|}
'''کردستان''' به منطقهای تعریفشده به صورت تقریبی از نظر جغرافیایی و فرهنگی گفته میشود که بیشتر ساکنین آن [[مردمان کرد|کرد]] هستند<ref name="Zaken">{{cite book |last1=Zaken |first1=Mordechai |year=2007 |month= |title=Jewish Subjects and Their Tribal Chieftains in Kurdistan: A Study in Survival|quote="Kurdistan was never a sovereign state, though the area with an ethnic and linguistic majority of Kurdish population is defined as Kurdistan." |edition= |publisher=BRILL |location=Leiden, The Netherlands |isbn=9789004161900 |pages=1–2}}</ref> و [[فرهنگ کردی|فرهنگ]]، زبان و آداب و رسوم در آن بنا شدهاست.<ref>M. T. O'Shea, ''Trapped between the map and reality: geography and perceptions of Kurdistan'', 258 pp. , Routledge, 2004. (see p.77)</ref> کردستان منطقهای را از شمال غربی [[زاگرس]] تا شرق [[توروس]] را دربردارد.<ref>[http://concise.britannica.com/ebc/article-9046469/Kurdistan Kurdistan], ''[[دانشنامه بریتانیکا|Britannica Concise]]''.</ref> این منطقه حدوداً ۵۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد همچنین واژهٔ <nowiki>''کورد''</nowiki> در اصل از طرف یکجانشینان به طوائف و اجتماعاتی که کوچرو بودند اتلاق میشده واژه کردستان میتوان از دگرگون شده واژه پارس یا پارت به و جود آمده باشد . Pars/purs/kurs، همانند واژه بلوچ که از دگرگونی واژه پارث به وجود آمده هنوز هم کردهای استانهای کردستان و کرمانشاه واژه کردستان را به صورت کورسان تلفظ میکنند که جمع واژه کورس( kurs) با ( ان) واژه کورسان را میسازد در تاریخ اولین اشاره به کردستان در زمان سلطان [[سلطان سنجر|سنجر]] سلجوقی و به نواحی [[سنندج]] و کرمانشاه بودهاست .<ref name="artsanandaj.ir">{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://www.artsanandaj.ir/Page/3847/Default.aspx|عنوان=http://www.artsanandaj.ir/Page/3847/Default.aspx}}</ref>
== تاریخچه ==
=== پیدایش ===
<br />{{سخ}}در بررسی خواستگاهخاستگاه یک قوم و ملّت باید به نکات زیادی توجه شود و مسألهمسئله مورد کنکاش کامل قرار گیرد. علاوه بر درون مایه یک ملّت که ریشه در تاریخ آن ملّت دارد، نشانههای ظاهری کنونی را نیز میتوان در پی بردن به خواستگاهخاستگاه آن قوم تجزیه و تحلیل نمود. مردم کُرد نیز از این قاعده مثتثنی نیست . بر اساس اسناد تاریخی مردم کُرد از اقوام آریاییتباری هستند که علاوه بر ایران کنونی در بخشهای دیگری از خاورمیانه (ترکیه، عراق ،سوریهعراق، سوریه) و قفقاز نیز زندگی میکنندتمام مناطق کردنشین از آغاز شکلگیری ایران بزرگ (که سرزمین فعلی ایران بخشی کوچک از آن است) تا واقعه جنگ چالدران، یکی از ایالات مهم ایران بودهاست. منطقه کردستان از سال ۶۱۲ قبل از میلاد تا قرن ۱۵ پس از میلاد یعنی چیزی در حدود ۲۰۰۰ سال بخشی جدا نشدنی از ایران بود.<ref name="artsanandaj.ir"/>
'''کرد و کردستان از دید جغرافی دانان، مورخان و تبارشناسان''' :
«استرابون» جغرافیدان و مورخ یونان باستان در چند قرن پیش از میلاد دربارهدربارهٔ چگونگی تربیت و پرورش بدنی جوانان کرد مینویسد: «جوانان ایرانی را چنان تربیت میکنند که در سرما و گرما و بارندگی تاب و توان داشته،داشته، ورزیده باشند. اینها را کردک(kardak)گویند.
"یکی از قدیمیترین اخباری که دربارهدربارهٔ کردها در دست است،کتاباست، کتاب «Anabasis» یا سفرنامه جنگی گزنفون(xenephon)سردار لشکر، جغرافیدان و مورخ یونان باستان است که رویارویی کردهای ایرانی را در قالب سپاه اردشیر دوم هخامنشی )۴۰۱ـ ۴۰۰۴۰۱–۴۰۰ پیش از میلاد مسیح( (با یونانیان باستان در منطقه اربلا (اربیل یا هولر امروزی) شرح میدهد که منجر به شکست ارتش ده هزار نفره یونان شد.
در دورههای تاریخ، منطقه کردستان بخشی از امپراتوریهای [[ماد]]، هخامنشی، [[امپراتوری سلوکی|سلوکی]]، اشکانی و ساسانی گشت. در زمان ساسانیان منطقه امروزی عراق به عنوان بخشی از ایران بزرگ به عنوان منطقه سورستان یا دل ایرانشهر نامیده می شدمیشد و طبق تقسیمات کشوری ایران آن زمان، منطقه دل ایرانشهر به دوازده استان و شصت شهرستان تقسیم شده بود که منطقه امروزی کردستان عراق در استان شادپیروز ایران قرار داشت و شمال غربی کردستان عراق هم استان بالا نام داشت. شهرهای بزرگ آن دوره استان شادپیروز (کردستان عراق امروزین) عبارت بودند از؛ اربلا([[اربیل]] یاهولیر امروزی)، [[گرمیان]] (کرکوک امروزی) و آشب ) عمادیه امروزی(
پروفسور ان لمبتون در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی مینویسد «کردان زبدگان لشکر ساسانی بودند…»
رشید یاسمی” مینویسد: «در حصول پیشرفتهای دولت ایران در زمان مادها در فتح نینوا و در زمان [[شاهنشاهی هخامنشی|هخامنشیان]] در غلبه بر یونان و در دوران اشکانیان و ساسانیان در دفع رومیان و در بعد از اسلام در جلوگیری از مهاجمان و هزاران موقع سخت دیگر بعد از آن، افواج کردان را در صف مقدم سپاه ایران میبینیم که برای حفظ استقلال ایران میجنگند.
برخی منابع از قبیل نولدکه آوردهاند که طوایف کردی که در نواحی مرکزی و جنوب ایران وجود داشتند در خلال دوره شاهنشاهی ساسانی به علت فتوحات ایران و حرکت جمعیت به طرف شمال غربی مهاجرت کرده و در سرزمین کردو (KURDU) ساکن شده و با کردهای آنجا مخلوط شدهاند و نام آنها را قبول کردهاند این مردم که قبلاقبلاً به نام مرتیها شناخته میشدند در جنگهای مداوم ساسانیان و [[شاهنشاهی اشکانی|اشکانیان]] با رومیها شرکت داشتهاند . اینان در قرن چهارم میلادی از طرف رومیها به نام کرچخ شناخته میشدند. امروز در نزدیکی دیاربکر شهر تاریخی persus( پرسوس) و شهر دارا در کردستان ترکیه یادگاری مهاجرت ایران در زمان [[شاهنشاهی ساسانی|ساسانیان]] به آنجاست .
به موجب تاریخ شرفنامه بدلیسی، قدیمیترین قبایل کرد باجناویها و بوتیها هستند که این نامها به دلیل سرزمین باجان و بوتان بر آنها نهاده شده استشدهاست.
بنا بر نظر غالب پژوهشگران و محققان غیرایرانی، کردها که از قوم ماد هستند، همواره در طول تاریخ به عنوان قومی آریایی از فرهنگ، نژاد و زبان مشترکی با دیگر ایرانیان برخوردار بودهاند و زبان کردی به عنوان یکی از کهنترین گویشهای ایران باستان شناخته شده استشدهاست. هویت قوم کرد هم همواره با ملیت ایرانی عجین شده استشدهاست.
در مورد گستره مناطق کردنشین تعریفهای بسیار متفاوت و متعددی وجود دارد و موضوع این گستره بسیار قابل مناقشه است . در برخی بخشها اکثریت جمعیت و در برخی دیگر فقط بخشی از مردم ساکن این بخشها کرد هستند و دیگر اقوام نیز در آن بخشها ساکن هستند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=https://www.infoplease.com/kurdish-history-timeline|عنوان=https://www.infoplease.com/kurdish-history-timeline}}</ref><ref name="ReferenceA">{{یادکرد کتاب|عنوان=کرد و کردستان :: بررسىبررسی از ديدگاهدیدگاه سياسى،سیاسی، جامعهشناسىجامعهشناسی و تاريخىتاریخی /
بازیل نیکیتین|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاريختاریخ مشاهيرمشاهیر كردکرد
بابا مردوخ روحانی,روحانی، ۱۹۸۴|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>
'''پیشینه تاریخی و حدود کردستان در میان مورخین اسلامی''' :
واژه کرد به صورت (کورت) در متون پارسی میانه دیده میشودمیشود و از پارسی میانه به زبان عربی به صورت "«[[مردم کرد|کرد]]"» انتقال یافته است یافتهاست. بعضی را عقیده بر این است که واژه کردستان نخستین بار در قرن ۱۲ میلادی در زمان فرمانروایی سلطان سنجر دیده شده است شدهاست. از دوران سلجوقیان، مناطق وسیع کوهستانی غرب فلات ایران کردستان نام میگیردمیگیرد.
آغاز حملات اعراب مسلمان به رهبری عمربن خطاب در سالهای (634-642م۶۳۴–۶۴۲م) نواحی اربیل ,اربیل، موصل و نصیبین را که نواحی کردنشین بودند به تصرف مسلمانان درآمد بعد از عمربن خطاب ,خطاب، در دوره جانشین وی عثمان ابن عفان نیز مناطق شمالی کردها و مناطق قفقاز به تصرف درآمد که عدم دخالت مسلمانان باعث شد تا کردها به دین اسلام بگروند و مسلمان شوند.
در همین ایام روسای کرد در حالی که میکوشیدندمیکوشیدند اقتدار خود را حفظ کنند در فتوحات مسلمین شرکت فعال داشتند. در دوره عباسیان که به کمک سردار ایرانی ابومسلم خراسانی و ایرانیان به خلافت رسیدند .
مثلامثلاً محمد بن جریر طبری مینویسدمینویسد:
« ... در همین روز خبر رسید که «موصل» بشوریده و کردان در آنجا پراکندهاند. مُسَیببن زُهیر، حاکم کوفه، که دوست یحییبن خالد برمکی بود، به منصور خلیفه عباسی پیشنهاد کرد که کار خواباندن شورش کردان را به خالد برمکی واگذارد که «او برای خواباندن آن شورش تواناست». منصور این پیشنهاد را پذیرفت و خالد را به حکومت موصل برگماشت… »
به علت رقابت امین و مامونمأمون پسران هارون الرشید قدرت خلفا در نواحی کردستان تضعیف شد. در این زمان لفظ کرد کم کمکمکم برای توصیف نژادی قبایل ایرانی که با سامیها و ارمنیها اختلاط کرده بودند به کار رفت. همزمان با روی کار آمدن ترکان سلجوقی و پادشاهی سلطان [[سلطان سنجر|سنجر]] برای اولین بار ایالتی به نام کردستان تأسیس گردید. به گفته مرحوم رشید یاسمی در کتاب کرد و پیوستگی نژادی ,نژادی، حمدالله مستوفی در کتاب نزهةالقلوبنزهةالقلوب در سال 740۷۴۰ هجری نخستین کسی بود که اسم کردستان و شانزده ایلات آن را آوردهاست. او آوردهاست: کردستان و آن شانزده ولایت است و حدودش به ولایات عرب و خوزستان و عراق عجم و اذربایجانآذربایجان و دیاربکرپیوسته است. آلانیآلانی، ,الیشتر، الیشتربهار، ,خفتیان، بهار , خفتیان , دربند ,دربند، تاج خاتون ,خاتون، دربند رنگیرنگی، ,دزبیل، دزبیل , دینور ,دینور، سلطان ابادآباد، , چمچمال ,چمچمال، شهر زور,زور، [[کرمانشاه]] (قرمیسین) هرسین ,هرسین، وسطام.
در قرن دهم میلادی (959۹۵۹) حسنویه (حسن به زری کانی) که رئیس یکی از قبایل کرد بود خود را به فرمانروایی کردستان شرقی رسانید و دینور و همدان و نهاوند را فتح کرد. فرزند او ناصرالدین (979-1014۹۷۹–۱۰۱۴)و نوه اش ظهیران هلال ابن بدر (1015-1014۱۰۱۵–۱۰۱۴) میباشندمیباشند اینان از اسماً از آل بویه اطاعت میکردند. .آل بویه هیچ گاههیچگاه بهطور مستقیم در قلمرو [[حسنویه]] اعمال نفوذی نکردند تا زمان شمس الدوله دیلمی که ظهیرالدین را از حکمرانی انداخت و قلمرو او را مطیع خویش ساخت.
فرزندان بویه ماهیگیر متصرفات خود را بین هم تقسیم کردند رکن الدوله دیلمی نواحی شمالی را تصاحب شد.شد؛ که شامل قسمتهای کردنشین نیز بود.
در سال 990۹۹۰ میلادی به هنگام مرگ کردباد حکمران انتصابی خلیفه برادرزاده اش ابوعلی مروان ,مروان، حکمران نواحی [[دیاربکر]]، , [[میافارقین]]، آمیدنی (آمید) و [[نصیبین]] را به دست آورد. این مناطق بعد از مرگ عضدالدوله دیلمی از دست ال بویه خارج شده بود.
اینان که به [[مروانیان]] معروف شدند بعدها از خلیفه عباسی روی گردان و به فاطمیان گرویدند. مروانیان و حسنویه از لحاظ نژادی کرد بودند.
اما از دوره صلاح الدین که از سرداران کرد است کردها توانستند فراتر از منطقههای کردنشین قدرت خود را بسط دهند صلاح الدین سردار کرد در سال 1136۱۱۳۶ میلادی در تکریت واقع در ساحل دجله و شمال سامره متولد شد. او خدمات خود را در خدمت اتابک [[اتابکان دمشق|زنگی]] از سلاجقه سوریه شروع کرد که بعدها در حلب جانشین وی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی [[صلاحالدین ایوبی|صلاحالدین]] را به همراهی عمویش شیرکو عازم مصر گردانید تا متحد اولین فرمانروای مصر را که شاهوار نام داشت در مقام خود حفاظت نماید که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود شیرکوه و صلاح الدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند. از طرفی صلیبیان فهمیده بودند که اتحاد مصر و سوریه برای آنها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به سوریه حمله بردند که صلاح الدین آنها سخت به عقب راند و شکست داد. بعد از مرگ نورالدین زنگی ,زنگی، صلاح الدین حاکم آنجا شد و آغاز به بسط قدرت خود نمود او حکومت خود را تا مصر گسترش داد و حجاز و الجزیره را نیز به تصرف درآورد در حرکت بعدی [[اورشلیم]] را از دست قوای صلیبی بیرون آورد. صلاح الدین شجاعانه در نبردی با ریشارد شیردل آنها را مجبور به ترک تمام خاک [[فلسطین]] نمود . این سردار دلیر بعد از سالها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال 1193۱۱۹۳ در دمشق وفات یافت.یافت؛ و بعد از مرگش امپراتوری او میان فرزندانش تقسیم گردید.
افضل به حکومت دمشق رسید. عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعدابعداً حکومت آنها به روسای محلی منتقل شد. تنها حلب تا سال 1390۱۳۹۰ در اختیار خاندان [[ایوبیان|ایوبی]] (ایوبیان) قرار داشت.
اتابکان ترک نیز مدت مدیدی قلمرو کردها را زیر قدرت خود داشتند.داشتند؛ که تعدای از آنها بر این مناطق حکومت کردند از قبیل :
1۱) نوادگان سبکتکین (1144-1232۱۱۴۴–۱۲۳۲) در اطراف اربیل که اولین آنها زین الدین علی پسر کوچک سبکتکین است.
2۲) اورتوکیها (1101-1312۱۱۰۱–۱۳۱۲) که اولین حکمران آنها ارتوک است.است؛ که بر دیار بکر و مدتی بر حلب و ماردین حکومت میکردند.
3۳) شاهان ارمنی (1100-1207۱۱۰۰–۱۲۰۷) که موسی لهنا لقمان قبطی است. در این دوره تعدادی از اینان به دلیل مراوده با اعراب ,اعراب، عرب شده بودند ولی متأسفانه کردها تلاشی برای از بین بردن آنها انجام ندادند ولی با این وجود زبان خویش را حفظ کردند. بعد از حمله مغولان به ایران ,ایران، به دنبال جنگ و زدوخورد جلال الدین خوارزمشاه با آنها و فرار او به مناطق شرقی و سپس ورود به ایران وآمدن به مناطق کردنشین، [[مغولها]] سراسر ایران برای از بین بردن جلال الدین درهم نوردیدند. سلطلان[[جلالالدین خوارزمشاه|جلال]] [[جلالالدین خوارزمشاه|الدین]] مدتی در غرب ایران حکومت کرد که با روسای محلی و اتابکان درگیر شد از آنجا که بعضی از این سران کرد بودند و در سال 1213۱۲۱۳ میلادی سلطان جلال الدین خوارزمشاه توسط یک کرد در منطقه دیاربکرکشته شد. هلاکوخان مغول نیز بعد فتح نواحی مرکزی ایران و قلاع اسماعیلیه از طریق همدان و کرمانشاه به بغداد رفت و آخرین خلیفه عباسی را اسیر و به طرز فجیعی مقتول کرد. در این زمان دیگر مناطق کردنشین از خطر مغول در امان نبودند. در سال 1259۱۲۵۹ میلادی دو لشکر از سه لشکر مغول تمام نواحی کردنشین را در هم در نوردیدهدرنوردیده و به طرف دریاچه وان رهسپار شدند. در این درگیریها غیر از میافارقین که یکی از ایوبیها به نام کامل محمد مقاومتی به خرج داد بقیه مناطق بدون خونریزی شدید به دست مغولها افتاد.
در سال 1297۱۲۹۷ م کردها اربیل را محاصره نمودند و به لشکر مغول حمله کردند. بعد از مسلمان شدن ایلخان مغول به نام محمد خدابنده کردها به دلیل مسلمان بودن با او همکاری بیشتری نمودند. با ضعیف شدن ایلخانان [[مغول]] امیران مغولی: امیر چوپان و حسن بزرگ قدرت را تا مدتی در دست داشتند که عاقبت ایلخانان در سال 1349۱۳۴۹ میلادی منقرض شدند. آمدن و رفتن فرمانروایان ادامه داشت تا اینکه قدرت به جلایریان رسید که بعدها مناطق کردنشین به بایزید رسد.
بعد از خاندان جلایری قراقویونلوها حکومتی در کردستان تشکیل دادند که بعدها توسط آق قویونلوها از این مناطق به عقب رانده شدند.
با ظهور تیمور گورکانی مناطق دیاربکر و ماردین به تصرف تیمور لنگ افتاد. در حملات تیمور به دلیل اینکه کردها چادرنشین بودند و به کوهستانها پناه برده بودند کمتر آسیب دیدند.دیدند؛ بنابراین تا دروره صفویان سرزمینی که امروزه به کردستان مشهور است یک قسمت آن را جزیره و قسمت دیگر را اردلان مینامندمینامند. گاه تحت حکومت جلایریان گاه آق قویونلوها و گاه قراقویونلوها بودهاست.بودهاست؛ که اینان خود به دست صفویان از بین رفتند.
در دوره صفویان با روی کار آمدن شاه اسماعیل اولین کاری که کرد رسمیکردن مذهب شیعهگری بود که این مسئله باعث شد کردها که اکثراً سنی مذهب بودند به ایران بی اعتمادبیاعتماد و به عثمانی مطمئن و متکی گردند. سلطان سلیم با شکست دادن شاه اسماعیل در جنگ چالدران کردها را وارد عرصه نوینی کرد به طوری که پس از شکست شاه اسماعیل 25۲۵ حکمران کرد به دولت عثمانی گرویدند و از این زمان مسئله مرزها جزء عوامل اختلاف ایران و عثمانی بود. کردها در این زمان که دو دولت عثمانی و ایران به آنها نیاز اساسی داشتند بیشتر پی به اهمیت سیاسی خود بردند و این بود گاه به دلیل ظلم وستم و سنگینی مالیات علیه یکی از حکومتها شورش کرده و به آن طرف مرز رفتند و با دیگر کردها در کمین فرصت شدند تا به مناطق خود برگردند.
شرفالدین بدلیسی حدود کردستان را در روزگار صفوی و در کتاب شرف نامه خود ذکر میکند و در شرفنامه سرزمین کردستان و حكامحکام كردکرد را برمیشمارد.<ref name="ReferenceA"/><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاريختاریخ مشاهيرمشاهیر كردکرد
بابا مردوخ روحانی,روحانی، ۱۹۸۴|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>
'''زبان و خصوصیات فیزیکی (جسمانی)'''
به نظر دانشمندان زبانشناس و شرقشناس قبایل ماد و پارس همزبان بوده و هر دو به یک گویش سخن میگفتهاند. <br />{{سخ}}پیدایش زبان کردی چگونه بودهاست؟ آشکار است که زبان هر نژاد و بومی زبان ساکنان آن است؛ اگر رویدادهای تاریخی باعث ایجاد تغییرات نژادی نشده باشد آن زبان همان زبان ساکنان دیرین آن سرزمین است. عکس این موضوع نیز صادق است. اینک ببینیم این موضوع در مورد زبان کردی چگونه صدق میکند؟مادهامیکند؟ مادها در سال ۶۱۲ پیش از میلاد مسیح امپراتوری بزرگ ماد را بنیان نهادند و بدین ترتیب زبان مادی به زبان رسمی بدل شد. از آن زمان تا هنگام انتشار اسلام در کردستان، سیزده قرن سپری شدهاست. در این مدت طولانی سرزمین ماد بزرگ و کوچک و سرزمینهای دیگری که به سرزمین ماد ملحق شده اند؛شدهاند؛ از حیث نظامی و سیاسی بسیار دست به دست شدهاند.شدهاند؛ و قدرت سیاسی به دست افراد مختلفی - که زبان آنها با زبان مادها متفاوت بودهاست - افتادهاست. هر حکومتی هم که برسر کار آمده زبان خود را به عنوان زبان رسمی تحمیل کردهاست. در اوضاع واحوال آن روزگاران، که تمامی بنیادهای اجتماعی کم رنگ شده و رو به افول نهاده بودهاست، این جابه جایی درقدرت نمیتواند از تأثیر نهادن بر این بنیادها برکنار بوده باشد. تاریخ، برخی رویدادها را ثبت کردهاست که طی آن، سلطه سیاسی بریک سرزمین، تغییرات نژادی بنیادی و ایستایی زبان را در آن سرزمین باعث شدهاست. امروز ردپای تأثیر جابه جایی در قدرت را در شرق قلمرو امپراتوری ماد به وضوح میتوآن دید. به عکس در بخشی از غرب سرزمین ماد، بنیادها همچنان دست نخورده ماندهاست. بلکه تسلط مادها وضعیت نژادی و زبانی برخی از سرزمینهایی را که بعداً به قلمرو مادها ملحق شد، تغییر داده و به مسیر توسعه مادی کشاندهاست و به موازات بخش غربی قلمرو خود، آنها را توسعه دادهاست. بیشتر تاریخ شناسان پر آوازه بر این باورند که زبان پارتی ([[پهلوانیک]] یا [[گورانی]])، که به نظر زبان شناسان همراه با زبان مادی در زمره زبانهای شمال غربی، خانواده زبانهای ایرانی جای میگیرند؛ بیش از دیگر زبانها بر زبان کردی تأثیر نهادهاست و امروزه رد پای این تأثیرات در گویش آیینی زبان کردی،وکردی، و آواز ( گورانی) دیده میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاريختاریخ مشاهيرمشاهیر كردکرد
بابا مردوخ روحانی,روحانی، ۱۹۸۴|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>
همزمان با سقوط و فروپاشی امپراتوری ساسانی و حمله اعراب به ایران در ایران، وقفه تازهای برای زبان کردی آغاز شد.
« از دیدگاه زبانشناسی، امروز زبانهای کردی ادامه زبان مادی حساب نمیشوندنمیشوند و چنین دیدگاهی امروز میان زبانشناسان رایج نیستولادمیر مینورسکی، که نخست پشتیبان چنین فرضیه-ای بود، در دانشنامه اسلام (چاپ لیدن) میگویدمیگوید: هیچ سند قاطعی وجود ندارد که ریشه زبان کردی مادی باشددربارهباشددربارهٔ زبان کردی زبان شناسان و شرق شناسان غربی گفتهاند که: این زبان از زبان هایزبانهای هندواروپایی و خانوادههای هند و ایرانی و در زمره زبان هایزبانهای ایرانی است وبا زبان پارسی باستان قرابت نزدیکی دارد»
«گرنوت وینفوهر بیشتر کردی را نزدیک به زبان پهلوی اشکانی میداندمیداند»
«هنری فیلد» در کتاب «مردمشناسی ایران» مینویسد: «کردها از حیث زبان و خصوصیات جسمانی، ایرانی هستند و به عنوان شعبهای از نژاد ایرانی از حیث زبان، اخلاق، عادت و شیوه معیشت با سایر ایرانیان دارای جهات اشتراک هستند.
«دانیلو» نویسنده غربی نیز در این باب نوشته استنوشتهاست: «کردهای ترکیه هم از حیث زبان و خصوصیات جسمانی ایرانی هستند».
«لردکرزن» هم گفته که: «زبان کردها، لرها و بختیاریها شبیه زبان فارسی است و چندان تفاوتی با هم ندارند.
«درکتاب کرد و کردستان ترجمه جواد هاتفی آمدهآمدهاست» است»کردها از اصیل تریناصیلترین نژاد ایرانی هستند که قرن هاقرنها از کرانه های بینکرانههای النهرینبینالنهرین و کشور عراق و ترکیه تا مرزهای شوروی که بخشی از ایران بوده استبودهاست زندگی میکنندمیکنند وآنان در فلات ایران به کشاورزی و دامداری مشغولند و زبانشان بخشی از زبان ایرانیان باستانی است که هویت خود را پس از حمله سپاه اسلام حفظ نموده اندنمودهاند.
شرف الدین بدلیسی کردها را بر اساس شیوه زندگی و اجتماعی نزدیک، به چهار نوع بر اساس زبان تعریف میکندمیکند: کلهر، گوران، لر و کرمانج، اما او مردمان رعیت که چنین شیوه زندگی را نداشتند یا جزو قبیله ای نبودند را کرد حساب نمیکندنمیکند. مینورسکی نیز در رابطه با این عبارت شرف الدین بدلیسی بر این نظر است که تنها کرمانجی و شاید کلهری را امروز بتوان جزو زبانهای کردی دانست، اما لری و گورانی از زبان کردی جدا هستند ،هستند، آنچه که روشن است، تحول واژه کرد از یک معنی اجتماعی و شیوه زندگی گروه هایگروههای مختلف ایرانی تبارایرانیتبار به معنی قومی امروز آن بسیار طول کشید .
«در دایره المعارفدایرةالمعارف کلمبیا و ایکنیک دسک آمدهآمدهاست» است»:کردها بخشی از نژاد ایرانی هستند برخی چادرنشین هستند و برخی شهرنشین . مردمی دلاور –جنگجوو قوی دارد.
«در کتاب ایرانشهر نوشته شاپور راسخ و جمشید بهنام از انتشارات یونسکو آمده استآمدهاست»: اگر کردان را از حیث نژادی نسبت به دیگر اقوام ایرانی مقایسه کنیم از لحاظ جسمانی و چهره ای و نیرومندی به ایرانیان باستان بسیار نزدیک هستند.
«زبان کردی بسیار متنوع (بادینیبادینی، ،کرمانجی،کرمانجی، سورانیسورانی، ،لکی، لکی ، زازا...زازا…) بوده و لهجه هایلهجههای متعدد دارد مانند: هرکی، مکری،شکاکمکری، ،شکاک، سلیمانیهای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، زندی، زبان کردی با دسته شمالی لهجههای ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبانهای مهم دسته غربی بشمار میرودمیرود وصاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است».
پیشنیه جدایی سرزمینهای کردنشین از خاک ایران
جنگ چالدران پیوندهای هزاران ساله بخش بزرگی از کردستان را با سرزمین آبا و اجدادی خود ایران قطع کرد. بر اثر شکست حکومت صفویه در جنگ با امپراتوری عثمانی در سال ۱۵۱۴ میلادی بخش بزرگی از کردستان از ایران جدا و به امپراتوری عثمانی الحاق گردید. نبرد چالدران بین شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم پادشاه عثمانی در حالی صورت گرفت که ارتش صفوی طی جنگی نابرابر از نظر تکنیکهای نظامی، غافلگیرانه شکست خورد و این گونه بود که بخشهای وسیعی از بیست امارتامارت کردنشین (که دو سوم کل مناطق کردنشین ایران را تشکیل میدادند) به ویژه حاکمنشین بدلیس در قلمرو عثمانی قرار گرفت. کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه هماکنون جزئی از خاک سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه میباشند،میباشند، این سه کشور پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی با توافق انگلستان، در سال ۱۹۲۳ تأسیس شدند.<ref name="ReferenceA"/><ref name="academia.edu">{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=https://www.academia.edu/Documents/in/Kurdish_history|عنوان=https://www.academia.edu/Documents/in/Kurdish_history}}</ref>
'''طوایف کرد در ایران زمین'''<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاريختاریخ مشاهيرمشاهیر كردکرد
بابا مردوخ روحانی,روحانی، ۱۹۸۴|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>
مردم کُرد، اقوام آریایی تباری هستند که در تاریخ کهن ایران زمین، با توجه به پیشینه غنی تاریخی فرهنگی، بخشی پر اهمیتپراهمیت و انکارناپذیر از تاریخ کهن ۸۰۰۰ ساله سرزمین ایران ویج را تشکیل دادهدادهاست، است ،کردهاکردها در سراسر ایران در استانهای کردستان، آذربایجان غربی،کرمانشاه،غربی، کرمانشاه، همدان، لرستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی،ایلام،رضوی، ایلام، گیلان، مازندران و استانهای البرزالبرز، ،قم،قم، قزوین، زندگی میکنندفهرستی از ایلها و طوایف ساکن و غیر کوچ گرد کرمانج، گوران، کرد و ...… که تحت نام کلی کرد جمعبندی میشوند در زیر میآید:
کردهای آذربایجان غربی:
کردهای ماکو و خوی: ایل میلان، شیخکانلو، بلخکانلو، ایل جلالی، حیدرلو، و مامش
طایفههای ایل شکاک در سلماس و غرب ارومیه (مامدی، عبدویی، اطمانیاطمانی، ,ایوری بیگزاده، کردهای منطقه [[دهستان مرگور|مرگور]] و ترگور ایل هرکی و...و…)
کردهای منطقه اشنویه : ایل زرزا، ایل هرکی، ایل سادات
کردهای منطقه پیرانشهر: پیران، مامش و منگور
کردهای منطقه مهاباد : ایلها و طایفههای گورک، منگور، دهیکری، عثمان بیگی و...و…
کردهای منطقه سردشت : ایلها و طایفههای باسک کوله، بریاجی، پیشدری، کلاسی و ایل مکری و...و…
کردهای کردستان:
کردهای بانه : طایفههای شهیدی، بهرام بیگی، احمدی، توکلی، لطف اللهلطفالله بیگی و...و…
کردهای منطقه سقز : فیض الله بیگی، گورک، تیله کوهی، جاف، سقز، کلالی و افشار و...و…
کردهای منطقه سنندج : طایفههای اردلان، حبیبی، کلماسی، زند، آصف، اردلان، شاه ویسی، بابان، وکیل، صادق وزیری مسعود وزیری، معتمد وزیری، آصف وزیری، مردوخی و...و…
کردهای منطقه کامیاران: طایفههای کمانگر، لطف اللهلطفالله بیگی، شهیدی، کشککی احمدی.
کردهای کرمانشاه:
ایلها و طایفههای : زنگنه، سنجابی، کلهر، گوران، قبادی، چوپان، کاوه، باباخانی، ولدبیگی، مصطفی سلطانی، کانی سانی.
کردهای منطقه جوانرود : عناقی، امامی، رستم بیگی، باباخانی و...و…
کردهای ایلام:
ایل ارکوازی، ایل کرد، ایل ملکشاهی، شوهان، ایل خزل، کلهر و طوایف علی شروان، دهبالایی، ریزه وند و زرگوش.
کردهای لرستان:
ایل و طایفههای حسنوند، کاکاوند، کولیوند، یوسفوند، دلدوند، تاج وند، مظفروند، باریکوند.
کردهای همدان تا ملایر: طایفههای زنگنه، زند، لک و بهتونی (بتونی) و...و…
سرزمین، جمعیت، مذهب و شخصیتهای کردها
سرزمین ناحیه زیست کرد زبانها عمدتاً کوهستانی است که از شرق به دامنههای شرقی کوههای زاگرس منتهی میشود. از این قسمت به طرف جنوب و حد فاصل همدان و سنندج امتداد مییابد. در طرف جنوب هم کرمانشاه، ایلام و بخشهایی ازلرستان و از طرف دیگر به کرکوک و موصل ختم میشود. از شمال به طرف ماردین، ویرانشهر و اورفه امتداد یافته، آن گاه از شمال به طرف ملاطیه و حوزه رودفرات میرود تا به کمالیه میرسد. در قسمتهای شمالی کردستان محدود به کوهستانهای مرگانداغ و هارالداغ است که به طرف ارزنجان و ارزروم امتداد مییابد. البته در تمام مناطق ذکر شده بسیاری اقوام غیر کردزبان نیز زندگی میکنند.
کوههای این منطقه در زمستانها پوشیده از برف است و در تابستانها با آب شدن برفها به مانند فرشی سبز رنگ از زیباترین مناطق دیدنی جهان میشود. چراگاههای آن که در دورانهای دور پرورش دهنده اسبهای مادی بودهاند امروزه نیز برای چرای رمهها و دامهای ایلهای کرد ایران از اهمیت به سزایی برخوردارند. مناطق کردستان اگر چه کوهستانی است اما همین مناطق کوهستانی دارای درههای وسیع و حاصلخیزی نیز است.
جمعیت : به علت اینکه آمارگیری دقیقی از جمعیت کردها انجام نگرفته تمام آمارهای ارائه شده تخمینی هستند. بنا برین جمعیت کردها را در سال ۲۰۰۹، تا بیست و دو میلیون تن برآورد کردهاند که 6۶ تا5تا۵/6 ۶ تا میلیون تن از آنها در ایران زندگی میکنند.
الف- در قلمرويقلمروی جمهوريجمهوری تركيهترکیه: كردهايکردهای ساكنساکن قلمرو جمهوريجمهوری تركيه،ترکیه، در نشرياتنشریات آماريآماری و مكاتباتمکاتبات رسميرسمی دولت تركيهترکیه به عنوان «تركهايترکهای كوهستانيکوهستانی» ؟!، نام برده ميشوندمیشوند. جمعيتجمعیت كردهايکردهای ساكنساکن تركيهترکیه ميانمیان بیش از ده ميليونمیلیون تن برآورد ميگرددمیگردد. ايناین رقم كمابيشکمابیش 15۱۵ تا 20۲۰ درصد از كلکل جمعيتجمعیت كشورکشور مزبور را دربرميگيرددربرمیگیرد كردهاکردها در ده استان تركيه،ترکیه، واقع در خاور و جنوب خاوريخاوری كشورکشور مزبور، دارايدارای اكثريتاکثریت هستند. شهرهايشهرهای وان، دياردیار بكر،بکر، ارض روم، تبليستبلیس و...و… در حوزهيحوزهٔ سرزمينهايسرزمینهای كردنشينکردنشین قرار دارند. در آمارهايآمارهای رسميرسمی دولت تركيه،ترکیه، ارقام واقعيواقعی مربوط به جمعيتجمعیت كردها،کردها، منتشر نميگرددنمیگردد و در بيشتربیشتر نشرياننشریان آماريآماری تركيه،ترکیه، نام «كردکرد» به چشم نميخورد.نمیخورد؛ و از آنان به نام «تركهايترکهای كوهستانيکوهستانی»، نام برده ميشودمیشود.
ب- در قلمرويقلمروی جمهوريجمهوری عراق: جمعيتجمعیت كردهايکردهای ساكنساکن حكومتحکومت عراق كهکه بيشتربیشتر در شمال كشورکشور مزبور متمركزند،متمرکزند، حدود 6۶/5۵ ميليونمیلیون تن برآورد ميگردداينمیگردداین جمعيتجمعیت 5۵/21۲۱ درصد از كلکل جمعيتجمعیت كشورکشور مزبور را دربرميگيردشهرهايدربرمیگیردشهرهای مهم كردنشينکردنشین قلمرو حكومتحکومت عراق عبارتند از: روانداز، حلبچه، سليمانيه،سلیمانیه، كركوك،کرکوک، موصل و...و…
پ- قلمرويقلمروی جمهوريجمهوری سوريهسوریه: بيشتربیشتر كردهايکردهای ساكنساکن سوريهسوریه در سه گوش مرزيمرزی عراق، تركيهترکیه و سوريهسوریه و همچنينهمچنین در اطراف دمشق ساكنساکن هستند. جمعيتجمعیت كردهايکردهای ساكنساکن كشورکشور مزبور حدود 5۵/1۱ ميليونمیلیون تن برآورد ميگرددمیگردد كهکه كمابيشکمابیش 9۹ درصد كلکل جمعيتجمعیت كشورکشور مزبور را تشكيلتشکیل ميدهدمیدهد. بخش قابل ملاحظهايملاحظهای از ساكنانساکنان بلنديهايبلندیهای گولان (جولان) نيزنیز كردکرد هستند.
مذهب: كردهاکردها ازدوران باستان به كيشکیش زرتشتيزرتشتی اعتقاد داشتهاند كهکه با آغاز حملات اعراب مسلمان به رهبری عمربن خطاب در سالهای (634-642م۶۳۴–۶۴۲م) نواحی اربیل ,اربیل، موصل و نصیبین را که نواحی کردنشین بودند به تصرف مسلمانان درآمد بعد از عمربن خطاب ,خطاب، در دوره جانشین وی عثمان ابن عفان نیز مناطق شمالی کردها و مناطق قفقاز به تصرف درآمد که عدم دخالت مسلمانان باعث شد تا کردها به دین اسلام بگروند و مسلمان شوند.
کردها مسلمان و از فرق چهار گانهچهارگانه اهل تسنن (اکراد ایرانی عمدتاً شافعی مسلکند) هستند، با این حال کردهای شیعه مذهب در ایران (کرمانشاه و ایلام) زندگی میکنندمیکنند و سایر آنان نیز یزیدی، یارسان (اهل حق)، مسیحی و یهودی هستند. کردها اعیاد نوروز، قربان، فطر و جشنهای مولودی را گرامی میدارند.
شخصیتهای کردها نامدارترین فرد کرد، صلاح الدین ایوبی فاتح جنگهای صلیبی و فرمانروای مصر استتوان قدرت و خصوصیات جنگی صلاح الدین او را به عنوان یکی از قهرمانان افسانهای جهان اسلام درآورد به طوری که کردها از داشتن چنین فرزندی افتخار میکنند.
از شاعران نامدار کرد مستوره اردلان و مولوی کرد را میتوان نام برد. امیرنظام گروسی دانشمند و سیاستمدار دوره ناصرالدین شاهقاجار نیز کرد بودهاست. وهمچنین سردار عزیزخان مکری وزیر جنگ ناصرالدین شاه قاجار بودهاست. درودگری، قالی و جاجیم و گلیم بافی (به ویژه قالی بیجار) و فرش و قالیچه سنه( (سنندج) از صنایع دستی عمده کردها است و گره قالی سنه ( سنندج) که به گره [[گره فارسی|نامتقارن]] یا گره سنه ( گره فارسی) مشهور است و این گره بر خلاف گره فرش ترکی (متقارن) است بافته میشود .<ref name="ReferenceA"/><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاريختاریخ مشاهيرمشاهیر كردکرد
بابا مردوخ روحانی,روحانی، ۱۹۸۴|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>
'''آداب و رسوم'''
كهکردها هماكنونهمچون نيزدیگرایرانیان بسيارياز اعتقادات اصیلی همچون احترام به پاکیزگی آب، خاک و آتش برخورداربودهاند وآیینهای ایرانی، مانند نوروز، مهرگان، و سده، میان کردان با شکوه بیمانندی برپا میگردد و از تقدسی ویژه برخوردار است تا امروز هم در میان گروههای بزرگی از کردان که به فرقههای کهن دینی این سرزمین منسوبند، ردپای بسیاری از باورهای «مغانی»، «مزدکی»، «زروانی» و «مانوی» دیده میشود که نمادی از اعتقاد مشترک باستانی آنان با کیشهای ملی ایرانی میباشد؛ که هماکنون نیز بسیاری از رسوم كهنکهن ايرانيایرانی همچون جشنهايجشنهای نوروز وچهارشنبهسوريوچهارشنبهسوری با شكوهشکوه منحصر به فرد در مناطق كردنشينکردنشین پاس داشته ميشودمیشود. بوکه باران، از آداب و رسوم باران خواهی در کردستان است که در ایام خشکسالی یا سالهایی که میزان بارندگی آن کم است برگزار میشود. بوک به معنی عروسک است. دختران نوجوان روستا با استفاده از دو تکه چوب عروسکی ساخته و لباسی از پارچههای رنگی بر تن آن عروسک می پوشانندمیپوشانند و برای آن سربندی درست میکنند. سپس آن عروسک را در دست میگیرند و در حالی که شعر می خوانندمیخوانند در کوچهها میگردند. هنگام عبور « بوکه باران » از کوچهها اهالی بر آن عروسک آب می پاشندمیپاشند به نیت این که باران و گندم در آن سال فراوان باشد. اهالی هدایایی مانند تخم مرغ، پول و یا گردو به دختران میدهند. دختران پس از گذراندن بوک ( عروسک) از همه کوچهها آن را به قبرستان و یا زیارتگاه موجود در روستا میبرند، سپس آن را می سوزانند ومیسوزانند یا به آب می اندازندمیاندازند و هدایای جمعآوری شده را بین خود تقسیم میکنند. اهالی روستای هشمیز از دهستان ژاورود شرقی، بخش مرکزی شهر سنندج در منطقه ای سرد و خشک در 36۳۶ کیلومتری جنوب غرب سنندج به این عروسک « وه وی چووینه »(vaviâcuwina) گویند و آن عروسک چوبی را در گهواره ای گذاشته و می چرخانندمیچرخانند. این دختران هنگام چرخاندن عروسک در کوچهها اشعاری را آواز وار و آهنگین و به صورت دسته جمعی می خوانندمیخوانند.<ref name="ReferenceA"/><ref name="academia.edu"/> ▼
كردها همچون ديگرايرانيان از اعتقادات اصيلي همچون احترام به پاكيزگي آب، خاك و آتش برخورداربودهاند وآيينهاي ايراني، مانند نوروز، مهرگان، و سده، ميان كردان با شكوه بيمانندي برپا ميگردد و از تقدسي ويژه برخوردار است تا امروز هم در ميان گروههاي بزرگي از كردان كه به فرقههاي كهن ديني اين سرزمين منسوبند، ردپاي بسياري از باورهاي «مغاني»، «مزدكي»، «زرواني» و «مانوي» ديده ميشود كه نمادي از اعتقاد مشترك باستاني آنان با كيشهاي ملي ايراني ميباشد.
▲كه هماكنون نيز بسياري از رسوم كهن ايراني همچون جشنهاي نوروز وچهارشنبهسوري با شكوه منحصر به فرد در مناطق كردنشين پاس داشته ميشود.بوکه باران، از آداب و رسوم باران خواهی در کردستان است که در ایام خشکسالی یا سالهایی که میزان بارندگی آن کم است برگزار میشود. بوک به معنی عروسک است. دختران نوجوان روستا با استفاده از دو تکه چوب عروسکی ساخته و لباسی از پارچههای رنگی بر تن آن عروسک می پوشانند و برای آن سربندی درست میکنند. سپس آن عروسک را در دست میگیرند و در حالی که شعر می خوانند در کوچهها میگردند. هنگام عبور « بوکه باران » از کوچهها اهالی بر آن عروسک آب می پاشند به نیت این که باران و گندم در آن سال فراوان باشد. اهالی هدایایی مانند تخم مرغ، پول و یا گردو به دختران میدهند. دختران پس از گذراندن بوک ( عروسک) از همه کوچهها آن را به قبرستان و یا زیارتگاه موجود در روستا میبرند، سپس آن را می سوزانند و یا به آب می اندازند و هدایای جمعآوری شده را بین خود تقسیم میکنند. اهالی روستای هشمیز از دهستان ژاورود شرقی، بخش مرکزی شهر سنندج در منطقه ای سرد و خشک در 36 کیلومتری جنوب غرب سنندج به این عروسک « وه وی چووینه »(vaviâcuwina) گویند و آن عروسک چوبی را در گهواره ای گذاشته و می چرخانند. این دختران هنگام چرخاندن عروسک در کوچهها اشعاری را آواز وار و آهنگین و به صورت دسته جمعی می خوانند.<ref name="ReferenceA"/><ref name="academia.edu"/>
رشید یاسمی” مینویسد: «در از نسل [[ماد]]ها هستند{{مدرک}} که پس از فروپاشی [[امپراتوری]] ماد همواره علیه امپراتوریهای غیر کرد حاکم بر کردستان قیام کردند {{مدرک}}. تمام سرزمین کردنشین {{مدرک}} تا سال ۱۵۱۴ میلادی یکی از ایالات [[ایران]] بودند. کردها در سراسر ایران<ref name="ReferenceB">کرد و پراکندگی او در گستره ایران زمین - ح. بهتویی - ۱۳۷۷ - تهران.</ref><ref name="ReferenceC">ایلها و طایفههای عشایری کرد ایران. علی میرنیا. ناشر نسل دانش. ایران. ۱۳۶۸.</ref><ref>آیت محمدی. سیری در تاریخ سیاسی کرد. ا نتشارات پرسمان. ۱۳۸۲</ref> و نیز در بخشهای دیگری از [[خاورمیانه]] و [[آسیای مرکزی]] زندگی میکنند. کردها دارای [[تاریخ کردها|تاریخ درهم تنیده]] با دیگر ایرانیان هستند{{مدرک}} و به گویشها و لهجههای مختلف از زبان کردی سخن میگویند.
=== امپراتوری عثمانی ===
[[پرونده:City_of_Diyarbakır.jpg|بندانگشتی|[[دیاربکر|شهر ئامِد (به ترکی:دیاربکر)]]]]
بخش عمده سرزمین کردستان بر اثر [[جنگهای ایران و عثمانی|حمله امپراتوری عثمانی به دولت صفوی]] در [[جنگ چالدران]] در [[۱۵۱۴ (میلادی)|سال ۱۵۱۴ میلادی]] از تحت تصرف دولت صفوی ایران جدا شد و امروزه به نام [[کردستان ترکیه]]، [[کردستان عراق]] و [[کردستان سوریه]] ضمیمه خاک کشورهای [[ترکیه]]، [[عراق]] و [[سوریه]] شدهاند. پس از [[جنگ چالدران]] نیز مناطق جدا شده، بارها بین ایران و عثمانی دست به دست شدهاند و هردو طرف قیامهای کردها برای خودمختاری را سرکوب کردند.
[[پرونده:Aerial Photo Of Sanandaj 13960613 05.jpg|جایگزین=نمای از شهر سنندج|بندانگشتی|263x263پیکسل|نمایی از شهر [[سنندج]]]]
تاریخ مشترک کردها با [[مردمان ترک|ترکها]] پس از [[جنگ چالدران]] و پس از فروپاشی [[امپراتوری عثمانی]] با ترکها و [[مردم عرب|عربها]] و ایرانیان ادامه یافت. امپراتوری عثمانی سالها بر بخش جدا شده سرزمین کردستان از دولت صفوی فرمانراند تا اینکه با پایان [[جنگ جهانی اول]] و نابودی امپراتوری عثمانی متصرفات آن: سرزمین کردستان، [[جهان عرب|سرزمینهای عربی]]، [[آسیای صغیر|آسیای کوچک]] و [[بالکان]] به دست پیروزمندان جنگ جهانی اول، [[امپراتوری بریتانیا]] و [[جمهوری سوم فرانسه]] تقسیم شدند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=۳۰ شهریور ۱۳۹۶|وبگاه=بیبیسی فارسی|نشانی=http://www.bbc.com/persian/world-features-41306082|عنوان=گاهشمار؛ سرگذشت کردستان از جنگجهانی اول تا امروز}}</ref>
== ریشه نام ==
اسم کرد بارها در کتیبههای سومر،آشورسومر، آشور و بابل آورده شدهاست . فردیناند هنر بیشلر ریشهٔ اسم کرد را سومری میداند میداند.
نام کُرد مشتق شده از گوتی نه تنها گوتیوم در کردستان معاصر واقع شدهاست خود نام “کُرد«کُرد ” توسط محققان به عنوان تنها شکل تغییر یافته از واژه کهن ایرانی ‘ گوتی’«گوتی» مشاهده شدهاست. پروفسور هوورت موافق با اشتقاق کُردستان از گوتیوم بوده، و لغت باستانی برای کُردها، ” کاردوخی” وکاردوخی» یا “کاردو«کاردو ” بابلیها برای کُردها، با ‘گوتی”‘گوتی» یکسان میداند.
هونیگمن به همین ترتیب نام “کرد”«کرد» از کلمه “گوتی ” مشتق میکند: “کردها بومی، افراد غیر عرب که برای هزاران سال در خاورمیانه زندگی می کرده اندمیکردهاند. نامشان از گوتی باستان (گوتی-گورتی-کوردی)، فاتحان بابل مشتق شده استشدهاست. ته لک بر این عقیده است که: ” دست کم دو خط از تبار قابل مشاهده است، که در برگیرنده تمام شاخههای خود را در منطقه اصلی در حال حاضر از کُردها هستند.
اکثریت قریب به اتفاق محققان از زمینههای مختلف تاریخ، مردم شناسی،مردمشناسی، مردم نگاری و زبانشناسی کُردها ی معاصر را به عنوان بازماندگان گوتینهای باستانی سومر بازشناختهاند.
نامهای محلی شواهد فراوان در حمایت از ارتباط بین کُردها وگوتیَنها بیشتر به وسیله نامهای مکانی کُردستان فراهم شدهاست. در واقع، نام محلی کوه جودی و قبیله کُردزبان جودیخانلو بقایای فسیلی نام پر هیبت پشت سر گذاشته توسط “گوتی ها”هستندهاًهستند.
استرابون تاریخنگار و جغرافی دانجغرافیدان یونانی در کتاب جغرافیای مناطق تحت کنترل هخامنشیان از سرزمین کوردستان به عنوان گوردیان نام برده استبردهاست که شباهت زیادی به اسمه کرد کنونی و گرد ایرانی دارد
ای.ام. ارانسکی زبانشناس روسی در کتاب فقه اللغه ایرانی مینویسدمینویسد ارمنیها به کردها کردوک و سریانیها نیز قردو میگفتندمیگفتند. در کتیبه هایکتیبههای توکولتی نینورا پادشاه آشور بارها از مردمانی به اسم گوتی و گاهی کورتی نام برده شده استشدهاست در متون پارسی میانه نیز بارها به اسم کورت خطاب به مردمان کرد برمیخوریمبرمیخوریم که این اسم بعد از حمله یحملهٔ مسلمانان و تسلط زبان عربی بر ایران به (کورد) تغییر یافت
جرارد رایور در کتاب الکرد فی المصادر القدیمیه نوشته استنوشتهاست در طول تاریخ از کردها به اسمهای مختلفی از جمله کاردو،کوردوئینی،کوردیایوس،کوردیایاکاردو، کوردوئینی، کوردیایوس، کوردیایا و کورتی نام برده شده استشدهاست.
دکتر ادریسیان در کتاب کرد و کردستان از وجود اسم سرزمین کارداکا در کتیبه هایکتیبههای سومری نام می بردمیبرد و اسمهای گوتی،کورتیگوتی، کورتی و کاردو را یکی میداندمیداند که توسط زبانهای مختلف دیگر ملل هربار به یک نحو از آنها نام برده شده است شدهاست.
گزنفون و آریستوبولوس از سرداران یونانی مردمان کرد را کاردو و کاردوخی نامیده اندنامیدهاند که تمدن کوردوئنه را در شمال میانرودان تشکیل دادند . دانشنامه کلمبیا این ارتباط را ذکر کردهاست. برخی از دانشوران قرن نوزدهم نظیر جرج رولینسن کردوئنه و کاردوخی را با کردهای امروزی یکی دانستند و اظهار کردند کاردوخی معادل لغوی باستانی کردستان است. «حشمت الله طبیبی» در خصوص واژه کرد مینویسد:
«آنچه اکثر محققین و نویسندگان قدیم و جدید بر آن اتفاق نظر دارند این است که قبل از آمدن قبایل کرد ایرانی به ناحیهیناحیهٔ کردستان، قوم کرد نژاد دیگری به نام (کاردو) در این سرزمین ساکن و دارای تمدن بالنسبه مهمی بودهاند که با مهاجرین هم نژاد خود در هم آمیخته و در هم مستحیل شدند و در نتیجه مهاجرین نیز به همان نام نامیده شدند.»
ابن خلدون از کردها به عنوان قومی مستقل نام برده استبردهاست که با عمر ابن خطاب خلیفهٔ دوم مسلمانان جنگیدهاند . همچنین میتوان به اشارهٔ ابن وحشی به الفبای زبان کردی در کتاب شوق المستهام فی معرفه الاقلام اشاره کرد که سخن از مستقل بودن قومی به اسمه کرد می زندمیزند که الفبای زبانی داشتهاند.
تمامی طوایفی که در طول تاریخ از آنها به عنوان طوایف کرد نام برده شده نه تنها غیر کرد نبودهاند بلکه از ایلات مهاجر کرد بودند همچون کردان فارس،کردانفارس، سیستان،کردانکردان سیستان، کردان ساسون و غیره که اشاره به کردتباری آنها دارد که اکنون نیز در این نواحی سکونت دارند و با یکی از گویشهای زبان کردی تکلم میکنند .
. در کارنامهٔ اردشیر بابکان چنينچنین آمده استآمدهاست: «و ساسان شپان پاپكپاپک بود و همواره با گوسپندان بود و از تخمهیتخمهٔ دارای داراياندارایان و اندرش خدايیخدایی الاسكندرالاسکندر بگريزبگریز و نهان روشی بود و با كردکرد شپانان بسر میبرد ....…» بنابراينبنابراین منظور از ايناین عبارت "كرد«کرد شپانان"»، يعنییعنی شپانانی كهکه از تبار كردکرد بودهاند است اگر کرد به معنی شبان و رمه گردان است چرا این دو کلمه به صورت مضاف و مضاف الیه و همچنین صفت و موصوف بیان شدهاست استقلال این دو کلمه به راستی چه انگاره ایی را در ذهن متبلور میکند بجز اینکه این کلمات از هم مستقلامستقلاً و کرد میتواند به چیزهای دیگر هم اطلاق شود مثلامثلاً جنگجویان کرد و کشاورزان کردکرد؛ .و مسلمامسلماً منظور از واژهٔ "كرد"«کرد» در متنهای سدهٔ سوم هجری به بعد نیز چيزیچیزی غيرغیر از نژاد كردیکردی نيستنیست.
در همین رابطه «لمبرت» به نقل از ابن بلخی میگوید: « کردهای پارس بزرگترین پشتیبان قدرت نظامی و جنگی ساسانیان بودند.
در خصوص اسم کرد میتوان به شاهنامهٔ فردوسی و اشعار مولوی و رودکی اشاره کرد که از کرد به عنوان قومی مستقل نام برده استبردهاست.
بدون شک معنای واژهٔ کرد نمیتواند شبان یا کوچنشین باشد و معنای آن سادهتر و روانتر از آن چیزی است که ما ذهن خود را با آن درگیر ساختهایم و با جستجو کردن و کنکاش در چندین منبع تاریخی قبل و بعد از اسلام، میتوان به راحتی به معنای حقیقی آن دست یافت.
میتوان واژهٔ کرد را به عنوان قومی مستقل معنا و تفسیر کرد. هرچند در این زمینه پژوهشهایی قبلاقبلاً به عمل آمده و در آن پژوهشها واژهٔ کرد را به دلیر و پهلوان تعبیر کردهاند، اما متأسفانه در این پژوهشها نه تنها هیچگونه نقدی بر واژهٔ شبان و کوچنشین که برای واژهٔ کرد توسط تاریخنویسان قدیم و جدید در نظر گرفته شدهاست به عمل نیامده، بلکه حتی به آن نیز اشارهای نشدهاست.
== جغرافیایی انسانی ==
دژ یا [[قلعه قمچقای]] (دره شاهان) مربوط به [[هزاره سوم (پیش از میلاد)]] و [[هزاره اول (پیش از میلاد)]] است. این دژ در [[شهرستان بیجار]]، روستای [[قمچقای (بیجار)|قمچقای]] واقع شده و در تاریخ ۴ آبان ۱۳۶۵ با شماره ثبت ۱۷۲۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
دژ قمچقای در فاصله ۶۰ کیلومتری شمال بیجار و یک کیلومتری شمال روستای قم چقا و داخل [[منطقه حفاظتشده بیجار]] قرار دارد. به نظر کارشناسان، [[سنگنبشته]] موجود در دژ تاریخی قمچقای بیجار با نقش [[هیروگلیف]] و به خط هراتیک، جزو قدیمیترینسنگنبشتههای نیمه تصویری ایران قلمداد شده و کتیبه آن با [[خط میخی سومری]] قابل مقایسه است. ارتفاع دیوارههای این دژ به ۲۰۰ متر میرسد و تنها راه ارتباطی دژ با خارج، گذرگاه باریکی است که ساخته و پرداخته دست صاحب هنری است که یک نفر به دشواری میتواند از آن عبور کند. گستره دژ بیش از ۵۰۰۰ [[متر مربع]] با مخازن متعدد آب است که در سنگ کنده شده و [[پناهگاه]] زیرزمینی آن با عمق ۴۱ پله به صورت تونلی از سنگ کنده شده و به زیر دژ هدایت میشود. از دژ بزرگ قمچقای در دوران [[پارت]]ها و [[شاهنشاهی ساسانی]] نیز استفاده شده که همزمان با محاصره [[آتشکده آذرگشسپ]] در [[تخت سلیمان]] (۱۰۰ کیلومتری شمال همین دژ) به وسیله هراکیلوس امپراتور [[امپراتوری روم شرقی|روم شرقی]]، موجبات تخریب آن فراهم شدهاست. این دژ از نظر قدمت بسیار بااهمیت است و در برهههای گوناگون مورد استفاده اقوام مختلفی واقع شدهاست؛ بنابراین دژ قمچقای یکی از دژهای با ارزش و تاریخی شناخته شده ایران است. بعضی احتمال میدهند که جام مارلینگ در آنجا مدفون است.
[[پرونده:Nowruz 2019 celebration in Sanandaj 23.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|263x263پیکسل|جشن نوروز ۹۸ در استادیوم [[سنندج]]]]
در ایران، کردها در بخشهایی از شمال غربی و غرب کشور زندگی میکنند. [[استان آذربایجان غربی]]: شهرهای [[پیرانشهر]]، [[مهاباد]]، [[اشنویه]]، [[نقده]]، [[سردشت]]، بوکان، [[شاهیندژ]] (سایین قلا) و [[تکاب]]؛ در استان اردلان که استان کردستان به مرکزیت [[سنندج]] در سقز، بانه، مریوان، [[قروه]]، [[بیجار]]، دیواندره ،[[کامیاران]]، [[دهگلان]]، [[سروآباد]] (سولاباد) و [[اورامان (سروآباد)|اورامان]]؛ و در [[استان همدان]] در شهرستان [[اسدآباد (همدان)|اسدآباد]] [[ایل چهاردولی|ایل چهاردولی؛]] در استان کرمانشاه به مرکزیت کرمانشاه: کرمانشاه /[[اسلامآباد غرب]]، [[گیلانغرب]]، [[سرپل ذهاب]]، [[پاوه]]، [[سنقر]]، [[جوانرود]]، [[روانسر]]، [[شهرستان دالاهو|دالاهو]]، [[شهرستان ثلاث باباجانی|ثلاث باباجانی]] و [[قصر شیرین]]، کنگاور؛ در استان ایلام به مرکزیت ایلام: شهرستانهای [[ایلام]]، [[آبدانان]]، [[شهرستان بدره|بدره]]، [[شهرستان ایوان|ایوان]]، [[شهرستان ملکشاهی|ملکشاهی]]، [[شهرستان مهران|مهران]]، [[سیروان]] و[[چرداول]] کردنشین هستند.
همچنین در گروههای جداگانه دیگری از کردها در [[خراسان]] نظیر [[بجنورد]]، [[قوچان]]، [[درگز]]، [[شهرستان کلات|کلات]]، [[شیروان]]، [[اسفراین]] و در [[استان فارس]] مانند آباده و [[استان کرمان|کرمان]] نیز رندگی میکنند. کردهای زیادی در شهرهای بزرگی چون حومه تهران و [[مشهد]] زندگی میکنند. در شرق و خارج از ایران، ایل مهم کردی در [[بلوچستان]] یافت میشود.<ref name="referenceworks.brillonline.com" /><ref>طرح بررسی و سنجش شاخصهای فرهنگ عمومی کشور (شاخصهای غیرثبتی){گزارش}:استان ایلام/به سفارش شورای فرهنگ عمومی کشور؛ مدیر طرح و مسئول سیاست گذاریی:منصور واعظی؛ اجرا:شرکت پژوهشگران خبره پارس -شابک:۳–۴۰–۶۶۲۷–۶۰۰–۹۷۸ *وضعیت نشر:تهران-موسسه انتشارات کتاب نشر ۱۳۹۱ *وضعیت ظاهری:۲۹۶ ص:جدول (بخش رنگی)، نمودار (بخش رنگی)</ref><ref>علیرضایی، کرم، [http://anthropology.ir/node/12511 بونگهای مادرانه]، تهران: پازینه، ۱۳۸۶.</ref><ref name="zaban">{{یادکرد وب|عنوان=شهر الکترونیک ایلام|ناشر=شهرداری ایلام|نشانی=http://e-ilam.ir/index.aspx?siteid=76&pageid=505|تاریخ بازدید=۲۸ مارس ۲۰۱۰}}</ref><ref>فرهنگ تطبیقی گویش کردی ایلامی با زبان ایرانی میانه (پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی) به انضمام تاریخ و زبان استان ایلام قبل از اسلام. علیرضا اسدی. ایلام: انتشارات جوهر حیات، ۱۳۹۱. ص۱۰۶.</ref><ref>طرح بررسی و سنجش شاخصهای فرهنگ عمومی کشور (شاخصهای غیرثبتی){گزارش}:استان ایلام/به سفارش شورای فرهنگ عمومی کشور؛ مدیر طرح و مسئول سیاست گذاری:منصور واعظی؛ اجرا:شرکت پژوهشگران خبره پارس -شابک:۳–۴۰–۶۶۲۷–۶۰۰–۹۷۸ *وضعیت نشر:تهران-موسسه انتشارات کتاب نشر ۱۳۹۱ *وضعیت ظاهری:۲۹۶ ص:جدول (بخش رنگی)، نمودار (بخش رنگی)</ref> شهر کرمانشاه پرجمعیتترین شهر کردنشین ایران است.<ref>{{cite web|title=کرمانشاه؛ پرجمعیتترین شهر کردنشین ایران|url=http://www.mehrnews.com/news/1563659/کرمانشاه-پرجمعیت-ترین-شهر-کردنشین-ایران|website=خبرگزاری مهر|language=fa|date=23 March 2012}}</ref> این شهر در [[سده ۱۱ (میلادی)]] که تمام بخشهای کردستان قسمتی از حکومت سلجوقی بود به عنوان مرکز کردستان شناخته میشد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=en|تاریخ=|وبگاه=دانشنامه بریتانیکا|نشانی=https://www.britannica.com/place/Kermanshah|عنوان=Kermānshāh}}</ref>
=== کردستان عراق ===
{{الحاقگرایی}}
{{مناطق آسیا}}
* منشا کرد نوشته فردیناند هنر بیشلر ▼
* جغرافیای استرابون سرزمینهای تحت کنترل هخامنشیان ▼
▲*منشا کرد نوشته فردیناند هنر بیشلر
* فقه اللغه ایرانی_ای. ام. ارانسکی ▼
▲*جغرافیای استرابون سرزمینهای تحت کنترل هخامنشیان
* الکورد فی المصادر القدیمیه_جرار درایور ▼
▲*فقه اللغه ایرانی_ای.ام.ارانسکی
* کرد و کردستان نوشته آیتمحمد امین اللهزکی مردوخبیگ▼
▲*الکورد فی المصادر القدیمیه_جرار درایور
* کرد و کردستان نوشته محمد امین زکیآیت بیگالله مردوخ
▲*کرد و کردستان نوشته آیت الله مردوخ
[[رده:کردستان]]
|