مرگ عموی آتیلاآتیلاخان به نامبهنام روگیلا (''راگا یا روا'') در سال ۴۲۴ میلادی موجب شد که او به همراههمراه برادرش بلدابِلِدا (یا بودا) که فرزندان مونجوک (مونجوق) بودند کنترل امپراتوری [[هون]] را به دستبهدست بگیرند. آتیلاآتیلاخان دو بار به بالکان لشکر کشید و پیش از شکست در نبرد چالون از گل (فرانسه امروزی) تا اورلئان پیش رفت؛ وی در ۴۵۲ امپراطور روم غربی والنتینای سوم را از پایتختش ''راونا'' بیرون راند و به [[قسطنطنیه]] و [[رم]] رسید اما وی از تاختن به این دو شهر خودداری ورزید.
در مارس ۴۵۱ میلادی، آتیلاآتیلاخان همراههمراه هفتادهفتادهزار هزار جنگجوجنگجو و خانوادههایشان از [[راین (آلمان)|راین]] گذشت و [[ژرمن|ژرمن]]های وحشت زدهوحشتزده را از پیش رویش میراند،میراند زیرا وحشیگریهای قومش دررخدادهای گُل از یادها نرفته بود،بود؛ در نهایت مِس، تروا، پاریس، و اورلئان فروفتح افتادند،شدند. در بهار سال بعد آتیلاآتیلاخان کوشید بهتا ایتالیا بتازد،فتح کند اما نیروهایش سبک بودند زیرا تنهابا برای کسب غنیمتاین میآمدند،وجود ارتشلشکر اوهون ''آکویلیا'' را با خاک یکسانیکسان کردندکرد که ساکنانش به ناچار به ''مرداب ریالتو'' (خاستگاهخاستگاه ونیز) پناه بردند،بردند. هنگام پیشرویپیشروی به سوی رمرُم به هیئت سفیران [[پاپ]] ''لئوی یکم'' برخوردند، مذاکرات پیش میرفت اما آتیلاآتیلاخان توقفتوقفناپذیر ناپذیر مینمود،مینمود. پیش از این سوگند یاد کرده بود که اسبش را در رودخانههای اسپانیا آب بدهد،دهد. این باراینبار بخت با ''قاره اروپا'' مهربان بود،بود آتیلاچرا که آتیلاخان بهناگاه در بهار سال ۴۵۳ ناگهانجان مُرد،سپرد امپراتوریشو بیدرنگامپراتوری هون دیگر رنگ دوران آتیلاخان را به فروخود ریختندید و اردوهایش به سوی دریای آزوف پسباز نشستند.<ref>تاریخ لاروس، کتاب یکم، قرون وسطی، چاپ اول ۱۳۷۸ صفحات ۲۹۳ و ۲۹۴</ref>