محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Hamed 2127 (بحث | مشارکت‌ها)
جز انشا
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۷۳:
سرزمین [[مغولستان]] آب و هوای سرد و خشک دارد و با بادهای سرد و شدید همراه است. این منطقه یکی از سهمگین‌ترین و سخت‌ترین آب و هواهای جهان را دارد. این اوضاع سخت و نبود آذوقه، انسان‌هایی پرخاشگر، قوی، و جنگجو را در خود می‌پروراند.
 
مغولان چهره‌ای پهن، بینی بسیار خمیده، گونه‌های برجسته، دیدگانی کشیده، لبانی ستبر، ریشی کم‌مایه، زلفهایزلف‌های سیاه و خشن و پوستی تیره که آفتاب و باد و سرما آن را سوزانده‌است. قد آنان متوسط و بالاتنه‌شان درشت و پهن است که روی ساق‌هایی خمیده قرار دارد.<ref>بیانی، شیرین، مغولان و حکومت ایلخانی در ایران، سازمان سمت، ۱۳۷۹، ص ۱۰ و ۱۱.</ref>
 
== زندگی مغول ==
مغولان افرادی صورت پهن، با استخوان‌های برآمده گونه، گوش‌های بزرگ دراز، گیسوی سیاه زبر، ریش تنگ و کشیده، چهره‌ای تیره و آفتابی سوخته و سرانجام اندام‌هایی تنومند و قدی بلندتر از قد متوسط. مغولان در خیمه‌های نمدی به نام [[یورت]] زندگی می‌کردند. یورت‌ها از یک چارچوب چوبی سبک و پوششی از نمد برای محافظت از سرما تشکیل می‌شد. این خانه‌ها برای زندگی کوچ نشینی مناسب بود؛ و اجزاء داخل آن را به‌طور منظم در آن می‌چیدند؛ و زنان مغول مسئول جمع‌آوری تاپاله و افروختن آتش بودند.
 
صنایع مغولان پیشرفته نبود، قبائل گاری‌ها و چوخ‌های چوبی می‌ساختند و برای ساخت سلاح و ابزار، بر روی فلزات کار ساده‌ای انجام می‌دادند. مردان کمان، کیسهٔ چرمی و زین درست می‌کردند. کوچ‌نشینان اگر به چیزی علاقه داشته ولی نمی‌توانستند آن را بسازند برای دستیابی به آن داد و ستد می‌کردند یا گهگاه از جوامع اسکان یافته می‌دزدیدند. گاه گروهی از سواران به روستاهای چینی حمله کرده و زنان، حیوانات و کالاهایشان را با خویش می‌بردند. «چوسنهٔ ۱۹۲ پیش از میلاد گروهی از مهاجمان کوچ نشین به روستایی درچین حمله کرده و زنی به نام کائی یان که به دانش و شاعری شهرت داشت را به اسارت گرفتند» مغولان مخصوصاً شیفتهٔ کلاهایی بوده که نمی‌توانستند درستشان کنند، همانند طلا، نقره و ابریشم؛ می‌توان گفت، مغولان زندگی خویش را به عنوان رمه‌دار و شکارچی می‌گذراندند. گاهی سلاح برداشته و به لشکرکشی غارت سرزمین‌های ثروتمند چین دست می‌زدند. قرن‌ها بود گروه‌های سواران کوچ‌نشین به روستاها و شهرهای چین و خارج [[مغولستان]] می‌تاختند و شهرهای حدود چین را غارت می‌کردند. چینی هاچینی‌ها به این سواران خشن از روی استهزاء نپخته می‌گفتند. مغولان به‌عنوان کوچ‌نشین خویش را مافوق اقوام‌های اسکان یافته و شیوه‌های دیگر زندگی به‌شمار می‌آوردند.
 
چینیان برای اجتناب از تهاجم قبایل دشت پهناور، به قبایل قدرتمند رشوه می‌دادند و آنان را ترغیب کرده تا به گروه‌های دیگر آزار رساند. چینیان با سیاست اینکه تفرقه انداز و حکومت کن، به ایجاد ناهماهنگی درمیان قبایل کمک کرده و آنان را در حالت ستیز با یکدیگر نگه می‌داشتند. به امید اینکه بتوانند با ایجاد منازعات میان قبائل این دشت پهناور از اتحادشان و پیش آمدن تهدیدی جدی از سوی ایشان جلوگیری کنند؛ این سیاست تا سدهٔ دوازدهم مؤثر واقع شد تا چنگیز به آنان یورش برد.