محمد میرزاوند در سال ۱۳۳۳ه.ش به دنیا آمد. در سنین پایین علاقه و استعداد خاصاشتیاق به ترانه و موسیقی در وجود او دیده میشد و همواره ترانههای خوانندگانی مثل [[غلامحسین بنان]]-[[مرضیه]] و [[دلکش]] را میشنید و آنها را در مغز و سینه خود فرو برده و زمزمه میکرد و میخواند. او تحصیلات دبستان را در دبستان پانزدهم بهمن گذراند و مقطی از دبیرستان را در مدرسه پهلوی «امام خمینی امروزی» گذراند. در آنجا با گروه تئاتر دبیرستان به سرپرستی حسین شیدایی-[[مسعود رایگان]] و محمد یگانه کار کرد و به عنوان خواننده گروه تئاتر فعالیت کرد. به دلیل علاقه او به رشته فنی وارد هنرستان شهر دورود شد و در رشته مکانیک در هنرستان دیپلم گرفت. به دلیل عدم رضایت خانواده به دلایل مذهبی بودن در دوران پهلوی در زمینه خوانندگی بطور حرفهای کار هنری نکرد بعد از گذراندن خدمت سربازی لیسانس هنرش را از تالار وحدت تهران اخذ نمود. در سال ۱۳۵۵ و در دوران پهلوی با شرکت در آزمون استخدامی برای کار در اداره اطلاعات و جهانگردی استخدام شد با پیروزی انقلاب و در اوایل انقلاب وارد گروههای موسیقی و سرود شد و فعالیت هنری خودش در این زمینه را شروع کرد. او علاقه ویژه به صدای [[محمدرضا شجریان]] دارد.<ref name="ketab.ir"/>
میرزاوند به گفته خودش از سال ۱۳۵۶ خوانندگی را به صورت غیر حرفهای آغاز کرد و مدتی نزد [[هنگامه اخوان]] کار کرد و استاد او در فراگیری ردیف موسیقی [[درویش رضا منظمی]] بود در آغاز کار مجموعه ای به نام ای رفیق را خواند در سالهای [[جنگ ایران و عراق|جنگ میان ایران و عراق]] تصنیفهایی همچون «تا نفس دارم میجنگم»، «سوار»، «کم بُو دیره»، «میمانم»، «دایه دایه وقته جنگه» و «شوق جبهه» را اجرا کرد. ترانه «دایه دایه وقت جنگه» بارها از طریق رادیو و [[سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران|تلویزیون دولتی ایران]] پخش شد.<ref name="ketab.ir"/>