سوداگرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز اصلاح یادکردها (وظیفه ۱۹)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۵:
'''بازاربست گرایی''' (مشهور به سوداگرایی<ref name=ToolAutoGenRef1>{{یادکرد وب | عنوان=اقتصاد در تله مرکانتیلیسم | وبگاه=روزنامه دنیای اقتصاد | تاریخ=2016-04-19 | سال=2016 | پیوند=http://www.donya-e-eqtesad.com/news/1023070/ | کد زبان=fa | تاریخ بازبینی=2016-04-19}}</ref>) یا '''مرکانتیلیسم''' {{به فرانسوی|Mercantilisme}} دیدگاهی است که در آن، هماهنگی راهبردی و همسویی سودها میان سوداگران و کارداران فرمانروایی ریخت می‌گیرد؛ بر این شالوده هم‌پیمان کابینهٔ بازار بست گرا به‌جای انجام کنش دادگرانه، در برابر، به‌عنوان ابزاری برای سوداگران تواناتر کار می‌کند، ساختن دیوارهای بلند پشتیبانی و جانب‌داری‌های ناعادلانه، از شناسه‌های این رویکرد بازرگانی است، همچنین آشکارکنندهٔ دیگرِ این رویکرد، رسمیت بخشیدن به انحصارها در این رویکرد بوده که انگیزه سرکوب پیکارهای کارآمد بازرگانی می‌شود. در این چرخه نادرست، کسانی که در پله نخستین سود برده‌اند، و از راه سوداگری به سرمایه رسیده‌اند خواهان پایان یافتن این سوداگری نخواهند بود.<ref name=ToolAutoGenRef1/>
 
مرکانتیلیسم از قرن شانزدهم تا نیمه قرن هجدهم رواج داشت و بیشترین سهم را در ایجاد خصلت تهاجمی خصومت و رقابت و [[استعمار]] در نظام اقتصادی سرمایه داریسرمایه‌داری داشت. نظریات مکتب مرکانتیلیست اگر چه متناسب با رونق تجارت و اهمیت روزافزون مبادلات بین‌المللی شکل گرفته‌است اما به نوبه خود در تکامل نظام اقتصادی سرمایه داریسرمایه‌داری تجاری و حتی ایجاد زمینه برای پیدایش نظام اقتصادی سرمایه داریسرمایه‌داری صنعتی نقشی در خور توجه داشت.
 
در زمان مرکانتیلیسم یعنی مدت زمان بین قرون ۱۶ تا ۱۸، استدلال می‌شد که موقعیت حد مطلوب برای یک کشور در ارتباط با تجارت خارجی وقتی حاصل است که آن کشور بتواند صادرات خود را افزایش و واردات را کاهش دهد. مرکانتیلیست‌ها طرفدار وضع قوانین در جهت برقراری عوارض گمرکی و موانع تجاری بوده و اعتقاد داشتند که از این طریق می‌توان وضعیت یک کشور را در سطح بین‌الملل بهبود بخشید.
خط ۱۴:
 
== تعریف ==
این مکتب مجموعه نظریاتی منسجم ندارد و بیشتر ارائه دهنده نوعی اقتصاد سیاسی است و بیشتر به تعیین جهت سیاست اقتصادی می‌پردازد. هدف‌های سیاستهایسیاست‌های اقتصادی این مکتب در رسیدن کشور به ثروت و شهرت خلاصه می‌شود، و چون تنها عامل ایجاد ثروت را تجارت می‌داند بیشترین مقرارت را در همین زمینه وضع می‌نماید. تمام این مقررات در جهت ایجاد تراز تجاری مثبت است که خود موجب مثبت شدن تراز پرداختها می‌شود. مثبت شدن تراز تجاری کشور از دید مرکانتیلیست‌ها از طریق جاری شدن طلا از کشورهای دیگر به کشور خودی است که همزمان موجبات تضعیف کشوری که [[طلا]] از آن خارج کشته و قدرت یافتن کشوری که طلا به ان وارد گشته می‌شود. بر همین اساس مرکانتلیست‌ها بر ممنوعیت‌هایشان بر سه زمینه متمرکز بود:
* ۱-ممنوعیت ورود کالاها بصورتبه صورت آماده و ساخته شده که باعث بیکاری در کشور می‌شد.
* ۲-ممنوعیت صدور مواد خام از کشور که باعث تضعیف صنعت به علت نبود مواد اولیه در داخل کشور می‌شد.
* ۳-ممنوعیت مهاجرت نیروهای متخصص به خارج از کشور.
خط ۲۴:
* ۳-جذب نیروهای متخصص خارجی به کشور که همزمان با پیشرفت تولید داخلی به پسرفت کشور مهاجر فرست منجر می‌شد.
 
اغلب کشورهای اروپایی که دارای نظام سرمایه داریسرمایه‌داری تجاری بودند برای کسب قدرت و برخورداری از تراز تجاری مثبت اقدام به اعمال سیاستهایسیاست‌های مرکانتیلیستی نمودند و بزودی تضاد منافع و درگیری میان آنهاآن‌ها شدت یافت. جنگهاییجنگ‌هایی که بین کشورهای اروپایی مانند جنگهایجنگ‌های [[هلند]] و [[انگلستان]] یا انگلستان و [[فرانسه]] و همچنین مابین [[پرتغال]] و [[اسپانیا]] به وقوع پیوست ناشی از همین تضاد منافع حاصل از تفکر مرکانتیلیستی بود. پیشتازان این مکتب در فرانسه کلبر و ‍ژان بدن، و در انگلستان [[الیزابت اول]] و [[کرامول]]، در هلند [[دلاکورت]]، در [[آلمان]] [[فریدریش دوم]] و [[ماریا ترزیا]] بودند. بعدها بتدریج این اهداف از طریق استعمار کشورهای آسیایی و آفریقایی تأمین شد که از آن جمله می‌توان به مستعمرات انگلیس و هلند و اسپانیا و ایتالیا و فرانسه و آلمان درآفریقا و آسیا مانند هند و آفریقای جنوبی اشاره نمود. به این شکل کشورهای سرمایه داریسرمایه‌داری توانستند همزمان با تأمین مواد خام اولیه به قیمت ناچیز و استفاده از نیروی کار ارزان قیمت مستعمرات خویش، بازارهای فروش وسیع برای کالاهای ساخته شده خود را در این کشورها پیدا کنند و بدین شکل اقتصاد خود را رونق ببخشند.
 
== جستارهای وابسته ==
خط ۳۳:
== منابع ==
* [http://irtt.ir/index.php/1390-12-13-13-11-13/majid-zavari/557-1392-08-26-21-37-08.html مرکانتلیسم، مفهوم شناسی و زمان شناسی، اندیشکده روابط بین‌الملل]
* ژوزف لاژوژی؛ مکتبهایمکتب‌های اقتصادی؛ ترجمه جهانگیر افکاری؛ سازمان انتشارات و آموزش اسلامی چاپ اول ۱۳۶۷
* نظامهاینظام‌های اقتصادی دکتر حسین نمازی. انتشارات شرکت سهامی انتشار. چاپ سوم ۱۳۸۴
{{پانویس}}
{{جنبه‌های سرمایه‌داری}}