سلجوقیان کرمان: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ImanFakhri (بحث | مشارکت‌ها)
ImanFakhri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۶۵:
فعالیت ​های [[حمیدالدین الکرمانی|حمیدالدین احمد ​بن ​عبد​الله کرمانی]](۳۵۲–۴۱۱ هجری قمری)، ملقب به حجت​ العراقین، که پیش از دوره سلجوقیان می‌زیست، نمونه​ ای از وجود ارتباط عمیق [[داعی|داعیان اسماعیلی]] با مراکز مختلف و متعددشان در سراسر قلمرو اسلام، به‌ویژه در کرمان و بیانگر وسعت دامنه فعالیت‌های تبلیغی آنان است. حمید​الدین، اهل جیرفت، از مبلغانی است که سالیان متمادی در بغداد و [[مصر]] به دعوت اشتغال داشت و در عین​ حال ارتباط خویش را با اسماعیلیان هم​وطن خود در کرمان و جیرفت حفظ کرده بود. حمید​الدین در مدت اقامتش در [[بغداد]] علاوه بر [[سواد (عراق)|سواد]]، مسئولیت دعوت بخش​هایی از مغرب و مرکز ایران، موسوم به [[عراق عجم]]، را نیز عهده ​دار بود. لقب حجت ​العراقین نیز به همین مناسبت، دربارهٔ او استعمال شده‌است. وی همواره بر دعوت محلی در کرمان نظارت داشت و امور مربوط به داعیان این ناحیه را سازماندهی و مدیریت می​ کرد، و نیز پاسخ‌گوی مسائل و مشکلات آنان بود.<ref>{{پک|صابری|۱۳۸۴|ک=تاریخ فرق اسلامی|ص=۵۹}}</ref>
 
در برخی منابع از مذهب این قوم که به [[فاطمیان|خلافت فاطمی]] معتقد بودند و این نکته را بیان کردند، که محبت و علاقه آن‌ها به [[علی ​بن ​ابی طالب]]، امام نخست [[شیعه]]، به حدی است که در برابر وی سر تعظیم فرود می ​آوردند. به نظر می​ رسد اعتقاد آن‌ها کمتر رنگ دینی و مذهبی داشته و اغلب آن‌ها به تأثیر سخنوری واعظان و مدیحه‌سرایی شاعران، بیشتر شیفته ویژگی​های پهلوانی و رشادت‌های علی بن ابی طالب شده بودند.<ref>{{پک|میرزا رضی|۱۳۸۹|ک=حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیعه از ورود اسلام تا پایان صفویان|ص=۱۵۰}}</ref> به نوشته ابوحامد کرمانی، احتمالاً گرایش آن‌ها به مذهب اسماعیلیه نیز به منزله مخالفت با تسنن، بوده و پشتوانه​ فکری و عقیدتی محکمی نداشته‌است. به نظر می ​رسد قفص​ها از همان ابتدای شروع تبلیغات اسماعیلیه در کرمان که سابقه آن به اوایل قرن چهارم هجری بازمی‌گردد، به این مذهب گرویده ​اند. نکته جالب توجه دربارهٔ آن‌ها این است که هرگز از حاکمی اطاعت نکردند و در کوهستانی هم که سکونت داشتند، نه [[آتشکده]] و معبدی وجود داشت و نه [[کلیسا]] و مسجدی؛<ref>{{پک|ابوحامد کرمانی|۱۳۴۳|ک=سلجوقیان و غز در کرمان|ص=۲۲۵}}</ref> ولی در سراسر دوره فرمانروایی سلاطین سلجوقی کرمان، همواره در مناطق مربوط به خود اقامت داشتند و با وجود اینکه آشکارا خود را از پیروان آیین اسماعیلیه معرفی می‌کردند و به خلفای شیعی‌مذهب فاطمی ارادت و علاقه نشان می ​دادند، و کسی متعرض آن‌ها نشده یا حداقل اخباری از درگیری میان آنان و حکومت گزارش نشده‌است. این امر نشانه بی‌میلی قفص​ها به انجام فعالیت​های تبلیغی و ترویجی است، یا شرحی از فعالیت‌ها و اقدامات آن‌ها در دسترس نیست و با توجه به عدم فعالیت تبلیغی و ترویجی آن‌ها، احتمالاً این قوم صحراگرد خطری برای امنیت و موقعیت مذهبی سلاطین سلجوقی و اهل سنت محسوب نمی‌شدند.<ref>{{پک|عبدالمحمدمیرزا آیتیرضی|۱۳۸۹|ک=تحریرحیات تاریخسیاسی، وصاف|ص=۱۶۱اجتماعی و فرهنگی شیعه از ورود اسلام تا ۱۶۵پایان صفویان|ص=۱۵۰}}</ref>
 
[[بهرام بن لشکرستان]] و سایر دیلمیان ساکن کرمان نیز که اغلب از شیعیان بودند، از همان ابتدای غلبه سلجوقیان بر این دیار، وارد عرصه ​های نظامی شدند و در مقام نیروی نظامی به خدمت قاورد درآمدند.<ref>{{پک|عبدالمحمد آیتی|ک=تحریر تاریخ وصاف|ص=۱۶۱ تا ۱۶۵}}</ref> قاورد با همه تعصب مذهبی​ اش، با اسماعیلیه به ملاطفت رفتار می‌کرد، تا جایی که هشت دختر خود را به ازدواج فرزندان ولی صالح شمس​ الدین ابوطالب زید زاهد،<ref>{{پک|ابوحامد کرمانی|۱۳۴۳|ک=سلجوقیان و غز در کرمان|ص=۱۰۹}}</ref><ref>{{پک|میرزا رضی|۱۳۸۹|ک=حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیعه از ورود اسلام تا پایان صفویان|ص=۱۳۰}}</ref> از بزرگان اسماعیلیه کرمان ([[شهداد]])، درآورد؛ اقدامی که از وجود روابط مسالمت​‌آمیز و تعامل مثبت میان شاه و اسماعیلیه حکایت می‌کند. با وجود این، قاورد پس از مدتی به علت تعصب مذهبی خود، یعنی مذهب تسنن و ارتباط عمیقش با علمای اهل سنت، به اسماعیلیان فشار آورد و عرصه را بر آنان تنگ ​کرد، به‌طوری‌که با غلبه بر بهرام، فعالیت این فرقه را تا حد چشمگیری متوقف کرد.<ref>{{پک|ابوحامد کرمانی|۱۳۴۳|ک=سلجوقیان و غز در کرمان|ص=۱۶}}</ref> آشفتگی‌های پس از مرگ قاورد و درگیری‌های [[ملکشاه یکم|ملک​شاه]] با جانشینان وی در کرمان، موجب شد اهمیت مسائل مذهبی و کشمکش​های فرقه‌ای در این شهر به نحو چشمگیری کاهش یابد. از این ​رو بار دیگر محیطی مناسب و فضایی مساعد برای احیای فعالیت​های تبلیغی [[داعی]]ان جدید اسماعیلی مرتبط با دیگر اسماعیلیان مراکز [[مصر]]، [[بغداد]]، عراق و نواحی داخلی ایران، چون [[ری]] و [[قهستان]]، فراهم آمد.<ref>{{پک|علیمیرزا اعتصامیرضی|۱۳۹۱۱۳۸۹|فک=ادیانحیات سیاسی، اجتماعی و مذاهبفرهنگی کرمانشیعه از ورود اسلام تا پایان دوره سلجوقیان کرمانصفویان|کص=خدمات فرهنگی کرمان۱۵۰}}</ref>
 
در این زمان [[عبدالملک عطاش]]، از پیشوایان اسماعیلی، [[شاه‌دژ]] اصفهان را تسخیر کرد و در اصفهان به دعوت و تبلیغ و تشکیل گروه نظامی پرداخت.<ref>{{پک|جعفریان|۱۳۸۸|ک=تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی|ص=۴۵۶–۴۵۷}}</ref> این اتفاق با توجه به وسعت شبکه تبلیغی اسماعیلیه در سراسر ایران و حضور گسترده اسماعیلیان در کرمان، تأثیر مثبتی بر روند فعالیت​های این فرقه داشت.<ref>{{پک|صابری|۱۳۸۴|ک=تاریخ فرق اسلامی|ص=۵۹}}</ref> حضور نسبتاً طولانی‌مدت [[حسن صباح]]، از سران دعوت اسماعیلیه، در کرمان عصر سلجوقی، محصول موقعیت جدید و گواهی بر این مدعا است. وی ارتباط تنگاتنگی با ابن ​عطاش داشت و پس از بیعت با او، فعالیت​هایش را دنبال می ​کرد. پس از مدت‌ها رفت‌وآمد در شهرهای [[قاهره]]، [[اسکندریه]]، بغداد و غیره،<ref>{{پک|جعفریان|۱۳۸۸|ک=تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی|ص=۴۵۷–۴۷۰}}</ref> حسن صباح برای مهیاکردن جنبشی وسیع در مناطق شیعه ​نشین ایران نظیر [[خوزستان]]، [[اصفهان]] و [[یزد]]، از موقعیت به‌وجود آمده در منطقه کرمان بهره برد و در حدود سال ۴۷۳ ه‍.ق هم‌زمان با ایام سلطنت سلطان​شاه سلجوقی، در جستجوی مکانی مناسب برای ادامه دعوت و فعالیت​های تبلیغی خود ​راهی این دیار شد. وی تا حدود سال ۴۸۳ ه‍.ق یعنی حدود ده سال، در کرمان حضور داشت و در این مدت با سران و رهبران اسماعیلیه دیدار می ​کرد و از همین منطقه، نهضت اسماعیلی را که در تمام مناطق مرکزی و غربی ایران، از کرمان تا [[آذربایجان]] گسترده شده بود، هدایت می‌کرد.<ref>{{پک|هاجسن|۱۳۸۷|ک=فرقه اسماعیلیه|ص=۶۱}}</ref>