== منشأ تاریخنگاری مسلمانان ==
بنا به گزارشهای موجود، نخستین فعالیت منسجم، فشرده و سراسری (دربرگیرنده حوادث و وقایع رخداده در سرتاسر حیات پیامبر عرب؛ از ابتدا تا انتهای آن) در ارتباط با نگارش سیره و سرگذشت پیامبر اسلام، متعلق است به فردی به نام محمد بن اسحاق؛ که گفته میشود عبدالملک بن هشام حمیری بعدها آن را تهذیب، تلخیص، ویرایش و دستکاری و جرح و تعدیل کرده و اثر یاد شده را دیگر بار در شکل و قالبی نسبتانسبتاً متفاوت عرضه داشتهاست. سیره ابن اسحاق مفقود شده و ما تنها از طریق سیره نوشته ابن هشام از محتویات و مطالب عمده و چهارچوب و استخوانبندی کلی آن اطلاع داریم.
[[ابومخنف]] (درگذشته به سال ۷۷۴ میلادی) و [[سیف بن عمر]] که هر دو در زمینهٔ روایات تاریخی فعالیتهای فوقالعادهای داشتهاند، به ترتیب دارای ۴۰ و ۳۰ اثر هستند. مورخی دیگر به نام [[ابوالحسن مدائنی]]، که در همین دوران میزیست (متولد 161۱۶۱ هجری قمری برابر با ۷۵۲ میلادی و درگذشته بین سالهای ۸۳۰ تا ۸۵۰ میلادی)، یحتمل ۲۰۰ کتاب نوشتهاست. ظاهراً از میان این کتابها، تنها ۲ اثر باقیمانده که یکی از آنها ناقص است. اما مدائنی مورد توجه تاریخنگاران بعدی قرار گرفتهاست و آثارش به ویژه در زمینه فتوحات، تا دورانهای متاخر منتقل گردیدهاست. نه تنها این آثار، بلکه تعداد زیادی از آثار وی، چه از لحاظ وسعت محدوده (زندگی محمد، فتوحات، رخدادهای جنگهای داخلی اول و دوم، زندگی حاکمان و شورشیان و...و…) و چه از لحاظ تنوع (روایات کوتاه و بلند، فهرست اسامی اشخاص، سخنان، خطبهها، گزارشهای مختلف و...و…) بسیار تأثیرگذار بوده و شاید دارای سلسله مراتب نسخهها (مانند آثار کوچکتری چون کتاب بزرگ روایات در مورد خلفا و آثار کاملتری چون کتاب مختصر در مورد خوارج) بوده باشند. اگر این درست باشد، اسناد این چنینی حاکی از آن است که تاریخ نگاریتاریخنگاری از قرن ۹ میلادی آغاز نگردیده بلکه در آن دوران به بلوغ و شکوفایی رسیدهاست.<ref name="ReferenceA">{{پک|Robinson|۲۰۰۳|ک=Islamic Historiography|ص=۲۸|زبان=en}}</ref>
آثار مدائنی، نشان دهندهٔ گرایشهای گسترده و همچنین تعیینکننده سطح دانش ماست. بازنویسی قبلی، بیان گر صحت کافی تحقیقات بعد از آن میباشد. مانند کتاب فهرست ابن ندیم که در قرن ۱۰ میلادی تألیف گردید. اطلاعات ما دربارهٔ آثار مدائنی که مرتبط به فتوحات هستند، تحت تأثیر منابع بعدی است که نقل قولهای آن دوران تاکنون باقی ماندهاند. خوشبختانه، اسناد با کیفیت تری را در اختیار داریمِ؛ مانند کپیهای اخیر از کارهایی که به محققان برجسته در اواخر قرن ۸ و اوایل قرن ۹ میلادی نسبت داده میشود. به نظر میرسد این آثار همان رویکردهایی را منعکس میکنند که ما از روایات استنباط کرده بودیم. (به دلایل فعلی، این کارها را معتبر فرض میکنم.) بنابراین، از تقریباً دو نسل پیش از مدائنی، بخشهایی کشف شده جدیدی از یکی از آثار سیف بن عمر در زمینه فتوحات، موجود بوده و از یک نسل پیش از سیف، سیره ابن اسحاق (هر چه در شکل مختصرش) به همراه اثر سه جلدی واقدی (درگذشته به سال ۸۲۳ میلادی) به نام المغازی که کاملاً به ده سال آخر زندگی محمد اختصاص داده شدهاست، وجود دارد. همچنین از میان آثار معاصران مدائنی، میتوان به اثر سه جلدی ابن سعد (درگذشته به سال ۸۴۵ میلادی) دربارهٔ مردان و زنان دانشمند اشاره نمود.<ref name="ReferenceA" />
آثار مدائنی، به عنوان مهمترین علت رشد صعودی تاریخ نگاریتاریخنگاری مطرح است. این مهم، تبعات خود را به دنبال داشت. از مهمترین این تبعات، میتوان به تخصصی شدن روایات اخبار اشاره نمود. این مهم باعث تفکیک و جداسازی ژانرهای ادبی و تاریخی گردید. یک مثال خوب از این جداسازیها، پدیدار شدن روایات بیوگرافی محمد هستند.هستند؛ که در اصطلاح به آن سیره (در اصطلاح لغوی به معنی راه پیشرفت و تعالی) گفته میشود.میشود؛ بنابراین میبینیم که خاستگاه سیره نبوی، بسیار مبهم است. اما مدارک خوبی وجود دارد که نشان میدهد این ژانر، اولین بار با اصطلاح مغازی (در اصطلاح لغوی به معنی لشکر کشیها)، پدیدار شد. مفهوم تخصصیتر این کلمه، به جنگهایی که محمد پس از مهاجرت به مدینه در مقابل مکیان انجام داد، اطلاق میگردد. چرا مفهوم واژه مغازی در ابتدای قرن ۹ میلادی، تحت الشعاع کلمه سیره قرار گرفت؟ پاسخ این سؤال در افزایش حجم علم و دانش در دسترس دربارهٔ سیره در قرن ۸ و ۹ نهفتهاست که همهٔ اینها نیازمند دستهبندی بودند. بهطوریکه سیر صعودی شدیدی در فراگیری حدیث به وجود آمد (یک راوی حدیث در سال ۷۵۰ میلادی با ۵۰ حدیث اگر در قرن بعدش زندگی میکرد، ۹۰۰ حدیث روایت میکرد.) که این مهم باعث به وجود آمدن طبقهبندی احادیث شد. همچنین همین سیر صعودی برای اخبار نیز به وجود آمد. (مسئله تاریخ تولد محمد به نظر میآید که در این دوران مطرح گردید.) که باعث به وجود آمدن کارهایی مجزا در زمینه سیره و مغازی گردید. تمام پاسخ در همان روایاتی نهفتهاست که ۹۰۰ حدیث ابن مسعود را تشکیل میدهند. ابن اسحاق در دورانی میزیست که دانش تاریخ اسلامی هنوز محدود بود و محمد هنوز از لحاظ قابلیتش در فراهم کردن سابقه شرعی و بهطور کلی تر نمونههای فرهنگی مورد توجه قرار نگرفته بود. واقدی (درگذشته به سال ۸۲۳ میلادی) به نظر میرسد که اولین کسی باشد که مغازی را به مفهوم کلاسیک لشکر کشیها محصور کرد. واقدی در دورانی میزیست که دانش در حال پیشرفت و خیز برداشتن بود. در این دوران شخصیت محمد به عنوان قانونگذار، شروع به تحت تأثیر قرار دادن شخصیت محمد به عنوان رهبر با ابهت در جنگهای مقدس کرده بود. چه کاری بهتر از مصطلح کردن نام سیره به عنوان راه تعالی و پیشرفت میتوانست این جابجایی را بیان کند؟ واژهشناسی همانند دیگر ژانرهای ادبی، تاریخ اجتماعی و سیاسی را بازتاب میدهد.<ref>{{پک|Robinson|۲۰۰۳|ک=Islamic Historiography|ص=۲۹|زبان=en}}</ref>
به نوشته [[دائره المعارف بزرگ اسلامی]] منشأ اصلی تاریخنگاری مسلمانان و مهمترین عامل الهامبخش مورخان برای تحقیق و تدوین تاریخ، قرآن و [[سنت]] بود که مورخ را برمیانگیخت تا راههای تعلیل تاریخی را از آموزههای اسلام ــ که میان عمل دینی و دنیوی تفاوتی قائل نیست ــ فراگیرد. اسلام به تاریخ چنان نگریسته استنگریستهاست که گویی پدیدههای تاریخی و اعمال و اندیشههای بشر در طول تاریخ بر یک بستر میلغزد. از این منظر اعمال و اندیشههای افراد و جوامع همانطور که از گذشته برآمده، به آینده نیز پیوسته استپیوستهاست و تاریخ گذشته، جهات حرکت تاریخ آینده را تعیین میکند و از اینروست که موضع اسلام نسبت به تاریخ را تحسنی و بهبودگرایانه دانستهاند؛ یعنی خواست و عمل فرد و امت هرچه به اراده خدا نزدیکتر شود، خود رستگاری بیشتری را موجب خواهد گردید.<ref name="دائره المعارف بزرگ اسلامی">دائره المعارف بزرگ اسلامی</ref>
به گفته [[نولدکه]] [[تاریخ نگاریتاریخنگاری ساسانی|تاریخ نگاریتاریخنگاری ایرانی]] هم از جنبهٔ روش و شیوهٔ تدوین، و هم از لحاظ متوا و مضامین، در توجیه اندیشهٔ تاریخی و روش تاریخنگاری در قلمرو اسلام تأثیری بزرگ داشت. انبوه روایات ایرانی و شیوه بیان و عرضه تاریخی آنها که در آثار مورخان برجسته قرون اولیه اسلامی آمده، موید این تأثیر است.<ref name="دائره المعارف بزرگ اسلامی" />
نخستین بار این آثار برای خلیفه معروف اموی، [[هشام بن عبدالملک]] از پهلوی به عربی ترجمه شد و بر تاریخنگاری اسلامی شام تأثیر گذاشت. مشهورترین منبع تاریخی ایرانی که به عربی ترجمه شد و تقریباً مورد استناد تمامی مورخانی واقع گردیده که به تاریخ ایران توجه داشتهاند، کتاب خداینامه است که با عنوان سیرالملوک چند بار از پهلوی به عربی ترجمه یا تهذیب شد. [[نیکلسن]] اندیشه و روش تاریخنگاری اسلامی را اساسااساساً منبعث از این کتاب دانسته استدانستهاست. دو کتاب آییننامه و گاهنامه یا طبقات الاشراف هم از دیگر کتب ایرانی است که به عربی ترجمه شد و مورد استناد مورخان قرار گرفت.<ref name="دائره المعارف بزرگ اسلامی" />
همچنین به گفته [[زرین کوب]] اولین سرمشق و الگویی که مسلمانان در تاریخنویسی پیدا کردند، [[خداینامهها|خداینامه]]ها بودند، که اساس و بنیان حماسه ملی ایرانیان بهشمار میآمدند.<ref>تاریخ و تاریخ نویسیتاریخنویسی در اسلام</ref>
== منابع اولیه ==
=== تاریخ حدیث ===
به گفته [[ابوالقاسم گرجی]] تدوین و بررسی حدیث در میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] دو مسیر مختلف را طی کردهاست. پیشوایان [[اهل سنت]] و بخصوص دو [[خلیفه]] نخست، [[ابوبکر]] و [[عمر]]، کتابت حدیث را منع کردند. منع کتابت حدیث تا زمان [[عمر بن عبدالعزیز]] (و. 101۱۰۱ هجری) تداوم داشت. بدین ترتیب تدوین حدیث در میان اهل سنت از سده دوم هجری آغاز شد. برخی مورخان تاریخ تدوین حدیث را آغاز سال 200۲۰۰ هجری میدانند. در میان شیعه با توجه به اهتمام [[علی]] و اصحاب وی به تدوین حدیث، این امر از سده نخست هجری آغاز میشود.<ref name="گرجی 1379 117 and 118">{{harvnb|گرجی|1379|p=117 and 118}}</ref> در [[الفهرست]] [[ابن ندیم]] نخستین کتاب شیعه [[کتاب سلیم بن قیس هلالی]] بر شمردهبرشمرده شدهاست، که تاریخ آن حدود نیمه سده اول تا اوائل سده دوم هجری تخمین زده شدهاست.<ref>See:* Sachedina (1981), pp. 54–55 * Landolt (2005), p. 59 * Modarressi (2003), pp 82–88 * Dakake (2007), p.270</ref> با رفع فشارهای سیاسی در نیمه اول سده دوم هجری اصحاب [[محمد باقر]] و [[جعفر صادق]]، [[امامان]] پنجم و ششم، شیعه بهطور گسترده به گردآوری و تدوین احادیث پرداختند. در این دوره کتابهای حدیثی تألیف شد که معروفترین آنها [[اصول اربعمائه]] است.<ref name="گرجی 1379 117 and 118" /> در کتاب الذریه 739۷۳۹ کتاب حدیث برای دویست نفر از اصحاب جعفر صادق نام برده شدهاست.<ref>{{harvnb|گرجی|1379|p=119}}</ref> از این اصول امروزه تنها سیزده مورد بهطور جداگانه به شکل اولیه موجود است.{{مدرک}}
== آثار غیرمسلمانان ==
=== سدههای میانه ===
تعداد اندکی از منابع نگاشتهشده توسط غیرمسلمانان نیز موجود است که به گفتهٔ نیگوسیان وجود تاریخی محمد را تأیید کرده و برای تقویت صحت آنچه توسط مورخان مسلمان نوشته شدهاست، سودمندند.<ref name="Nigosian6">Nigosian (2004), p. 6</ref> دسته دیگری از منابع، نوشتههای [[مسیحی]] [[سدههای میانه]] است که با شیوه جدلی محمد را به عنوان خارج از دین یا حتی [[ضدمسیح]] تصویر کردهاست.<ref name="ReferenceB">{{پک|Nasr|2015|ف=Muhammad|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
=== آثار مدرن ===
به نوشته [[سیدحسین نصر]]، آثار محققان غربی مدرن که از سده ۱۸ به بعد تألیف شدهاست دسته دیگری از آثار است که رویکردی تاریخی تر به موضوع دارند، متأثر از مکاتب فلسفی و کلامی مدرن غرب هستند و پیامبری محمد را رد میکنند. این نوشتهها بیشتر بر جنبهها و عوامل انسانی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی توجه دارند نه امور دینی، اعتقادی و روحانی. تنها در اواخر سده بیستم نویسندگان غربی روشهای علمی مدرن غربی را با یکدلی نسبت به موضوع مطالعه تلفیق کردند و بخصوص به واقعیتهای دینی و روحانی درگیر در مطالعه زندگی محمد توجه کردند.<ref>{{پک|Nasr|2007|ف=Muhammad|ک=Britannica|زبان=en}}</ref>
تاریخ پژوهان [[شرق شناسیشرقشناسی|شرق شناسشرقشناس]] در سده 19۱۹ و 20۲۰ میلادی به بررسی دوران محمد و خلفای راشدین پرداختهاند. این پژوهشها تا دهه 1960۱۹۶۰ مبتنی بر ترجمه و رونوشت برداری از تاریخ نگاریتاریخنگاری مسلمانان بود. سپس از دهه 1960۱۹۶۰ رویکردی بدبینانه و نقادانه نسبت به منابع تاریخی مسلمانان بر مطالعات غلبه کرد. بخصوص نقادی رادیکال [[پاتریشیا کرون]] و [[مایکل کوک]] اعتبار منابع تاریخی مسلمانان را به چالش کشید و در برابر آن به تاریخ نگاریتاریخنگاری شامی و یونانی ([[روم شرقی]]) اعتبار بخشید. بعد از آن در دهه 1990۱۹۹۰ مجدداً با کوشش [[فردریک دونر]] و [[ویلفرد مادلونگ]] نگاه تلفیقی «سنتی-انتقادی» نسبت به منابع تاریخ نگاریتاریخنگاری اسلامی طرح شد. در این رویکرد منابع تاریخی مجدداً اما با رویکردی انتقادی ارزشیابی شد و مورد استفاده قرار گرفت.<ref>[https://books.google.com/books?id=EmN8tCx_jR4C&pg=PA9&dq=%22primary+sources%22+Rashidun&hl=en&sa=X&ei=P-KDVYGPNNCP7AaZ2JcY&ved=0CB4Q6AEwAA#v=onepage&q=%22primary%20sources%22%20Rashidun&f=false Caliph and Caliphate: Oxford Bibliographies Online Research Guide]</ref>
== ارزیابی از منابع تاریخی اسلام ==
دانشمندان غربی پیشین، غالباً به روایات و گزارشهای گرد آمده در دورههای بعد از اسلام متمایل بودند که شیعه و سنی با توجه به مواضع مذهبیشان بیشتر به روایت آنها علاقه داشتهاند. برخی محققان بر این باورند که این روایات ساختگی هستند. این دیدگاه سبب شده که بسیاری از روایات قطعی نیز به علت متواتر بودنشان در دورههای بعد از اسلام، جعلی تلقی شوند. [[لئون کائتانی]] گزارشهای تاریخی منسوب به [[ابنعباس]] و [[عایشه]] را عمدتاً ساختگی میپندارد؛ در حالی که روایات بدون سند گزارششده توسط تاریخنویسان اولیه مانند [[ابن اسحاق]] را معتبر میداند. [[ویلفرد مادلونگ]] این دیدگاه را که تنها روایتشدن در «منابع اولیه» را ملاک درستی روایات بدانیم و بخش اعظمی از روایات را به بهانهٔ اینکه بعدها توسط شیعه و سنی نقل شدهاند جعلی تلقی کنیم، رد کردهاست. به گفتهٔ وی، این دیدگاه کائتانی بیاساس است. مادلونگ و برخی از مورخان، روایات نقلشده در دورههای بعد را به خودی خود رد نمیکنند؛ بلکه ملاک آنها برای درستی این روایات، سازگار بودن آنها با دیگر حوادث روایت شدهاست.<ref>{{پک|Madelung|1997|ک=Succession to Muhammad|ص=xi, 19 and 20|زبان=en}}</ref>
به نوشته [[برنارد لوئیس]] اغلب تاریخ پژوهان غربی به احادیث به عنوان منابع دقیق تاریخی، با احتیاط مینگرند.<ref name="Lewis33">Lewis (1993), pp. 33–34</ref> اما به تعبیر [[سید حسین نصر]] هرچند محققان [[پوزیتیویسم|پوزیتیوست]]، احادیث شفاهی روایت شده توسط مسلمان را معمولاً بی اعتباربیاعتبار میدانند، این احادیث نقشی اصلی را در فهم مسلمانان از محمد ایفا میکند.<ref name="ReferenceB" />
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
== منابع ==
* Lewis, Bernard (1993, 2002). ''The Arabs in History''. Oxford University Press. {{ISBN|0-19-280310-7|en}}.
{{پایان چپچین}}
* {{پانویس}}
== جستارهای وابسته ==
== پیوند به بیرون ==
* [http://www.ensani.ir/fa/content/51065/default.aspx تاریخ نگاریتاریخنگاری در فرهنگ شیعه] نوشته [[رسول جعفریان]]
* [http://ghadeer.org/Book/1477/234698 منابع تاریخ اسلام] اثر [[رسول جعفریان]]
* [http://www.iranicaonline.org/articles/historiography-iii تاریخ نگاریتاریخنگاری سدههای نخستین اسلام] [[ایرانیکا]]
{{تاریخ اسلام}}
|