آقامحمدخان قاجار: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Gouardiola (بحث | مشارکتها) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Gouardiola (بحث | مشارکتها) جز ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار: |
||
خط ۳۳:
'''آقامحمدخان قاجار''' یا '''آغامحمد شاه''' زادهٔ (۱۱۲۱ در [[استرآباد]] – ۲۷ اردیبهشت ۱۱۷۶ در [[شوشا]])، بنیانگذار و نخستین شاه [[قاجاریان|دودمان قاجار]] در [[ایران]] است.
در سال ۱۱۷۴ هجری شمسی آغامحمدخان که از افراد [[ایل قاجار]] بود با برکناری حکومت جانشینان [[کریم خان زند]] به قدرت رسید. وی ابتدا در [[ساری]] تاجگذاری کرد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مازندران و استرآباد نوشته:یاسنت لویی
== زندگینامه ==
خط ۸۱:
== بنیان نهادن حکومت قاجاریه ==
آقا محمد خان در ۱۳ صفر ۱۱۹۳ ه.ق (روز درگذشت کریم خان)، هنگامی که در باغهای اطراف شیراز به شکار مشغول بود، همین که عمهاش او را از مرگ شاه زند آگاه ساخت، فرار کرد و به شتاب خود را به تهران رسانید و در [[ورامین]] مدعی سلطنت بر ایران گشت.
سپس به [[استرآباد]] رفت و با کمک سران اشاقهباش، براندازی [[دودمان زندیه|زندیه]] و رسیدن به قدرت را طراحی نمود و ولایات [[گرگان]] و [[مازندران]] و [[گیلان]] را تحت حکمرانی خویش قرار داد. وی در این زمان برای مطیع کردن برادران خود به جنگ با آنان پرداخت و حتی یکبار با شورش برادرش حسین قلی خان تا پای مرگ پیش رفت؛ ولی سرانجام در [[بندپی-روستای ادملا]] توسط حاجی خان حلال خور و عباسقلی بیگ لاریجانی و چند برادرش نجات یافت. [[یاسنت لویی رابینو|لویی رابینو]] در کتاب کتاب مازندران و استرآباد
پس از تسخیر شمال ایران بر [[آذربایجان]] و [[کرمانشاهان]] نیز دست یافت. حکومت زندیه در جنگ و ستیز میان شاهزادگان زند قرار گرفت ولی سرانجام لطفعلی خان زند با همیاری حاج [[ابراهیم خان کلانتر]] شیرازی بر تخت سلطنت نشست. آقا محمد خان از آن زمان به مدت ۱۵ سال با [[لطفعلی خان زند]] - که جوان بود و شجاع - به جنگ و تعقیب و گریز پرداخت. مهمترین این نبردها، جنگ [[فتحعلیشاه قاجار|بابا خان]] برادرزاده آقا محمد خان در [[سمیرم]] و محاصره [[شیراز]] است. سرانجام آقا محمد خان قدرت نظامی خود را افزایش داد و با کمک حاج ابراهیم خان کلانتر (که به گفته ناصر نجمی معتقد بود لطفعلی خان دلاوری شجاع اما نامناسب برای مملکتداری است و آقا محمد خان قابلیت انجام امور سیاسی را داراست و به این جهت دروازههای شهر را پنهانی برای او گشود) و حمایت لشکر اردلان (کردستان) به سرداری [[خسروخان اردلان]] در ۱۲۰۸ ه.ق وارد شیراز شد.
خط ۹۴:
دو ماه محاصره شیراز پایتخت زند توسط آغامحمدخان در سال ۱۲۰۵ قمری، باعث کمبود مواد غذایی برای سربازان و چارپایان قجرها شد و آنها به ناگزیر به تهران بازگشتند. لطفعلی خان به خیال پیشگیری از حمله مجدد وی به کرمان لشکرکشی کرد تا بر آنجا مسلط شود و راه نفوذ خان قاجار را سد کند، اما وی در این حمله موفق نبود و به شیراز بازگشت. این شکست سیاسی آثار بدی در درون نظام زندیه گذاشت و برخی سران و قدرتمندان درون حکومت به دلیل عدم کفایت لطفعلی خان به فکر توطئه علیه وی افتادند.
سرانجام با لشکرکشی آقا محمدخان به شیراز، با خیانت ابراهیم خان
عدهای، تعداد کور شدهها را ۲۰ هزار و بعضی دیگر ۷۰ هزار نفر ذکر کردهاند. او سربازانش را در تجاوز به زنان شهر و غارت اموال آنها آزاد گذاشت. لطفعلی خان نیز که به بم گریخته بود توسط حاکم آنجا دستگیر و تسلیم آقا محمد خان شد. به دستور وی ابتدا لطفعلی خان را کور کرده و پس از تجاوز جنسی، به طرز فجیعی به قتل رساندند. بدین سان سلسله زندیه به نقطه پایان خود رسید.
خط ۱۰۵:
== رویکرد به [[خراسان]] و ماورای نهر و براندازی دودمان [[افشاریان]] ==
آقا محمد خان بعد از تاجگذاری به [[خراسان]] لشکر کشید. خان قاجار دستور داد جسد نادرشاه را از خاک بیرون آورده و آن را به تهران فرستاد، جایی که
== حمله [[روسیه]] به سواحل غربی [[دریای خزر]] ==
خط ۱۲۸:
امپراتور وقت فرانسه در توصیف جنگها و آشوبهای داخلی ایران پس از نادر شاه تا زمان سلطنت قاجارها مینویسد: «پیشینیان تو لابد از یک قرن به این طرف لایق حکمرانی چنین ملّتی نبودهاند که گذاشتهاند از نفاق خانگی آزار ببینند و از بین بروند». وی در توصیف آقا محمد خان قاجار عموی فتحعلی شاه و بنیانگذار سلسله قاجاریه مینویسد: «تنها محمد شاه (آقامحمدخان قاجار) عموی تو در نظر من شاهانه زندگی کرده و خسروانه اندیشیدهاست، قسمت اعظم ایران را به تصرف خویش درآورده و سپس آن توانایی شاهانه را که از فتوح خویش به دست آورده بود برای تو گذاشتهاست».<ref>دکتر خان بابا بیانی، تاریخ دیپلماسی ایران- سیاست ناپلئون در ایران، (تهران: شرکت کتاب، سال 1317)، ص 28</ref><ref>مأموریت گاردان در ایران، تألیف دکتر آلفرد دوگاردان فرانسوی، ترجمه عباس اقبال</ref><ref>ایران در دوره سلطنت قاجار، علی اصغر شمیم، انتشارات زریاب</ref>
''فرد ریچاردز'': در این صفحات خونین تاریخ،
هنگامیکه آغامحمدخان قاجار در مشرق زمین، نام خود را با حروف خونین در صفحه تاریخ مینگاشت، منظومهای از اسامی پرشکوه و جلال کسانیکه به کارهای هنری مسالمتآمیز سرگرم بودند، در آسمان مغرب زمین میدرخشید. در آن زمان افرادی میزیستند که زندگی خود را وقف پیشرفت و ترقی کردهاند بودند:[[بتهوون]]، [[شوبرت]]، [[گوته]]، [[چارلز لمب]]، [[کارلایل]]، [[جرج
در همان ایامی که علما، در کشورهای
== روایت مرگ آقامحمدخان ==
خط ۱۳۷:
''[[سرجان ملکم]]'' افسر اسکاتلندی کمپانی هند شرقی، در نوشتارهای خود (که سالها بعد به رشته تحریر درآمده) هرچند چگونگی قتل را عیناً مطابق با نویسندگان ایرانی مینویسد ولی به اختلال روانی آقامحمدخان قاجار نیز اشاره میکند. وی همچنین [[تئوری توطئه]] را (به ادعای خود) در این ماجرا وارد کردهاست و نوشتهاست که: «آق محمدخان به غضب رفته حکم داد تا هردو را فوراً به قتل رسانند. صادق خان شقاقی یکی از بزرگان امرا در حق ایشان شفاعت کرد، پادشاه قبول نکرد، لاکن گفت: «چون شب جمعه است کشتن ایشان را به فردا اندازند».
القصه، قطع امید از حیات مورث جلادت و جرأت گشته، چون پادشاه به خواب رفت، نوکرهای مزبور با عباس نامی که وی را درین کار با خود همدست و همداستان ساخته بودند، قدم در سراپرده شاهی نهاده با خنجر رشته حیات یکی از مقتدرترین شاهان ایران را قطع کردند. بعضی را گمان این بود که، نوکرهای مزبور به ترغیب صادقخان شقاقی مرتکب این امر شدند، و وقایعی که بعد رویداد نیز تقویت این معنی میکند، به جهت اینکه، بعد از قتل پادشاه، مرتکبین جواهرات و تاج پادشاهی را برداشته نزد وی بردند و، او اشیاء مزبوره را متصرف شده ایشان را پناه داد؛ و بعد ازان ایل و طایفه خود را جمعآوری کرده به طمع سلطنت سر برداشت».
سرجان ملکم افسر اسکاتلندی کمپانی هند شرقی، در نوشتارهای خود (که سالها بعد به رشته تحریر درآمده) هرچند چگونگی قتل را عیناً مطابق با نویسندگان ایرانی مینویسد ولی به اختلال روانی آقامحمدخان قاجار نیز اشاره میکند و مینویسد: «آقا محمد خان به دلیل بیماری اختلال جنسی خود تاب دیدن عشق و عطوفت بین زنان با شوهرانشان و حتی در گاهی از موارد تاب دیدن روابط دوستانه بین خدمتکاران مذکر خود را هم نداشت، سه پیشخدمت دربار او به سبب سالهای متمادی حاصل از کار کردن در کنار همدیگر دچار صمیمیتی وصف ناپذیر شده بودند و دیدن این صحنههای صمیمیت بین آنها سالها شاه قاجار را آزار
== زمان حکومت در مقایسه با دیگر شاهان قاجار ==
خط ۱۸۸:
== منابع ==
* تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا.
* فهرست واژگان اعلام فرهنگ پارسی محمد معین؛ چاپ ۱۳۴۳؛ [[انتشارات امیرکبیر]]؛ تهران؛ جلد پنجم؛ صفحه ۴۰ آقا محمد خان و جلد ششم صفحه ۱۴۱۵ قاجاریان
* دائرةالمعارف فارسی به کوشش حسین مصاحب؛ فروردین ۱۳۴۵؛ چاپ سوم ۱۳۸۱؛ چاپخانه سپهر؛ انتشارات امیرکبیر؛ تهران؛ جلد اول؛ صفحه ۱۸۲ آقا محمد خان
|