موسیقی زار: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۲۶:
== نحوهٔ برگزاری آیین زار و نقش موسیقی ==
بعد از ختم دوره حجاب، صبح روز بعد بدن مریض را خوب تمیز میکنند و خاک هفت راه را با هفت برگ هفت گیاه بی خار مخلوط کرده همراه (گره کو) به تن وی میمالند. و پیش از این که مراسم رسمی (زاران) اجرا شود،جنی را که باد زار را وارد بدن شخص کرده بیرون میکنند. برای بیرون کردن جن، شخص مبتلا را میخوابانند، انگشتان شست پاهایش را با موی بز به هم میبندند، مقداری سیفه (روغن ماهی) هم زیر دماغ مبتلای زار کشیده و چند رشته موی بز هم آتش زده زیر بینی وی میگیرند و بعد بابا با خیزران جن را تهدید میکند که از بدن وی خارج شود و با ضربههایی که به تن بیمار میزند، جن با جیغ و داد وناراحتی زیاد، مرکبش را رها کرده فرار میکند. بعد از فرار جن تنها باد زار در کلهٔ بیمار است و برای تشکیل مجلس بازی، روز پیش، زنی که خود از (اهل هوا) است، خیزران به دست راه میافتد و تک تک درها را میزند و اهل هوا را برای بازی دعوت میکند. این زن را (خیز رانی) میگویند و بیشتر دعوت شدگان (دختران هوا) هستند. دختران یا زنان جوان و بالغی که صدای خوش دارند و خوب آواز میخوانند و حرکاتشان نرم است و مجلس بازی را رنگ میدهند. دختران هوا در تمام مجالس اهل هوا جمع میشوند و همراه مردها دم میگیرند و بازی میکنند. به هر صورت مجلس زار چنین تشکیل میشود که بابازار یا مامازار با دهلهای مخصوصش در صدر مجلس قرار میگیرد. در وسط بساط (مودندو) را روی سهپایهای میگذارند. (مودندو) بزرگترین دهل اهل هوا ست و بابا یا کسی که قرار است مودندو را بزند همیشه روی چارپایهای عقب دهل مینشیند. کنار دهل مودندو یک دهل برگ دو سر معمولی (دهل گپ) میگذارند و کنار آن دهل دیگری به نام (کسر) همهٔ این دهلها در یک ردیف باشند. مودندو را اغلب خود
از انواع غذاها گرفته تا گیاهان معطر و انواع ریاحین جنوب و میوهٔ (کنار) خرما گوشت و خونی که برای مبتلا ی زار سر سفره لازم است. خون سر سفره، خون قربانی زار است، و این قربانی معمولاً یک بز (کَهَر) است که در همان مجلس سرش را بریده خونش را درون طشتی سر سفره گذاشتهاند. معمولاً تا باد خون نخورد به حرف در نمیاید. بنابر برای این که خوب فهمیده شود باد چه میخواهد، لازم است شخص مبتلا خون بخورد ریال خون خوردن نشانهٔ شدت و وابستگی شخص مبتلاست به اهل هوا. اعتبار و مقام هر بابا یا ماما به تعداد خونهایی که خورده است بستگی کامل دارد. مثلاً میگویند فلان بابا سه خون خورده است و به همان ماما پنج خون. به هر حال بابا یا ماما با تکان دادن خیزرانی که به دست دارد مجلس بازی را شروع میکند. خود بابا سر وقت یکی از دهلها و اغلب سر وقت مودندو میرود وشروع میکند به کوبیدن و شعر خواندن و غنی کردن مجلس که گرم شد دیگران هم همراه آواز بابا دم میگیرند. آواز و اشعار (زاران) در سواحل آفریقا همه به زبان سواحلی است؛ ولی در ایران بیشتر اشعار را به زبان عربی میخوانند که بعد از چند بیت تبدیل به اشعار نامفهوم سواحلی میشود؛ ولی کمتر کسی معنی این اشعار را میفهمد، نه سیاها و نه حتی خود بابا یا ماما؛ ولی با وجود این همه، ساعتها میتوانند به زبان ناآشنا ی سواحلی غنی بکنند. در شعر زیر بعد از سه چهاربیت عربی، اشعار به سواحلی تبدیل میشود: کل زار وفو/ و انا ما وفونی / شیخ شنگر رضو/ وانا ما رضونی / وزفنا وزفش نایی /دوئی وانت دوئی … در مجلس زار زن ومرد با هم جمع میشوند و کنا ر هم مینشینند. بازی معمولاً چندین شبانه روز طول میکشد. مخصوصآ در مجلسی که اول بار برای شخص مبتلا ترتیب داده شدهاست. زیرا تا باد از کلهٔ شخص مبتلا پائین بیاید وو زیر بشود چندین شبانه طول میکشد. حتی دیده شده که بعد از هفت روز گوبیدن و آواز زار یکی پایین میآید و تکان میخورد. به هر صورت در تمام مدت شبانه روز هیچکس از مجلس بازی دور نمیشود و آنهایی که خسته شدهاند، روز را در همانجا به خواب میروند وسیاهی شب پیدا نشده دوباره شروع به کوبیدن میکنند. به هر صورت ابتدا شخص مبتلا شروع به لرزیدن میکند و به تدریج تکانها زیادتر میشده، از شانهها به تمام بدن سرایت میکند و بازی وقتی به اوج میرسد که کلهٔ شخص مبتلا کاملآ پایین آمده و در ضمن تکانها ی شدید از ظرف خونی که در برابرش هست خون بخورد.
در این موقع صدای دهلها بیشتر اوج گرفته و آوازها بلندتر میشود. درچنیین مرحلهای علاوه بر شحص مبتلا، زار داخل کلهٔ عدهٔ زیادی هم طلوع میکند و همه در حال سر جنباندن از خود بیخود شده و غعش میکنند. آهنگ مخصوصی لازم است تا زار زیر بشود؛ بنابراین به تعداد زارها و بلکه بیشتر، وزن وآهنگ بازی تغییر میکند. وزن آهنگها را دهل کسر عوض میکند موندو و دهل گپ تنها سرعت وزن را معین میکنند و اغلب با هم یکنواخت کوبیده میشوند. تنها کسر است که با تغییر ضربهها وزن را عوض میکند؛ بنابراین نوازندهٔ کسر باید مهارت زیادی داشته باشد. به هر صورت در برابر یکی از این آهنگ هاست که زار شخص مبتلا تکان خورده، حرکت کرده، پائین میآید. شخص حال خود رانمی فهمد. در این میان بابا میتواند با زار صحبت بکند. بابا همیشه از زار میپرسد که اهل کجاست و اسمش چی هست. برای چه مرد یا زن بدبخت را اسیر کرده، آخر او بیچاره است، فقیر و زحمتکش است. ماهیگیر، جاشو، غواص یا گداست. زار به زبان خودش جواب میدهد که اهل کجاست و اسمش چی هست و آن مرد یا زن را بخاطر فلان یا بهمان کار، مرکب خود ساخته، البته تمام این حرفها با صدای تغییر یافتهای از دهان مریض خارج میشود؛ ولی به زبان اصلی خود زار، عربی، هندی یا سواحلی، در حالی که ممکن است مرکب او به زبان هندی یا سواحلی، به ظاهر آشنا نباشد. بعد بابا یا ماما از زار میخواهد که مرکب خود را آزاد بکند. زار جواب میدهد که این کار آسان نیست و برای این که مرکب خود را راحت بگذارد، سفره لازم دارد. خیزران و خلخال و پیراهن تمیز میخواهد. توفع همهٔ زارها یکسان نیست. بعضیها همچون (متوری) پر توقعند و همه را طلا میخواهند و بعضیها کم توقعند ویک خیزران کوچک چند بندی برایشان کافی است، مثل (بو مَریم) به هر حال بعد از تشکیل مجلس بازی و زیرکردن زار و راضی کردن او، زار دیگر موذی نیست. اگر چه مبتلای زار از آن حال اول رهایی یافته، اما برای همیشه همان باد توی کله اش بافی میماند. دروهلهٔ اول، قبل از پهن کردن سفره و کوبیدن و بازی کردن زار، باد ناصاف و وحشی ای بود و مرکب خود را اذیت میکرد. اما بعد از شنیدن شعر و صدای دهل، دیدن سفره و خوردن خون، زار صاف میشود و مرکب خود را آسوده و راحت میگذارد.
آیین و مراسم زار در آبادان و خرمشهر
|