تصویر دوریان گری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰.۱) +مرتب (۱۴.۹ core): + رده:رمانهای دگرباشی جنسی دهه ۱۸۹۰ (میلادی)+رده:مناقشههای وقاحت در ادبیات |
|||
خط ۳۱:
== خلاصه داستان ==
دوریان گری جوان خوشسیما و برازندهای است که تنها به زیبایی و لذت پایبند است و پس
او با گذشت زمان هر روز چهره خود را در پرترهاش فرسودهتر و پیرتر میبیند اما راهی برای از بین بردن پلیدیها پیدا نمیکند. ناگهان، خشمگین میشود و چاقوی بلندی را در قلب مرد درون تصویر در پرتره فرو میکند. در همان لحظه مستخدمان صدای جیغ کریهی را میشنوند و به سوی اتاق دوریان گری میشتابند.
▲دوریان گری جوان خوشسیما و برازندهای است که تنها به زیبایی و لذت پایبند است و پس ازآنکه که دوست نقاشش از او پرتره ای در کمال زیبایی و جوانی می کشد، او با دیدن آن از اندیشه گذشت زمان و نابودی جوانی و زیبایی در اندوه عمیقی فرو میرود، پس در همان لحظه آرزو میکند که چهره خودش پیوسته جوان و شاداب بماند و در عوض، گذشت زمان و پیری و پلیدیها بر پرترهٔ او منتقل شود. پس از مدتی متوجه میشود که آرزویش برآورده شده؛ ولی یکی از دوستان او به نام «لرد هنری» کمکم او را به راههای پلید میکشاند و تصویر دوریان گری در پرتره، به مرور، پیرتر، پلیدتر، و کریه تر میشود. دوریان گری به مرور تا جایی پلید میشود که اولین قتل خود را انجام میدهد و نقاش آن تصویر «بسیل هاوارد»، را میکشد.
▲در همان لحظه مستخدمان صدای جیغ کریهی را میشنوند و به سوی اتاق دوریان گری میشتابند. انها تصویر ارباب خویش را در [[بوم نقاشی]] میبینند که در کمال جوانی و زیبایی است، آنچنانکه خود او را میدیدند، اما بر زمین جسد مردی نقش بسته است در لباس آراسته و کاردی در قلب، باپلیدترین و کریهترین چهرهٔ قابل تصور؛ که تنها از انگشترانی که به دستش بود میشد هویت او را فهمید...
== درباره نویسنده ==
|