سید علیمحمد باب: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
تکمیل و افزودن منابع |
افزودن منابع، اصلاح نوشتار و ترجمه |
||
خط ۹۷:
دلیل حبس باب این بود که بعد از باز گشت از مکه، به يکی از مريدانش به نام صادق خراسانی نوشت که می بايستی در اذان نماز جمعه اين جمله را بیافزاید: " أشهد أن علياً قبل نبيل باب بقية الله"؛ یعنی: شهادت مي دهم که علی محمد، باب امام زمان است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نقطه اولی جمال ابهی|نویسنده=عبدالکریم موسوی اردبیلی|صفحه=10|انتشارات=جهان}}</ref> ملا صادق نیز چنين کرد و اين کار -که به منزله ی نوعي بدعت و شعار تبليغاتي به شمار می آمد- در شيراز غوغايی به پا کرد و مردم خواستار تنبيه مسبب واقعه شدند. حاکم فارس، حسين خان آجودان باشی، ملا صادق را دستگير کرد. چون ملا صادق تقصیر کار را به گردن باب انداخت و آثار او -چون سورة الملک- را ارائه داد، حاکم فارس علي محمد را از بوشهر احضار نمود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تلخیص تاریخ نبیل زرندی|نویسنده=عبدالحمید اشراق خاوری|انتشارات=موسسه ملی مطبوعات امری|صفحه=130}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حضرت باب|نویسنده=نصرت الله محمد حسينى|صفحه=250-255|انتشارات=مؤسسه معارف بهائى}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پای سخنان پدر|نویسنده=محمد جعفر امامی|انتشارات=اسوه}}</ref> به همین خاطر، عدهای از مأموران خود را از شیراز عازم کرد تا هرکجا که میتوانند او را بیابند و توقیفش کنند. هنگامی که باب از تصمیم حسین خان آگاه شد، بوشهر را به قصد شیراز ترک گفت. در بین راه به مأموران رسید و گفت من همان کسی هستم که برای یافتنش تلاش میکنید.<ref>تاریخ نبیل زرندی، صفحهٔ ۱۲۴</ref> او را نزد حاکم فارس بردند و حاکم نیز بسیار با او بدرفتاری کرد.<ref>تاریخ نبیل زرندی، صفحهٔ ۱۲۹</ref> او در برابر حاکم توسط سر دسته روحانیون مورد بازپرسی قرار گرفت و توسط وی مرتد اعلام شد و دستور داده شد که او باید با فلک تنبیه شود و در خانه عبد الحمید خان داروغه محبوس شود.<ref name="ReferenceA" /> بعد از آن، سید علی محمد شیرازی به ضمانت دایی خود به منزل او رفت. قدوس که به دستور سید علی محمد شیرازی به شیراز رفته بود و یکی دیگر از بابیان را در آن شهر به دستور حاکم فارس دستگیر شدند و از [[شیراز]] تبعید شدند.<ref>تاریخ نبیل زرندی، صفحهٔ ۱۲۲</ref>
===
پس از مدتی، بیماری [[وبا]] در شهر شیراز مُسری شد و در همین حین باب را آزاد کردند به شرط آنکه از شیراز خارج نشود.<ref name="Iranica" /> اما وی در تاریخ سپتامبر ۱۸۴۶ به [[اصفهان]] فرار کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حضرت باب|نویسنده=نصرت الله محمد حسينى|ناشر=مؤسسه معارف بهائى|صفحه=293}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سلطان رسل حضرت ربّ اعلی|نویسنده=دکتر ریاض قدیمی|انتشارات=University of Toronto Press|صفحه=16-17}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|ناشر=William Carey Library|عنوان=The Baha'i Faith: Its History and Teachings|صفحه=20|نویسنده=William McElwee Miller}}</ref> در ابتدا در اصفهان در منزل [[امام جمعه|امام جمعهٔ]] آن شهر ساکن شد.<ref name="Iranica" /> حاکم اصفهان در آن موقع [[منوچهرخان معتمدالدوله]] بود و او علیمحمد باب را با احترام پذیرفت و مدت یک سال از او مهمانداری و حمایت کرد.<ref name="Brown" /> ادوارد براون در این خصوص مینویسد: داروغه شیراز در این امر همراهی کرد در غیر اینصورت انتقال زندانیش به همراه دو تن از پیروانش به شهر ثانی (اصفهان) محال بود. این واقعه حدوداً در ماه مه ۱۸۴۶ رخ داد. به مدت تقریباً یک سال باب در اصفهان ماند. او تحت حمایت قویترین اشراف آن زمان بود که هم قادر و هم خواهان پشتیبانی و حمایت او از کینهورزیهای دشمنانش بودند که در بین آنها روحانیون خطرناکترین بودند. اما در اوایل سال ۱۸۴۷ حامی او فوت کرد و گرگین خان که جانشین دولت اصفهان شد حس مشابهی با حاکم قبلی نداشت و فوراً باب را تحت یک همراهی مسلحانه به تهران که در آن زمان تحت حکومت محمد شاه و وزیرش میرزا آقاسی بود فرستاد.<ref name=":21">{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Stenstrand'S| نام =August J | پیوند نویسنده =آگوست استنسترندز | نام خانوادگی۲ = Browne| نام۲ = Edward G| پیوند نویسنده۲ =ادوارد براون | نام ویراستار =Muhammad Abdullah | نام خانوادگی ویراستار = al-Ahari| پیوند ویراستار =محمدعبدالله الاهری | فصل = BABISM| نویسندگان سایر بخشها = Daltaban Peyrevi | عنوان = THE COMPLETE CALL TO THE HEAVEN OF THE BAYAN| سال =۲۰۰۶| ناشر = Magribine Press| مکان =Chicago | زبان = en| شابک =1-56316-953-3| صفحه = ۲۴–۲۵| صفحات =۲۰۰}}</ref>
|