نقد بهائیت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز تمیزکاری یادکردها (وظیفه ۱۹)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۱۶:
در این میان چند فرقه از جمله بابیه و بهائیه و قادیانی این اصل راانکار کردند تا زمینه برای پیدایش دیدگاهشان مهیا شود. نشنانه‌های مربوط به ظهور مهدی موعود در میان مسلمانان به شکلی است که راه را بر هر ادعای باطلی بسته است و گرچه در قرون مختلف تعدادی ادعای مهدویت کرده‌اند اما تاکنون هیچ‌یک موفق به گسترش و نفوذ در میان مسلمانان نشده‌اند.
 
اثبات ادعای رسالت برای رهبران آیین بهائی، با توجه به مخاطبان اصلی آنها، مسلمانان و به‌ویژه شیعیان، ممکن نبود و مبلغان و مدافعان بهائی به رغم تلاش بسیار برای استدلالی کردن این ادعا، در اثبات مدعا درماندند و غالباً به شیوه‌های خاص برای تأیید درستیِ دین جدید روی آوردند. مهمترینمهم‌ترین برهان ایشان، کثرت آیات و نوشته‌های میرزاحسینعلی و نیز گسترش آیین بهائی بود با عنوان دلیل تقریر؛ در کتاب‌های ناظر به استدلالهایاستدلال‌های بهائیان، این دو استدلال نقد و رد شده‌است.<ref name="ISLAMICA">{{یادکرد وب | تاریخ بازبینی=۲۸ آوریل ۲۰۱۴}}</ref>
 
تمام علمای اسلام اعم از شیعه و سنی بر علیه آنان موضع گرفته‌اند. کتب مختلفی توسط شیعه و سنی در رد آنان نگاشته شده‌است. (برای نمونه رجوع کنید به مصوبة شورای مجمع فقه اسلامی در ۱۸ تا ۲۳ بهمن ۱۳۶۶/ ۶ تا ۱۱ فوریة ۱۹۸۸ در [[سازمان کنفرانس اسلامی]]. مجمع فقه اسلامی، ص ۸۴–۸۵، که «ادعای رسالت بهاءاللّه و نزول وحی بر وی» و دیگر باورهای بهائی را مصداق «انکار ضروریات دین» دانسته است).
خط ۲۳:
 
== ایرادات کتاب اقدس ==
[[محمد محیط طباطبایی]] بهایی پژوه، پس از مقایسه نسخه‌های مختلف کتاب مقدس بهائیان: «[[کتاب اقدس]]»، (نوشتهٔ حسینعلی بهاء) با یکدیگر است که به‌طور مستند نشان می‌دهد مطالب این کتاب را (همچون دیگر تألیفات عادی بشری) اطرافیان بهاء در زمان چاپ، برای جلوگیری از ایراد اهل نظر، بارها دست‌کاری نموده و «غلط‌ها املایی و ادبی و دستوری» آن را «تصحیح» کرده‌اند؛ و چیزهایی مثل حرمت تریاک کشی بدان افزوده شده‌است.<ref>{{یادکرد وب | تاریخ بازبینی=۲۷ آوریل ۲۰۱۴ | عنوان= «کتاب اقدس» استاد محیط طباطبایی مقدمه: ذبیح‌الله نعیمیان | ناشر=مجله زمانه شماره 61 | نشانی=http://zamane.info/1390/05/«کتاب-اقدس»/}}</ref> این ادعا در حالی که در کتاب بیان فارسی که مهمترینمهم‌ترین اثر [[باب]] می‌باشد در باب هشتم آن ''استعمال تریاک و مسکرات نهی'' گردیده است.
* ''زنا حرام'' و شخص زانی از رحمت خدا بی نصیب است.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = ترابیان فردوسی| نام =محمد | پیوند نویسنده =محمد ترابیان فردوسی | عنوان = حالات و مقالات استاد شهاب فردوسی| سال =1383| ناشر = صحیفه خرد| مکان =ایران | زبان = پارسی| شابک =5-5-95414-946| صفحه = 316| صفحات =505}}</ref>
 
خط ۷۹:
== سانسور رسمی در بهائیت ==
[[دنیس مک‌ایون]] می‌گوید همه نویسندگان بهائی اعم از آکادمیک و غیر آن باید برای تنبیه نشدن هر نگاشته‌ای را - ولو قرار باشد در مجله‌ای آکادمیک به طبع رسد - پیش از انتشار برای تأیید به کمیته‌های رسمی بازبینی بهائی بسپارند.<ref>[http://www.fglaysher.com/bahaicensorship/archives/Denis%20MacEoin,%20Crisis%20in%20Babi%20and%20Baha'i%20Studies.pdf The crisis in Babi and Baha'i studies: part of a wider crisis in academic freedom?, British Journal of Middle Eastern Studies, Volume 17, Issue 1 1990 , page 57]</ref>
[[خوان کول]] معتقد است آیین بهائی درست به مانند سانسوری از آغاز صنعت چاپ در دولت‌های خاورمیانه اعمال شده، فرایندی از خودسانسوری را به همه بهائیان تحمیل می‌کند. او می‌نویسد این الزام منجر به مناقشاتی بین نویسندگان و نهادهای بهائی در طول سالهایسال‌های درازی شده‌است و اگر چه تشکیلات بهائی این الزام را موقتی می‌نامند اما برای چیزی نزدیک یک قرن به طول انجامیده و به نظر می‌رسد [[بیت العدل]] در پی آن است که برای زمانی بسیار طولانی ادامه داشته باشد. به نظر او سانسور قبل از انتشار یکی از مهمترینمهم‌ترین آموزه‌هایی است که نویسندگان بهائی را از نوشتن دربارهٔ مجادلات تاریخ معاصر بهائیت بازمی‌دارد. شایان ذکر است که هرگز دربارهٔ تاریخ این جامعه از حدود سال ۱۹۵۰ مطلب مفصلی نگاشته نشده‌است. تاریخ معاصر بهائیت از آنجا که به مشروعیت گردانندگان فعلی بیت العدل مربوط است به عنوان منطقه ممنوعه بوده‌است. با این که گفته می‌شود این بازبینی ادبی محدودیتی برای انتشار یافته‌های تحقیقی ایجاد نمی‌کند در سال ۱۹۸۸ اعضای بیت العدل مقاله‌ای [[آکادمیک]] که از توانایی عضویت زنان در بیت العدل حمایت می‌کرد را سرکوب کردند.<ref>[http://www-personal.umich.edu/~jrcole/bahai/1999/jssr/bhjssr.htm The Baha’i Faith in America as Panopticon]</ref> نویسندگان آن مقاله از انتشار آن به هر نحوی از وجوه منع شدند.<ref>[http://www.h-net.org/~bahai/docs/vol3/wmnuhj.htm Editor's Note]</ref>
 
== جانشینی باب و رد ادعای ظهور میرزا حسینعلی نوری ==
خط ۸۸:
کمی قبل از اعدام [[سید علی‌محمد باب]] عبدالکریم، یکی از پیروانش توجه او را به اهمیت تعیین جانشین جلب کرد لذا باب تعداد مشخصی لوح نوشته آن‌ها را به عبدالکریم داد تا به دست ''یحیی صبح ازل'' و بهاءالله برساند.<ref>Amanat, Abbas (1989). Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran. Ithaca: Cornell University Press p.384</ref>
 
در یکی از این لوح‌ها که معمولاً به عنوان وصیت‌نامه [[باب]] از آن یاد می‌شود، ''صبح ازل'' به عنوان رهبر بابیان پس از بنیانگذاربنیان‌گذار جنبش تعیین شده‌است. در همین لوح به وی دستور داده شده‌است که از [[من یظهره‌الله]] پیروی کند.<ref name="Manuchehri ۲۰۰۴">{{cite journal
|last = Manuchehri
|first = S.
خط ۱۶۴:
=== تفاوت مهریه در بهائیت ===
منتقدین دیدگاه‌های به مکتوبان بهائالله در کتب مختلف اشاره می‌کنند که در آن پیرامون مهریه آمده‌است:
* در کتاب اقدس: (لا یحقق الصهار الا بالامهار قد قدر للمدن تسعة عشر مثقالا من الذهب الابریز و للقری من الفضّة و من آراد الزیادة حرّم علیه ان یتجاوز عن خمسة و تسعین مثقالا کذلک کان الامر بالعزّ مسطوراً) متحقق نمی‌شود خویشاوندی مگر بوسیلهبه وسیلهٔ مهرها و معین شده‌است برای شهرها نوزده مثقال از طلای خالص و برای روستاها از نقره و کسی که زیادتر از این تعیین می‌کند تا نود و پنج مانعی ندارد و بیش از آن حرام می‌شود و همچنین امر خداوند مسطور شده‌است.
* در «گنجینهٔ احکام» می‌گوید: مهر به اعتبار زوجست اگر از اهل شهر است طلا و اگر از اهل روستا است، نقره.
 
خط ۱۹۰:
پس واضح شد که در دست خلق میزانی نیست که اعتماد نمایی بلکه فیض روح القدس میزان صحیح است که در آن ابداً شک و شبهه نیست و آن تاییدات روح القدس است که به انسان می‌رسد و در آن مقام یقین حاصل می‌شود.»<ref name="HAGH">{{یادکرد کتاب | سال=1389 | شابک=978-600-5637-07-6 | عنوان=بر مدار حقیقت | تاریخ بازبینی=۲۶ آوریل ۲۰۱۴ | فصل=ص 34 | ناشر=انتشارات گوی}}</ref>
 
منتقدان می‌گویند که نفی کلی یا جزیی راه‌های شناخت از جمله عقل و حواله کردن شناخت به روح القدس این شبهه را بوجودبه وجود که افراد با عقاید متضاد می‌توانند دیدگاه‌های خود را به روح القدس نسبت دهند و راهی برای قضاوت پیرامون صحت هیچ‌یک باقی نمی‌ماند.
 
ادعای بهره‌مندی از روح القدس در سایر دیدگاه‌های بهائیت هم دیده می‌شود از جمله مدعی اند که اعضای بیت العدل در هنگام تشکیل جلسه در حصن روح القدس هستند.
خط ۲۱۴:
 
== پیش گویی‌های غلط ==
توجه به پیش گویی‌های غلط رهبران بابی و بهایی از آنجهت دارای اهمیت است که ایشان خود را پیامبر و برخی همچون بنیانگذاربنیان‌گذار بهائیت مدعی آگاهی از ماکان و ما یکون (آنچه پیش از این روی داده و آنچه پس از این روی خوهد داد) می‌دانستند.
 
=== پیش گویی‌های غلط علی محمد باب ===
* '''عالمگیر شدن بابی گری'''
علی محمد باب بنیانگذاربنیان‌گذار بابی گریبابی‌گری در کتاب خود با عنوان دلائل سبعه مدعی است که دین وی نیز بزودی همانند اسلام، عالمگیر می‌شود «... از برای خدا عبادی هست که وقایع از اول ظهور را حرفا بحرف ثبت نموده و عن قریب فوق اکراس بیان و اعراش آن، متدققین از علمای آن و محققین از حکمای آن، به ذکر آن افتخار نمایند. چنانچه امروز می‌بینی که کل به ذکر رسول‌الله چگونه مفتخرند، ولی در بدئ ظهور آن حضرت چه کلمات نگفتند.»<ref name="PISH">{{یادکرد وب | تاریخ بازبینی=۱۹ مه ۲۰۱۴ | عنوان=وعده‌های بی بنیاد، پیشگوییهای معکوس! | ناشر=مجله تاریخ معاصر ایران شماره ۴۷ ۴۸ | تاریخ=پاییز و زمستان ۱۳۸۷ | نشانی=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/749970}}</ref> با وجود این ادعا دیانت بابی نه تنها عالمگیر نشد بلکه [[یحیی دولت‌آبادی]] سومین جانشین او چند دهه بعد سران بابی‌های ایران را به بازگشت به اسلام امر کرد و برخی دیگر از بابیان نیز بهایی شدند و نهایتاً هم‌اکنون چیزی بیش از چند هزار نفر بابی در جهان باقی نمانده‌است و عملاً بابی گریبابی‌گری پایان پذیرفته‌است.
* '''بابی شدن همه اروپایی‌ها'''
دکتر کورمیک که به همراه دو بابی دیگر وی را جهت بررسی سلامت عقلی معاینه کرده بود می‌نویسد: «به سوالات من هیچ جواب نداد مگر یک دفعه و آن موقعی بود که به او گفتم من مسلمان نیستم و مایلم از دین شما چیزی بدانم؛ شاید من هم بگروم. در آن موقع نظر دقیقی به من نموده و گفت:هیچ شک ندارم که به زودی جمیع اروپاییها به من ایمان خواهند آورد.»<ref name="PISH">{{یادکرد وب | تاریخ بازبینی=۱۹ مه ۲۰۱۴}}</ref>
خط ۲۲۵:
بنیانگذار بهائیت مدعی بود که «علم ما کان و مایکون» را دارد یعنی از حوادث و اموری که واقع شده و واقع خواهدشد خبر دارد. در لوح فردوس یا کلمات فردوسیه می‌گوید: «قل موتوا به غیظکم یا اهل نفاق قد ظهر من لایعزب عن علمه من شی ئ ای اهل نفاق از غیظ خود بمیرید که همانا ظاهر شد کسی که هیچ چیزی از علم او غایب نمی‌شود». با این وجود وی پیشگویی‌های غلط داشت. از جمله آنکه در صحیفه شطیه می‌گوید که آیات قرآن یادم نیست و مظمونشان خاطرم هست گرچه همان مظمون هم که نقل می‌کند از محتوی آیات قرآن دور است.<ref name="PISH" />
* '''انتخاب جانشین متمرد'''
وی که بنیانگذاربنیان‌گذار بهایی گریبهایی‌گری به‌شمار می‌رود در کتاب عهدی دو پسرش [[عباس افندی]] و [[میرزا محمدعلی]] را به جانشینی انتخاب کرد بدین گونه که اول عباس افندی (غصن اعظم) و سپس بعد از مرگش محمدعلی (غصن اکب) رهبر بهائیان گردد: «قد اصفین الاکبر بعد الاعظم». که البته درعمل هرگز چنین نشد و عباس افندی برادر را کنار گذاشت و حتی او و یارانش را [[ناقضان]] نامید و لعن طرد کرد و آنان نیز او را مشرک و منحرف نامیدند. پس از مرگ عباس افندی، [[شوقی افندی]] نوه دختری عباس افندی به ریاست بهائیان رسید و کنترل مراقد بهائیان را در [[فلسطین]] از چنگ محمد علی میرزا خارج کرد و آنان را از خانه‌هایی که در آن ساکن بودند بیرون کرد.<ref name="PISH" />
* '''تداوم شورش بابیان'''
پس از اعدام علی محمد باب میرزا آقاخان نوری در دیدار با حسینعلی نوری به وی می‌گوید: «چنان‌که به نظر می‌رسد آتش فتنه و نزول مصائب خاموش شده است» و حسینعلی نوری نیز پاسخ می‌دهد که «این طور نیست آتش مصیبت و بلا خاموش نشده است، عن قریب به شدتی شعله‌ور خواهد شد که تمام زمامداران مملکت از خاموش کردن آن عاجز خوهند شد.» بر خلاف این پیش‌بینی شورش‌های بابیان پس از آن شکست خورد و بابی گریبابی‌گری نیز چند دهه بعد تقریباً به آخر سید.<ref name="PISH" />
* '''ادعای فتح و نصرت در خراسان'''
وی درکتاب اقدس خراسان را «ارض الخا» نامیده و ظهور رجال مؤمن و توسعه عظیم امرالهی را در ان خطه بشارت داده است که البته پس از گذشت بیش از یک قرن و نیم اثری از گسترش بهائیت در خراسان نیست. این ادعا از سوی عباس افندی نیز تکرار گشت.<ref name="PISH" />
خط ۲۴۰:
حبیب موید از سران بهایی می‌نویسد که روزی میرزا طراز الله سمندری از عباس افندی پرسید صلح عمومی در جهان که بها وعده فرمودند ... آیا در این قرن واقع می‌شود؟ عباس افندی گفت: بلی در همین عصر و قرن که در او داخلیم. این پیش‌گویی پیش از جنگ جهانی اول و دوم بوده‌است.
* '''آمریکا در جنگ جهانی اول شرکت نمی‌کند'''
کتاب خطابات عبدالبهاعبدالب‌ها اظهارات عباس افندی در منزل «مستر پن شو» در [[نیویورک]] را چنین بازتاب می‌دهند: «فرمودند به مرور زمان حمیع قطعات آمریک مثل مکزیکو، [[کانادا]]، [[آمریکای جنوبی]] و مرکزی جمعیتش داخل اتحاد با عمومی می‌شوند. در باب جنگ بزرگ که بعضی منتظرند مابین دول عالم اتفاق افتد شخصی پرسید فرمودند: "لابد خواهد شد اما آمریکا داخل نمی‌شود. این جنگ در اروپا می‌شود..."»
 
بر خلاف این پیش‌گویی آمریکا در جنگ اول جهانی حضور یافت و یکصد و ده هزار کشته داد.
خط ۲۵۶:
 
=== پیش گویی‌های غلط [[شوقی افندی]] ===
[[محمود والانژاد]] از نویسندگان دوران پهلوی و از همکاران [[محمد مسعود]] در نامه سرگشاده به محمد رضا پهلوی می‌نویسد در زمان جنگ جهانی دوم شوقی افندی با مشاهده پیشرفت سریع آلمانهاآلمان‌ها در خاک [[روسیه]] و نیز العلمین برای آنکه فرصت از دست نرود لوحی به نفع [[هیتلر]] صادر کرد و بهایی‌های ایران که اصل آن‌ها یهودی نبود به اتکا لوح مذکور برای آلمانهاآلمان‌ها تبلیغات می‌کرد و یهودیان بهایی شده در اضطراب و تشویش به سر می‌بردند و لذا پس از اشغال ناجوانمردانه ایران به وسیله قوای روس و انگلیس اولین اولین پارتی ایرانیانی که توسط انگلیسهاانگلیس‌ها اسیر و زندانی و به [[کرمانشاه]] برده شدند بهایی‌های ایران بودند. پس از آن با شکست هیتلر و پیروزی [[متفقین]]، شوقی ناچار شد لوحی دیگر این بار به نفع انگلیس و د زیان آلمان صادر کند.<ref name="PISH" />
 
== نقد نقدبهائیت ==