پری بلنده: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز 1 ویرایش خرابکارانهٔ 5.208.181.183 (بحث) به آخرین ویرایش آریو پطروسیان خنثیسازی شد. (توینکل) برچسب: خنثیسازی |
←ادبیات: افزودن مطلب برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶۴:
== ادبیات ==
«پری بلنده» در زبان عامیانه و روزمره و حتی ادبیات معاصر راه یافتهاست. برای نمونه در رمانی از [[هوشنگ گلشیری]]، ''در ولایت هوا''،<ref>این رمان در ۱۳۷۰ در [[سوئد]]، انتشارات عصر جدید، در ۱۵۴ صفحه منتشر شدهاست.</ref> میخوانیم: «پری بلنده چه تن و بدنی داشت. پشت به او استکان را میگذاشت روی پیشانیش و ریزریز چینهای دامنش را میلرزاند و دستهایش را در هوا میچرخاند و کمرش را رو به او خم میکرد و حلقه به حلقهٔ موهایش میآمد پایین تا پیشانیش میرسید به جلو سینهٔ میرزا.»<ref>[[هوشنگ گلشیری|گلشیری]] بخش ۶</ref> یا در [[نمایشنامه|نمایشنامهٔ]] ''هاملت با سالاد فصل'' نوشتهٔ [[اکبر رادی]] نام یکی از شخصیتها «پری بلنده» است.<ref>نجفیان</ref> در رمان «قبیله من» میخوانیم: «-میگن تو خیابون جمشید خیلیهارو دار زدن، گفتن قاچاقچی بودن و پااندازهای شهر نو، چندتا زنم توشون بوده. -آره یکیشون میگن پری بلنده بوده، اونم شهید شد.»<ref>[[مسعود نقرهکار|نقره کار]] صفحهٔ ۱۶</ref> چند نمونه دیگر:
* خون خورده ، مهدی یزدانی خرم، نشر چشمه
* ''زبان لرزه''، [[ناصر نجفی]]<ref>نجفی</ref>
* [http://www.dialogt.org/omoumi/200608/bacheh_jamshid.html گفتگوهای زندان بچه جمشید].
|