریز نوشته شده و ظاهراً به خط باب است.<ref>The trial of the Bab: Shi'ite Orthodoxy Confronts its Mirror Image, Denis MacEoin, Research Fellow, Durham University.</ref>
در عین حال، در کتاب «[[کشف الغطا عن الحیل العدا|کشف الغطا]] عن حیل الاعداء» که به تأیید و دستور عبدالبهاء (از حامیان قیام بابیان) در پاسخ ادوارد براون (مقدمه نقطهٔ الکاف حاج میرزا جانی کاشانی) نوشته شدهاست، صورت عریضه ولیعهد به محمد شاه پس از مجلس مباحثه تبریز، چنین آمدهاست:<blockquote>قربان خاک پای مبارکت شوم … اول حاج ملا محمود پرسید که مسموع میشود که تو میگویی من نائب امام هستم و بابم و بعضی کلمات گفتهای که دلیل بر امام بودن بلکه پیغمبری توست. گفت: بلی حبیب من، قبلهٔ من، نائب امام هستم و باب امام هستم و آنچه گفتهام و شنیدهای راست است. اطاعت من برشما لازم است… به خدا قسم کسی که از صدر اسلام تاکنون انتظار او را میکشید، منم. آن که چهل هزار علما منکر او خواهند شد، منم. پرسیدند: این حدیث در کدام کتاب است که چهل هزار عالم منکر خواهند گشت؟ گفت: اگر چهل هزار نباشد چهار هزار که هست… بعد از آن پرسیدند که از معجزات و کرامات چه داری؟ گفت: اعجاز من این است که از برای عصای خود آیه نازل میکنم و شروع کرد به خواندن این فقره: «بِسمِ الله الرَّحمن الرَّحیم سُبحانَ اللهِ القُدّوسِ السُّبُّوحِ الَّذی خَلَقَ السَّماواتَ وَ الأرضَ کَما خَلَقَ هذِهِ العَصاآیَهَ مِن آیاتِهِ» اعراب کلمات را به قاعدهٔ نحو غلط خوان، تاء سموات را به فتح خواند. گفتند مکسور بخوان، آنگاه ألارض را مکسور خواند. امیراصلان خان عرض کرد: اگر این قبیل فقرات از جمله آیات باشد، من هم توانم تلفیق کرد و عرض کرد: «الحَمدُللهِ الَّذی خَلَقَ العَصا کَما خَلَقَ الصَّباحَ و المَساءَ» باب بسیار خجل شد … بعد از آن مسائلی چند از فقه و سایر علوم پرسیدند. جواب گفتن نتوانست … چون مجلس گفتگو تمام شد، جناب [[شیخ الاسلام]] را احضار کرده، باب را چوب مضبوط زده، تنبیه معقول نمود و توبه و بازگشت و از غلطهای خود انابه و استغفار کرد و التزام پا به مهر سپرد که دیگر این غلطها نکند … امر امر همایونی است. انتهی|<ref>کشف الغطاء عن حیل<span class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-الاعداء" id="tool-.D8.A7.D9.84.D8.A7.D8.B9.D8.AF.D8.A7.D8.A1" style="background-color: rgb(255, 200, 145);"> الاعداء،</span> ابوالفضل گلپایگانی و میرزا مهدی گلپایگانی، صص 201-204</ref></blockquote>گلپایگانی همچنین متن توبه نامه باب و پاسخ علما به او را نقل میکند و مینویسد: «چون در این عریضه انابه و استغفار کردن باب و التزام پا به مهر سپردن آن حضرت مذکور است مناسب چنین به نظر میآید که صورت همان دست خط مبارک را نیز محض تکمیل فایده در این مقام مندرج سازیم و … به دقت نظر اولی الابصار واگذاریم.»<ref>کشف الغطاء عن حیل<span class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-الاعداء" id="tool-.D8.A7.D9.84.D8.A7.D8.B9.D8.AF.D8.A7.D8.A1" style="background-color: rgb(255, 200, 145);"> الاعداء،</span> ابوالفضل گلپایگانی و میرزا مهدی گلپایگانی، صص 204و205</ref>
همچنین احسان الله
منابع فارسی بهاییان که توبه نامه را منتشر ساختهاند، کشف
عباس امانت معتقد است با وجود فشار زیادی که بر روی باب برای توبه و از بین بردن جنبش بابی بود وی توبه نکرد و تا آخر بر عقیده خود ثابت ماند.<ref name=":15">{{یادکرد کتاب|نشانی=https://books.google.com/books?id=omo3DwAAQBAJ&printsec=frontcover&dq=iran+a+modern+history&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwjPoLu1rNHcAhUHjq0KHX4KB28Q6AEILzAB#v=onepage&q=recant&f=false|عنوان=Iran: A Modern History|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Yale University Press|سال=2017|شابک=0300112548|مکان=|صفحات=244-245|زبان=English}}</ref> ازین روی او را در ملأ عام در میدان سربازخانه تبریز تیرباران کردند تا هم جنبش بابی خاموش شود و هم اقتدار [[قاجاریان|حکومت قاجار]] به صدارت وزیر جدید به نمایش گذاشته شود.<ref name=":15" /> دنیس مکین دربارهٔ سندی که بروان منتشر کرده مینویسد که ما سندی در دست داریم که در آن باب، پیامبر جوان، هر گونه ادعای الهی را پس میگیرد. این سند احتمالاً زمان کوتاهی پس از دادگاه تبریز نوشته شده و ظاهراً به خط باب است.<ref>The trial of the Bab: Shi'ite Orthodoxy Confronts its Mirror Image, Denis MacEoin, Research Fellow, Durham University.</ref> امانت اما این سند را که بی مهر، امضا و تاریخ است جعلی میداند و معتقد است با سبک نوشتاری باب همخوانی ندارد و توسط مقامات دولتی تبریز برای بیاعتبار کردن باب و خشنود کردن شاه جعل شدهاست.<ref name=":33">Amanat, Abbas. Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran. Cornell University Press, 1989. 392</ref> وی معتقد است در بهترین حالت، ممکن است سند توسط مقامات دولتی تهیه شده باشد ولی باب از مهر و امضای آن سرباز زدهاست.<ref name=":33" /> پسر ملاّ محمّد ممقانی که پدرش حکم قتل باب را بعد از مجلس محاکمه وی در تبریز داده بود بر عدم توبه وی با وجود اصرار پدر تأکید میکند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=گفت و شنود سید علی محمد شیرازی با روحانیون تبریز|نام خانوادگی=میرزا محمد تقی مامقانی، حسن مرسلوند|نام=|ناشر=تاریخ ایران|سال=۱۳۷۴|شابک=|مکان=|صفحات=۵۸–۵۹}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Cornell University Press|سال=1989|شابک=0-8014-2098-9|مکان=Ithaca|صفحات=399-400|زبان=English}}</ref>
خط ۱۹۰:
یکی از آموزههای اساسی باب تداوم و تکامل ادیان است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Cornell University Press|سال=1989|شابک=|مکان=Ithaca|صفحات=245|زبان=English}}</ref> با پیشرفت انسان در طول تاریخ، تجلی الهی به تدریج در ادیان ظاهر میشود و جلوه ای کاملتر و جامعتر از خود به منصّه ظهور میگذارد.<ref name=":19">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=243-245|زبان=English}}</ref> هر دینی در زمان خود و به نسبت به گذشته کامل است و در عین حال کمالِ بالقوه اش ظهور دیانتِ بعد است که شکوفایی کمالات بالقوه دیانت و مدنیت قبل در آن ممکن میشود.<ref name=":20">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saieidi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=256|زبان=English}}</ref> مثلاً کمالِ تورات، انجیل و کمالِ انجیل، قرآن است و اکنون کمالِ قرآن بصورت بیان و در آئینی که باب آورده، ظاهر شدهاست.<ref name=":20" /> بر اساس همین منطق، هیچ دینی به گفته باب آخرین دین نیست،<ref name=":21" /><ref name=":19" /> بلکه برای نیازهای دوره ای محدود از تاریخ بشر ظهور یافتهاست.<ref name=":21" /><ref name=":19" /> بر اساس همین اصلِ تکامل و شکوفایی ادیان، باب نتیجه میگیرد که نتیجه و ثمره آیین او باید شناخت و ایمان به «مَن یُظهره الله» موعود آئین بیان باشد.<ref name=":16" /> به باور باب، آثار وی برای اولین بار حقایق نهفته و باطنی مفاهیم اسلامی و آیات قرانی را آشکار میکند، حقایقی که به عقیده او با باور رایج میان مسلمانان تفاوت بسیار دارد.<ref name=":26">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=227|زبان=English}}</ref><ref name=":4" />
مفهوم قیامت و معاد از نظر باب نه پایان تاریخ بلکه پایان یک مرحله از تکامل بشر یعنی پایان دوران یک دین و آغاز ظهور دین بعدی است.<ref name=":23">{{یادکرد کتاب|عنوان=Saiedi, Nader. Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9.|مکان=. Canada|صفحات=254-255|زبان=English}}</ref><ref name=":24">{{یادکرد کتاب|عنوان=Logos and Civilization: Spirit, History, and Order in the Writings of Baha'u'llah|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=University Press of Maryland|سال=2000|شابک=1-883053-63-3|مکان=|صفحات=68-69|زبان=English}}</ref> پس قیامت مسیحیت با ظهور پیامبر اسلام به وقوع پیوست و قیامت اسلام در سال ۱۲۶۰ [[هجری قمری]] با ظهور باب اتفاق افتاد.<ref name=":23" /> دوزخ و بهشت نیز نه محلی برای شکنجه ابدی برخی مردم یا محلی برای تمتّع جسمی و جنسی برخی دیگر است بلکه معانی روحانی دارد. بهشت شناخت و رضای خدا از طریق ایمان به فرستاده خداوند و عمل به ارزشهای نوین او برای شکوفایی کمالات روحانی است و دوزخ محرومیت از این تکامل.<ref name=":24" /> باب، عدل الهی را مستلزم اختیار
=== نظر باب راجع به اسلام ===
خط ۲۶۱:
=== منیظهرهالله ===
{{نوشتار اصلی|منیظهرهالله}}
مَن یُظهِرُهُ الله (به معنی: ''کسی که خدا ظاهرش میکند'') به باور بابیان و بهائیان، فردی است که بنا به [[کتاب بیان]] فرستاده [[خدا]] است و خداوند بعد از سید علی محمد شیرازی او را به پیامبری برخواهد گزید تا راهنمای بشر و
از اساسیترین آموزههای سید علی محمد باب این نکته است که نتیجه و ثمره آیین او باید شناخت و ایمان به «مَن یُظهره الله» باشد.<ref name=":16" /> باب به کرّات در آثار خود به ظهور «مَن یُظهره الله» اشاره میکند<ref>BÁBISM By Edward G. Browne.p۳۳۸</ref> و از پیروان خود میخواهد که شناخت و ایمان خود را به تصدیق هیچکس حتی خود باب و هیجده حوّاری اولیه وی (
by Denis MacEoin
published in In Iran: Studies in Bábí and Bahá'í History vol. 3,p۱۲۹٬۱۳۰</ref> با این وجود ازلیان در پی تبلیغ و جهانگیر کردن آئین بابی بر نیامدند و با تقیه و پنهان کردن هویت دینی خود عملاً در جامعه اسلامی حل شدند.<ref name=":18">{{یادکرد کتاب|نشانی=https://books.google.com/books?id=omo3DwAAQBAJ&printsec=frontcover&dq=iran+a+modern+history&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwjPoLu1rNHcAhUHjq0KHX4KB28Q6AEILzAB#v=onepage&q=assimilated&f=false|عنوان=Iran: A Modern History|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Yale University Press|سال=2017|شابک=0300112548|مکان=|صفحات=330|زبان=English}}</ref> ادوارد براون مفهوم کلیدی ظهور «مَن یُظهرُه الله» در آئین بابی را چنین خلاصه میکند:<ref name=":21" />
خط ۲۷۳:
در کتاب [[تنبیهالنائمین|تنبیه النائمین]] و [[هشت بهشت (کتاب)|هشت بهشت]] به نام برخی از این افراد که مدعی مقام من یظهره الله بودند اشاره شدهاست.
[[نبیل زرندی]] قبل از اینکه جزو حواریون بهاءالله باشد خودش یکبار ادعای من
ابو القاسم افنان در کتاب عهد اعلی آورده: «بعد از شهادت حضرت باب ۲۵ نفر ادعا کردند که مظاهر حق اند یعنی هر یک من یظهره الله موعود میباشند…» سپس نام آنها را به شرح زیر میآورد:
|