تاریخ ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز تمیزکاری یادکردها (وظیفه ۱۹)
جز تمیزکاری یادکردها (وظیفه ۱۹)
خط ۸۴:
{{اصلی|ماد|اتحادیه قبایل ماد}}
آنچه از متون [[آشوریان|آشوری]] معاصر با دوران مادها برمی‌آید، آن است که مادها از سدهٔ نهم تا هفتم پ.م. نتوانسته بودند چنان پیش‌رفتی بیابند که سبب هم‌گرایی و اتحاد و سازمان‌یافتگی قبایل و طوایف پراکندهٔ ماد بر محور یک رهبر و فرمان‌روای برتر و واحد شده باشد، به‌طوری‌که بتوان وی را پادشاه کل سرزمین‌های مادنشین نامید؛ برخلاف آنچه [[هرودوت]]، چند سده بعد دربارهٔ [[دیاکو]] می‌گوید.<ref>بریان، پیر: «تاریخ امپراتوری هخامنشیان»، ترجمهٔ مهدی سمسار، انتشارات زریاب، ۱۳۷۸صفحهٔ ۹۴</ref> [[امپراطوری آشور|پادشاهان آشور]] در ضمن لشکرکشی‌های پرشمار خود به قلم‌رو سکونت مادها، همواره با شمار فراوانی از «شاهان محلی» (حاکمان مستقل شهرهای مختلف) روبه‌رو بوده‌اند و نه یک پادشاه واحد حاکم بر کل سرزمین‌های مادنشین.<ref>کمرون، جرج: «ایران در سپیده‌دم تاریخ»، ترجمهٔ حسن انوشه، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵</ref><ref>زرین‌کوب، عبدالحسین: «تاریخ مردم ایران»، (ایران قبل از اسلام)، [[انتشارات امیرکبیر]]، ۱۳۷۳</ref>
در اواخر سدهٔ هشتم پیش از میلاد مادها در ایران غربی گرد هم جمع شدند و [[اتحادیه قبایل ماد]] را تشکیل دادند. بدین ترتیب، نیرو گرفتند و با آشوریان که به آن‌ها یورش برده بودند، جنگیدند و طی جنگ‌هایی که حدود یکصد سال به طول انجامید آنان را شکست دادند و دولتی بنیان نهادند که ۱۲۰ سال فرمانروایی نمود و نهایتاً از [[کوروش بزرگ]] شکست خورد.<ref>{{یادکرد |فصل=|کتاب=راهنمای مستند تخت جمشید|نویسنده = علیرضا شاهپور شهبازی|ترجمه=|ناشر =انتشارات سفیران و انتشارات فرهنگسرای میردشتی|شهر=تهران |کوشش=بنیاد پژوهشی پارسه-پاسارگاد |ویرایش= |صفحه=ص ۱۸ و ۱۹|سال=۱۳۸۴|شابک=۴964-۶91960-۹۱۹۶۰6-۹۶۴4}}</ref>
 
بنابر روایت هرودوت، [[دیاکو]] یا دیااُکو بنیان‌گذار و نخستین شاه مادها بود. دوران حکومت دیاکو مورد اختلاف مورخین است، اما می‌توان گفت که احتمالاً اکثر نیمهٔ اول سدهٔ هفتم پیش از میلاد را در برمی‌گرفته‌است.<ref name="ReferenceA">{{پک|Schmitt|۱۹۹۴|ک=DEIOCES|کد زبان=en}}</ref> [[دیاکونوف]] معتقد است دیاکو نمی‌توانست پادشاه سراسر ماد باشد و حتی حاکم یک منطقهٔ بزرگ نیز نبود و تنها یکی از فرمان‌روایان کوچک و متعدد مادی بود ولی درخشش تاریخ اخلاف بر سیمای او پرتو افکنده و سبب شهرت او در تاریخ شد. دیاکو در آغاز کار دولت ضعیف و کوچک و تازهٔ خود را تحت حمایت [[منائیان|ماننا]] قرار داد، ولی بعد کوشید کاملاً مستقل گردد و بدین منظور با [[اورارتو]] عقد اتحاد بست.<ref>{{پک|دیاکونوف|۱۳۸۶|ک=تاریخ ماد|ص=۱۷۰}}</ref> [[سارگون دوم]] شاه آشور در سال ۷۱۵ پیش از میلاد، وارد ماد شد تا چنان‌که مدعی بود، به «هرج‌ومرج» آن‌جا پایان دهد. وی در آن‌جا توانست دیاکو را اسیر کند.<ref>{{پک|هینتس|۱۳۸۷|ک=داریوش و ایرانیان|ص=۵۵}}</ref><ref>{{پک|هوار|۱۳۶۳|ک=ایران و تمدن ایرانی|ص=۲۷}}</ref><ref>{{پک|Davis|۲۰۱۲|ک=DEIOCES|کد زبان=en}}</ref> وی چندسالی در اسارت سارگون دوم بود و مادها به‌عنوان فرمان‌برداران و باج‌گذاران آشور، دچار فقر و از هم‌پاشیدگی شدند و آشوریان، دیاکو را به‌عنوان کسی که همیشه مطیع آشور باقی بماند و خراج خود را به‌طور مرتب به دربارهٔ آشور بپردازد و از جهات دیگر حتی از نظر تأمین [[نیروی نظامی]] برای آشوریان به‌هنگام درگیرشدن آشور در جنگ متعهد شود، وی را آزاد کردند و سپس او به‌عنوان رهبر قطعی و احتمالاً پادشاه مادها برگزیده شد.<ref>{{پک|خدادادیان|۱۳۸۶|ک=تاریخ ایران باستان|ص=۱۸۸}}</ref>
خط ۱۱۰:
|شابک=
}}</ref>
بیش از ۴۹ میلیون نفر از ۱۱۲ میلیون جمعیت جهان آن زمان در این سرزمین زندگی می‌کردند.<ref>[http://www.guinnessworldrecords.com/world-records/9000/largest-empire-by-percentage-of-world-population Largest empire, by percentage of world population, Guinness World] Records</ref> در دوران هخامنشیان سی قوم مختلف تحت لوای این امپراتوری بودند.<ref>{{یادکرد |فصل=|کتاب=راهنمای مستند تخت جمشید|نویسنده = علیرضا شاهپور شهبازی|ترجمه=|ناشر =انتشارات سفیران و انتشارات فرهنگسرای میردشتی|شهر=تهران |کوشش=بنیاد پژوهشی پارسه-پاسارگاد |ویرایش= |صفحه=11|سال=۱۳۸۴|شابک=۴964-۶91960-۹۱۹۶۰6-۹۶۴4}}</ref>
 
قلمرو هخامنشیان بسیار گسترده بود به‌طوری‌که از [[دره سند]] در [[هند]] تا [[رود نیل]] در [[مصر]] و ناحیه [[بنغازی]] در [[لیبی]] امروز و از [[رود دانوب]] در [[اروپا]] تا [[آسیای مرکزی]] را در بر می‌گرفت. در این کشور پهناور اقوام بسیاری با آداب و رسوم خاص خود زندگی می‌کردند و فرهنگ ایالتی و قومی خود را پاس می‌داشتند. در حقیقت مشخصه مهم این دولت احترام به آزادی فردی و قومی و بزرگداشت نظم و قانون و تشویق هنرها و فرهنگ بومی و همچنین ترویج بازرگانی و هنر بود.<ref>{{یادکرد |فصل=|کتاب=راهنمای مستند تخت جمشید|نویسنده = علیرضا شاهپور شهبازی|ترجمه=|ناشر =انتشارات سفیران و انتشارات فرهنگسرای میردشتی|شهر=تهران |کوشش=بنیاد پژوهشی پارسه-پاسارگاد |ویرایش= |صفحه=19|سال=۱۳۸۴|شابک=۴964-۶91960-۹۱۹۶۰6-۹۶۴4}}</ref> خاویر آلوارز عیلام‌شناس معتقد است که آثار و نقش‌برجسته‌های موجود نشان می‌دهد که هخامنشیان هنر خود را در بخش معماری و نقش‌برجسته از عیلامی‌ها آموخته‌اند.<ref>[http://khouzestan.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=24502 ایسنای خوزستان]</ref> کارل شفُلد می‌نویسد: «تمدن بزرگی مانند تمدن هخامنشی را نمی‌توان از روی تأثیراتی که پذیرفته درک کرد. واقع آن است که اهمیت این چنین تمدنی دقیقاً در توانی است که او را به حل و جمع همهٔ این اجزای مختلف در کلیتی واحد قادر ساخته‌است.»<ref>''Archailogische Mittelungen aus Iran'', Vol.1, Karl Shefold,(Berlin 1968), P.54.</ref>
 
شاهان هخامنشی در خلال سال و با تغییر [[فصل]] کوچ می‌کردند و معمولاً تمام سال را در یک جا به سر نمی‌بردند بلکه بر حسب اقتضای [[آب و هوا]] هر فصلی را در یکی از پایتخت‌های خود سر می‌کردند در [[فصل زمستان]] در [[بابل (تمدن)|بابل]]، [[دشتستان]] و [[شوش (شهر باستانی)|شوش]] اقامت داشتند ودر [[فصل تابستان]] به [[هگمتانه|همدان]] می‌رفتند که در دامنه [[کوه الوند]] بود و هوایی خنک داشت. این سه شهر پایتخت سیاسی و اداری و اقتصادی بودند ولی دو شهر دیگر هم بودند که پایتخت آیینی هخامنشیان به‌شمار می‌رفتند یکی [[پاسارگاد]] که در آنجا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار می‌شد و دیگری [[پارسه]] که برای دیگر تشریفات به کار می‌آمد. این دو شهر زادگاه و پرورشگاه و به اصطلاح گهواره پارسیان به‌شمار می‌رفت البته تخت جمشید از این دو بیشتر اهمیت داشت به همین دلیل اسکند ر مقدونی آن را عمداً آتش زد تا گهواره و تکیه گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد و به ایرانیان بفهماند که دیگر دوره فرمانروایی آنان به سر آمده‌است.<ref>{{یادکرد |فصل=|کتاب=راهنمای مستند تخت جمشید|نویسنده = علیرضا شاهپور شهبازی|ترجمه=|ناشر =انتشارات سفیران و انتشارات فرهنگسرای میردشتی|شهر=تهران |کوشش=بنیاد پژوهشی پارسه-پاسارگاد |ویرایش= |صفحه=22|سال=۱۳۸۴|شابک=۴964-۶91960-۹۱۹۶۰6-۹۶۴4}}</ref>
 
در سال ۵۵۸ پیش از میلاد پادشاهی [[کوروش بزرگ]] (کوروش دوم) در [[انشان]] ([[فارس (سرزمین)|پارس]]) و [[خوزستان]] آغاز شد و پایتخت هخامنشیان به [[شوش (شهر باستانی)|شوش]] منتقل شد.<ref name="iranicaonline.org" /> در سال ۵۲۵ پیش از میلاد سپاه ایران تحت فرماندهی [[کمبوجیه دوم]] دومین شاه هخامنشی، سرزمین [[مصر باستان|مصر]] را کاملاً ضمیمه قلمرو پادشاهی این دودمان کرد.<ref name="iranicaonline.org" /> در سال ۴۹۰ پیش از میلاد جنگی به نام ماراتن بین [[ایران باستان|ایران]] و [[یونان باستان|یونان]] در محلی به نام ماراتن در یونان کنونی رخ می‌دهد و ارتش هخامنشی از یونان شکست می‌خورد. این نبرد نخستین پیروزی یونان بر ایران در خشکی بود.<ref name="iranicaonline.org" /> در سال ۳۳۴ پیش از میلاد [[اسکندر مقدونی]] به [[آسیا]] حمله می‌کند و سپاه هخامنشیان در [[تنگه داردانل]] شکست می‌خورد.<ref name="iranicaonline.org" /> در سال ۳۳۰ پیش از میلاد [[داریوش سوم]] کشته شده و [[هگمتانه]] فتح می‌شود، همچنین [[تخت جمشید]] به وسیله [[اسکندر مقدونی]] ویران شده و حکمرانی هخامنشیان بر ایران پایان می‌پذیرد.<ref name="iranicaonline.org" />