ابن میمون: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
افزودن یک پاراگراف و نقل قول دربارهٔ شرح حال ابن میمون در مصر و رابطه با مسلمانان |
||
خط ۲۶:
ابن میمون در فاس زیرنظر [[یهودا کوهن ابنسوسن]] به کسب علم و دانش پرداخت و کار بر روی تفسیرش بر میشنا و نیز طرحهای تحقیقاتی گستردهاش را ادامه داد. ابن میمون پس از کشته شدن استادش، فاس را ترک کرد و به [[عکا]] گریخت و چند ماه در آنجا ماند. سپس ابن میمون به همراه خانوادهاش به سوی مصر حرکت کرد؛ آنها مدتی در [[اسکندریه]] توقف کردند و سپس از آنجا به [[فسطاط]] رفتند. پیش از رسیدن به فسطاط، ابن میمون مدتی هم در [[اورشلیم]] توقف داشتهاست.
برنارد لوئیس معتقد است که ابن میمون در مصر یهودیتش را آشکار کرد و برای مدتی رهبر جامعهٔ یهودیان قاهره شد. او به نقل از ''[[تاریخ الحکماء|تاریخ الحکماء]]'' [[جمالالدین قفطی|ابن قفطی]] مینویسد:<blockquote>روزی یک زائر مسلمان از مراکش ادعا کرد که ابن میمون را شناخته است و اعلام کرد که او یک مرتد از اسلام است و خواستار اشد مجازات برای این گناه کبیره شد. قاضیِ مصری حکم داد که از آنجایی که ادعای فرد مبنی بر گرویدن به اسلامِ ابن میمون با اختیار او نبوده، اسلام آوردنی رخ نداده است که مسئلهٔ ارتداد مطرح شود. ابن میمون آزاد بود که دینش را داشته باشد و به فعالیتش ادامه دهد.<ref>Lewis, Bernard. (1996). ''Cultures in conflict: Christians, Muslims, and Jews in the age of discovery''. Oxford University Press. p.88.</ref></blockquote>{{یهودیت}}
ابن میمون پس از مرگ پدرش، تحت حمایت مالی برادرش داوود، که در کار بازرگانی و خرید و فروش سنگهای گرانقیمت و جواهرات بود، قرار گرفت. او در این مرحله، به نوشتن میپرداخت و رهبر جامعه یهود بود. پس از مرگ برادرش در [[اقیانوس هند]]، ابن میمون به طبابت روی آورد.
|