سلجوقیان کرمان: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) |
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) اصلاح ارجاعات |
||
خط ۳۸۷:
بعد از دوران [[تورانشاه یکم|تورانشاه]]، [[ارسلانشاه یکم (سلجوقیان کرمان)|ارسلانشاه]] به حکومت رسید و به مدت ۴۲سال در مسند سلطنت بود. در دوران طولانی حاکمیت این سلطان تازه بر تخت نشسته، تجارت و بازرگانی توسعه چشمگیری پیدا کرد.<ref>{{پک|مرسلپور|۱۳۸۷|ک=تاریخ سلجوقیان کرمان|ص=۱۴۵}}</ref> در این زمان، کرمان به سمت پیشرفت و آبادانی رفت؛ چنانکه از نظر خرّمی و طراوت، با [[خراسان]] و [[عراق]] برابری میکرد. کاروانهای تجاری [[بیزانس|روم]]، خراسان و عراق مسیر خود را به سوی [[هندوستان]]، [[حبشه]]، [[زنگبار]]، [[چین]] و مناطق [[اروپا]]یی همچون [[بالکان]] و [[ایتالیا]] از طریق ساحلهای کرمان، انتخاب میکردند.<ref>{{پک|فروزانی|۱۳۹۳|ک=سلجوقیان، از آغاز تا فرجام|ص=۴۲۴}}</ref> ارسلانشاه در شهرهای کرمان، بناهایی نظیر مدارس و کاروانسراهایی ساخت تا رفاه مسافران و تجار را بیش از پیش تأمین سازد.<ref>{{پک|ابوحامد کرمانی|۱۳۲۶|ک=بدایع الازمان فی وقایع کرمان|ص=۲۲}}</ref>
در زمان [[محمدشاه یکم (سلجوقیان کرمان)|محمدشاه]]، فرزند و جانشین ارسلانشاه، تجارت همچنان راه پیشرفت خود را ادامه داد. پس از مرگ وی، فرزندش طغرلشاه با شکست برادر خویش، محمودشاه، بر تخت سلطنت نشست.<ref>{{پک|باستانی پاریزی|ک=وادی هفت واد|ص=۴۵}}</ref> وی در حالی به سلطنت رسید که پدرش امنیت کامل را در این ایالت برقرار کرده و در ظل این امنیت و آرامش، تجارت رونق پیدا کرد. [[طغرلشاه (سلجوقیان کرمان)|طغرلشاه]] بیشتر وقت خود را به عشرت و خوشگذرانی گذرانده بود؛ اما وجود اتابکان کاردان، امنیت و آسایش را به کرمان بازگردانده بود. این اتابکان با درایت و کاردانی خود، نه تنها توانستند آرامش و امنیت قلمرو سلاجقه کرمان را فراهم کنند، بلکه سالهای سلطنت طغرلشاه سلجوقی را نیز به یکی از درخشانترین دورههای حکومتی سلاطین سلجوقی تبدیل کرد.<ref>{{پک|ابوحامد کرمانی|۱۳۲۶|ک=بدایع الازمان فی وقایع کرمان|ص=۱۸–۱۹}}</ref><ref>{{پک|مرسلپور|۱۳۸۷|ک=تاریخ سلجوقیان کرمان|ص=۱۴۵}}</ref> خواجه اتابک علاءالدین نه تنها ثبات را به اوضاع سیاسی قلمرو سلاجقه کرمان برگرداند، بلکه در سایه این آرامش سیاسی، مقدمات رشد تجارت و پیشرفت اوضاع اقتصادی این دولت را نیز فراهم ساخت.<ref>{{پک|
با مرگ طغرلشاه، امنیت و آسایش در این دیار از بین رفته و دوران پر آشوب کشمکشهای فرزندان وی برای کسب قدرت، کرمان را به ویرانی کشاند. در واقع، باید گفت هر آنچه سلاطین پیشین سلجوقی کرمان، در جهت توسعه تجارت این سرزمین انجام داده بودند، به یکباره از بین رفت. این کشمکشها نه تنها تجارت و مراکز تجاری را رو به رکود برد، بلکه قحطی و گرسنگی را در کرمان گستراند.<ref>{{پک|
{{نقل قول|''در کرمان قحطی مفرط ظاهر شد و سفره وجود، از مطعومات چنان خالی که دانه در هیچ خانه نماند. قوت هستی و طعام خوش در گواشیر، چندگاهی استه [ی] خرما بود که آن را آرد میکردند و میخوردند و میمردند. چون استه نیز به آخر رسید؛ گرسنگان، نطعهای کهنه و دلوهای پوسیده و دبّههای دریده، میسوختند و میخوردند و هر روز چند کودک در شهر گم میشدند که گرسنگان، ایشان را به مذبح هلاک میبردند و چند کس فرزند خویش طعمه ساخت و بخورد. در همه شهر و حومه، یک گربه نماند و در شوارع، روز و شب سگان و گرسنگان در کشتی بودند؛ اگر سگ غالب میآمد، آدمی را میخورد و اگر آدمی غالب میآمد، سگ را….<ref>{{پک|ابوحامد کرمانی|۱۳۲۶|ک=بدایع الازمان فی وقایع کرمان|ص=۹۱}}</ref>''}}
در این شرایط آشفته، هر کدام از فرزندان طغرلشاه، برای رسیدن به حکومت کرمان، علاوه بر لشکرکشیهای ویرانگر خود به شهرها و بنادر مختلف این مملکت، از حکّام بلاد همجوار، یعنی فارس و خراسان و عراق عجم، نیز کمک خواسته و لشکریان آنها را نیز، به ویرانی کرمان دعوت میکردند. بدون شک، هر لشکرکشی به منزله از بین رفتن امنیت و ثبات و آرامشی بود که در سایه آن، تجارت و بازرگانی رونق مییافت. این لشکرکشیها صدمات جبرانناپذیری بر پیکره کرمان، راههای تجاری و بهطور کلی، بازرگانی این ایالت وارد ساخت؛ برای نمونه یکی از این صدمات، لشکرکشی شاهزاده [[بهرامشاه (سلجوقیان کرمان)|بهرامشاه]]، با کمک لشکر خراسان، به کرمان بود. این لشکر پس از پیروزی و ورود به جیرفت، مشغول غارت ناحیه [[جیرفت|قمادین]]، یعنی مرکز و قطب تجاری کرمان شدند و آن را نابود کردند، بهطوریکه دیگر نتوانست مانند گذشته شود.<ref>{{پک|
{{نقل قول|''مسکن غرباء روم و هند و منزل مسافران برّ و بحر، خزینه متموّلان و گنج خانه ارباب بضایع شرق و غرب [بود]، به دست لشکر خراسان افتاد و استباحت آن خطه محمی و افتراع آن عروس دوشیزه، بر دست ایشان رفت و آن را عالیها سافلها کردند و چند روز در جیرفت و رساتیق و نواحی، بازار نهب و غارت قایم بود و قتل و شکنجه و تعذیب دایم….<ref>{{پک|ابوحامد کرمانی|۱۳۲۶|ک=بدایع الازمان فی وقایع کرمان|ص=۴۱}}</ref>''}}
و حملات پایانی را نیز قوم ویرانگر [[غز]]، به سرکردگی ملک دینار به تجارت کرمان وارد کردند و به دنبال آن، آسایش و امنیت نسبی که در این دوران به وجود آمده بود، به کلی از میان رفت و تجارت نیز با رکودی بیسابقه مواجه شد. [[ابوحامد کرمانی]] که خود شاهد این دوران بودهاست، اوضاع آن روزگار را چنین تشریح میکند:
خط ۴۰۷:
* '''راه کرمان به سیستان''': این راه، همان راهی است که قاورد در طول آن، میلها و منارههایی برای رفاه تجار و مسافران ایجاد کرد و این مسئله نشان دهنده اهمیت فراوان این راه تجاری است. این راه، راهی کویری که ابتدا از بردسیر به [[خبیص]]، سپس به [[نرماشیر]] و از آنجا در قسمت باریک کویر، از [[فهرج]] گذشته و پس از طی چهار منزل دیگر، به [[اسپی تیر|سنیج]] یا [[اسپی تیر|اسپی]] در سیستان میرسید. سرانجام به [[زرنج]]، کرسی این ایالت، میرسید.<ref>{{پک|لسترنج|۱۳۶۷|ک=جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی|ص=۳۵۱}}</ref> این راه در ادامه، به سمت ماوراءالنهر ادامه مییافت. بخشی از مناسبات تجاری کرمان با مناطق شرقی ایران، از این طریق صورت میگرفت. یکی از مراکز بین راهی این منطقه، شهر [[نرماشیر]] بود که شهری مهمی برای دادوستد بازرگانان خراسان با تجار عمان و مسیر عبوری حاجیان سیستان محسوب میشد و نیز در داخل شهر بازاری وجود داشت، که کالاهای هندی در آن دادوستد میشد. در این راه اصلی، تعدادی راه فرعی وجود داشت که به سمت جنوب مکران میرفت و به [[تیس|بندر تجاری تیز]] در سواحل شمال شرقی دریای عمان میرسید.<ref>{{پک|رضوی|۱۳۸۸|ف=راههای تجاری در عهد ایلخانی|ک=کتاب ماه تاریخ و جغرافیا}}</ref>
* '''راه کرمان به قهستان''': این راه از شهر [[راور]]، در چند فرسخی شرق [[کوهبنان]] آغاز میشد و پس از طی مسافتی، به [[طبس|نابند]] در [[کویر لوت]] رسیده و پس از گذر از کویر به شهر [[خور (خوسف)|خور]] در [[قهستان]] میرسید. در بین این راه، هر چهار فرسخ، حوضهای آبی برای رفاه تجار و مسافران در نظر گرفته شده بود؛ همچنین راه دیگری وجود داشت که از شهر کویری [[خبیص]] شروع میشد و پس از طی چند فرسخ، به شهر [[خوسف]] قهستان میرسید.<ref>{{پک|رضوی|۱۳۸۸|ف=راههای تجاری در عهد ایلخانی|ک=کتاب ماه تاریخ و جغرافیا}}</ref>
* '''راههای کرمان به خراسان''': راههایی که از کرمان، به قهستان و سیستان میرفتند، در ادامه، به خراسان میرسیدند. این راهها پس از طی چندین منزلگاه، از یک طرف به شهرهای [[اسفند (ایرانشهر)|اسفند]] و [[نیشابور]] و ازطرفی دیگر، به [[پوشنج]]، در چند فرسخی [[هرات]] میرسید.<ref>{{پک|رضوی|۱۳۸۸|ف=راههای تجاری در عهد ایلخانی|ک=کتاب ماه تاریخ و جغرافیا}}</ref> راه دیگر، مسیر کویری از کرمان به هرات بود، که در مسیر آن جز چند حلقه چاه آب، چیزی وجود نداشت؛ اما راه اصلی ارتباطی که کرمان را به خراسان متصل کرده بود، از شهر [[راور]] شروع و پس طی چندین فرسخ از مسیر [[نایبند (طبس)|نایبند]]، [[دیهوک|دهوک]]، [[طبس]]، [[گناباد]]، [[زاوه]] و [[ترشیز]] به [[نیشابور]]، از شهرهای مهم خراسان، میرسید. یک راه فرعی از این شاهراه، از دربند به [[بیرجند]] و از آنجا به گناباد میرفت. دیگر مسیر مهم به سمت خراسان، از خبیص به [[بیرجند]] میآمد و از آنجا به [[گناباد]] میرفت و با طیکردن [[قائن]] و گناباد، به [[تربت حیدریه]] و نیشابور میرسید. بهرامشاه که یکی از مدعیان تاج و تخت دولت در سالهای پایانی حکومت آل قاورد، درگیر نبرد با برادران خود بود، برای کمک خواستن از [[مؤیدالدین آی ابه]] از این راه به جانب خراسان حرکت کرد.<ref>{{پک|
[[پرونده:Kerman Seljuks (No Pathway).svg|بندانگشتی|چپ|350px|مسیرهای تجاری ایالت کرمان در دوران زمامداری سلاجقه]]
* '''راه کرمان به فارس و عراق عجم''': همزمان با تسلط آل قاورد بر کرمان، راهی از شهرهای شمالی کرمان عبور میکرد که از راه [[بافق]]، به سوی [[یزد]] میرفت و در ادامه به راه ارتباطی شیراز و اصفهان میرسید. بدین ترتیب، به عراق عجم متصل میشد. دومین راه موجود، از طریق [[شهربابک]] به بخشی از [[شبانکاره (دشتستان)|شبانکاره]] میرسید و سپس به فارس متصل میشد و دیگر راه موجود، از [[سیرجان]] به ناحیه [[اصطهبانات]] در شبانکاره میرفت و بعد از آن از راه [[سروستان]] به شیراز وارد میشد.<ref>{{پک|رضوی|۱۳۸۸|ف=راههای تجاری در عهد ایلخانی|ک=کتاب ماه تاریخ و جغرافیا}}</ref>
خط ۴۱۸:
در واقع، قمادین انبارگاه و منبع ذخیره کالاهای بازرگانانی بود که از سرزمینهای مختلف، رو به سوی کرمان حرکت میکردند. ابوحامد کرمانی، در باب این مکان، چنین ذکر میکند:{{سخ}}
{{نقل قول|''قمادین موضعی است بر در جیرفت، مسکن غرباء روم و هند و منزل مسافران برّ و بحر، خزینه متموّلان عالم و گنج خانه ارباب بضایع شرق و غرب….<ref>{{پک|ابوحامد کرمانی|۱۳۲۶|ک=بدایع الازمان فی وقایع کرمان|ص=۴۱}}</ref>''}}
تجارت جیرفت و به خصوص قمادین، در اوایل عهد سلجوقیان کرمان و به ویژه در زمان شاهانی مانند [[قاورد]] و ارسلانشاه اول، رونقی فراوان داشت؛ اما این رونق و شکوفایی در اواخر عهد سلجوقیان کرمان، به شدت تضعیف شد و به علت اختلافها و درگیریهای شاهزادگان سلجوقی و لشکرکشیهایی که به این منطقه انجام میدادند، رو به ویرانی نهاد.<ref>{{پک|
سرانجام نیز، غزها آنجا را نابود کردند بهطوریکه دیگر نتوانست به جایگاه پیشین خود بازگردد.<ref>{{پک|
* '''بندر تیز''': این بندر در ناحیه مکران، در سواحل [[دریای عمان]] قرار داشت. در این دوران، مکران از ایالاتی بود که زیر نظر کرمان کنترل میشد. سلجوقیان کرمان به این بندر، اهمیت میدادند و به همین علت تیز، راه پیشرفت را طی کرد و از جایگاه ممتازتری برخوردار شد. این بندر در قرن چهارم نیز، دارای فعالیت تجاری بود؛ اما اوج شکوفایی آن را باید، مربوط به عصر سلاجقه کرمان، در قرون پنجم و ششم دانست. این بندر بر سر راه تجاری [[خلیج فارس]] به [[هندوستان]] قرار داشت و چنانکه در بحث راهها ذکر شد، از این بندر راهی به صورت مستقیم، به منطقه ماوراءالنهر میرفت.<ref>{{پک|خیراندیش|۱۳۸۶|ف=تجارت دریایی ایران در دوره سلجوقی، سدههای ۵ و ۶ هجری با تأکید بر نقش بندر تیز|ک=مجله علومانسانی دانشگاه الزهرا،}}</ref>
بندر تیز با ناحیه قمادین در جیرفت که جایگاه بینالمللی بازرگانان ملل گوناگونی همچون هند، چین، مصر، زنگبار، حبشه، ارمنیه و آذربایجان محسوب میشد، رابطه نزدیکی داشت.<ref>{{پک|خیراندیش|۱۳۸۶|ف=تجارت دریایی ایران در دوره سلجوقی، سدههای ۵ و ۶ هجری با تأکید بر نقش بندر تیز|ک=مجله علومانسانی دانشگاه الزهرا،}}</ref>
با سقوط دولت سلجوقیان و حمله غزها به کرمان و مکران، بندر تیز نیز اعتبار خویش را از دست داد و از رونق افتاد.<ref>{{پک|
* '''هرمز''': [[بندر هرمز]] نیز در این عصر، از اهمیت تجاری زیادی برخوردار بود. مهاجرت [[ملک محمد درمکوه]]، به هرمز و پایهگذاری حکومت [[ملوک هرمز]]، در نیمه دوم قرن پنجم هجری، منجر به تجدید قدرت اقتصادی این ناحیه شد. سلاجقه کرمان نیز، به هرمز توجه ویژهای داشتند. از جمله اقدامات ملک قاورد سلجوقی، پس از تصرف این بندر، تعمیر راه تجاری هرمز به جیرفت و همچنین، برقراری امنیت این مسیر، با سرکوبی قوم غارتگر و راهزنِ قفص بود.<ref>{{پک|عباسی-امیری|۱۳۹۰|ف=تجارت کرمان از سده ششم تا هشتم هجری با تأکید بر جایگاه جیرفت|ک=مجله مطالعات ایرانی}}</ref>
|