میکلآنجلو آنتونیونی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
نجات ۰ منبع و علامتزدن ۱ بهعنوان مرده.) #IABot (v2.0 |
||
خط ۸۷:
َشاید این پیچیدگی کارهای آنتونیونی مایهٔ آن بود که حتی سینماشناسی چون [[اینگمار برگمان]] کارگردان نامی سوئد در خردهگیری بر او بگوید: "او تنها دو شاهکار آفریده، و بازماندهٔ کارهایش را میتوانید نادیده بگیرید. یکی از آن دو "آگراندیسمان" است که من آن را بارها دیدهام و آن دیگری "شب" است که همچنین فیلم زیبایی ست اگرچه آن بیشتر از برای ژان موروی جوان است. در گردآوردهام من یک نسخه از "فریاد" را دارم، و نفرینی چه فیلم خستهکننده ایی. میانا اینکه چه اهرمنانه اندوهناک. میدانید، آنتونیونی هرگز این پیشه را فرا نگرفت. او همهٔ تلاش خودرا به انگارههای تکی میپردازد، هرگز در نمییابد که فیلم روانهای آهنگین از انگاره هاست، یک روندار. به راستی در فیلمهایش دمهایی درخشان به چشم میآید. اما برای نمون من هیچ گونه نودشی برای "ماجرا ندارم. تنها نود من بی گونگی ست. من هرگز در نیافتم چرا برای آنتونیونی این همه به ستایش دست میزنند؛ و از دید من ستارهٔ دلاویز او مونیکا ویتی هنرپیشهای ناسزا بود.<ref>نگاه کنید به: När Bergman går på bio
Av Jan Aghed 12 maj 2002 00:00 در
[http://sydsvenskan.se/nojen/article18208.ece sydsvenskan.se]{{پیوند مرده|date=اکتبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }}</ref>
ولی به گفتهٔ پیتر برونت Peter Brunette" فیلمهای آنتونیونی همواره پیمان داشتن میانا Meaning را با خود دارند. نیاز به برداشت در رویارویی بازکاوان با فیلمهای دشوار و پیچیدهای همچون "ماجرا یا "صحرای سرخ" و دیگر فیلمهای این دوره بس آشکارست. اما از آن پس در فیلمهای "آگراندیسمان" و "مسافر" کار انگارگی، خود به آوند بخشی از انگارهٔ داستان به پیش زمینهٔ فیلم آمده و خود پارهای از ماجرای فیلم میشود. این کار بازشناسی انگارهای تماشاگر، دیگر باره، به خود کسگانههای فیلم بازگردانده میشوند. برای نمون کسگانه عکاس در فیلم "آگراندیسمان" و کسگانه گزارشگر در فیلم "مسافر" به کوشایی میبایست که برداشت خود را از زمینهها و جهان در پیرامونشان بازیابند … بسی از فیلمهای آنتونیونی را میتوان همچون گردآوردهای از نشانهها دید که نشانشدهای ناآشنا دارند (و این خود شناسایی بدی از جهان نیست). و این انگیزه، این نیاز به برداشت، تا بتوان یک آزموده را دریافت حتی در ردهٔ یک اندازش کوتاه فیلمهای او هویداست. چه بسا که بخشهای بارز داستان و آگاهیهای مورد نیاز برای دنبالگیری داستان پنهان نگاه داشته شده ست و بهرهٔ آن اینست که پدیداری پشت سرهم چشماندازهای رازگونه فشار بیشتری برای برداشت انگارگی میآورند.
|