دین الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
InternetArchiveBot (بحث | مشارکت‌ها)
نجات ۲ منبع و علامت‌زدن ۰ به‌عنوان مرده.) #IABot (v2.0
Telluride (بحث | مشارکت‌ها)
نجات ۱۱ منبع و علامت‌زدن ۰ به‌عنوان مرده.) #IABot (v2.0
خط ۱:
{{مقاله خوب}}
[[پرونده:Govardhan._Akbar_With_Lion_and_Calf_ca._1630,_Metmuseum.jpg|300px|بندانگشتی|نگاره‌ای از [[اکبر کبیر]]، امپراتور [[گورکانیان]] در [[هندوستان]]، با [[هاله نور|هالهٔ نورانی]] و [[تسبیح]]ی در دست راست و [[رکشابندان|راکی]] بر مچ چپش، ایستاده در کنار [[شیر و خورشید#دوران گورکانیان هند|شیر]] و [[گاو#گاو در فرهنگ هند|گوساله]] و زیر [[تثلیث|سه]] فرشته که [[عیسی از دیدگاه مسیحیان#پادشاهی عیسی|تاجی در آسمان]] برایش نگهداشته‌اند.{{سخ}}''اثر گوردهن. در [[موزه متروپولیتن]]، [[نیویورک]].'']]
'''توحید الهی''' یا '''دین الهی''' نام [[آیین]]ی بود که [[اکبر کبیر]]، پادشاه [[گورکانیان]] در [[هندوستان]]، با توجه به علاقه‌اش به ادیان و عقاید به صورت دینی [[تلفیق‌گرایی|تلفیقی]] و جدید در حدود ۱۵۶۰ میلادی ابداع کرد.<ref>[http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 c. 1560 Akbar, a thinker interested in religious ideas, devises a syncretistic religion, din-e elāhi (Divine Religion), in which elements of Islam and Hinduism are combined in a broad, tolerant spirit.] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20180218023402/http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 |date=۱۸ فوریه ۲۰۱۸ }} ''iranicaonline.org''</ref> این دین آمیزه‌ای از ادیان [[هندوئیسم]]، [[اسلام]]، [[مسیحیت]]، [[جینیسم]] و [[زرتشتی]] به‌شمار می‌رفت.
 
دوران فرمانروایی اکبرشاه و فرزندانش، تنها حکومت اسلامی ثبت شده در تاریخ است که بدون فشار خارجی اتباع غیرمسلمان حقوقی برابر با مسلمانان داشتند.<ref>از چیزهای دیگر، عبدالحسین زرین‌کوب، ت‍ه‍ران‌: س‍خ‍ن‌، ۱۳۷۹، صفحهٔ ۱۲۰</ref> اکبرشاه پس از تعاملات، مباحثات و مجادله‌های بسیاری که با علمای ادیان مختلف در «[[عبادت‌خانه]]» انجام داد، برای اتحاد مذهبی مردم هندوستان و شاید ارتقای جایگاه مذهبی خود، این آیین نوین را بنیان نهاد.
خط ۱۷:
 
=== شکل‌گیری عقاید اکبر ===
اکبر از خاندان مغول گورکانیان بود و نخستین شاهزادهٔ این دودمان است که در هند به دنیا آمده و مادر او «حمیده بانو» و پدرش «[[همایون شاه]]» هر دو دارای ملیتی خارجی بودند.<ref name="نیکا">{{cite book |last= F. Lehmann |title= AKBAR I|publisher= [[ایرانیکا|Iranica online]] |url= http://www.iranicaonline.org/articles/akbar-i-mughal-india| year= July 29, 2011 |page= 707-711|volume= 1|accessdate= ۱۰ فوریه ۲۰۱۸|archiveurl= https://web.archive.org/web/20180116081849/http://www.iranicaonline.org/articles/akbar-i-mughal-india|archivedate= ۱۶ ژانویه ۲۰۱۸|dead-url= no}}</ref> اعضای خانوادهٔ اکبر دارای مذهب [[تسنن]] [[حنفی]] بودند<ref>{{cite book|title=Akbar and His India|first=Irfan|last=Habib|year=1997|publisher=Oxford University Press|place=New Delhi|isbn=978-0-19-563791-5|page=80}}</ref> ولی پدر او، همایون شاه، که به همراه اعضای خانواده به دربار [[شاه طهماسب]] [[صفویان|صفوی]] پناه برده‌بود، با امضای تعهدنامه‌ای قول داد که در طول مدت اقامتشان در [[ایران]] طبق تعالیم [[شیعه]] رفتار کند. در این دوره اکبر با مذهب تشیع آشنایی یافت و آثار این آشنایی در نام‌گذاری فرزندانش، حسن و حسین، نمایان است. پس از سنین [[بلوغ جنسی|بلوغ]] وی در هند بوده و تحت تأثیر ادیان هندیان قرار داشت. تأثیرات این دوره چنان است که نویسندگانی، همچون اسمیت، او را فردی «نیمه هندو» می‌دانند. همچنین معاشرت او با عارفان [[صوفیه]] در [[کابل]] و آشنایی او با مفهوم عرفانی «نیل به لقاءالله»، که پاکی قلب و روح را نسبت به اتکا و پیروی از دستورالعمل‌های خشک و ظاهرگرایانه دین دارای اولویت می‌داند، در شکل‌گیری دیدگاه‌های آزاداندیشانه اکبر نقش عمده‌ای داشتند.<ref name="دلایل">{{یادکرد ژورنال|نویسنده =احمدرضا عبادی و محمدمهدی علیمردی|عنوان = دلایل مطرح‌شدن «دین الاهی» از سوی اکبرشاه گورکانی در هند|ناشر =پژوهش‌های ادیانی|پیوند بایگانی=https://web.archive.org/web/20180210121906/http://adyan.urd.ac.ir/article_34246.html |پیوند= http://adyan.urd.ac.ir/article_34246.html | تاریخ = ۱۳۹۴ |تاریخ بایگانی= ۱۰ فوریه ۲۰۱۸}} ''(این منبع دارای هم‌پوشانی بسیار زیادی با مقاله موجود در «فصلنامه خردنامه» می‌باشد و احتمال کپی‌رایت بودن یکی از این دو اثر وجود دارد)''</ref>
 
پس از ورود مسلمانان به شبه‌قاره هند، که پیش از این نیز ادیان بسیاری در آن می‌زیستند، همواره طریقهٔ مواجهه و تعامل حاکمان مسلمان با پیروان دیگر ادیان مسئله‌ای برای آنان بوده‌است. نخستین فرمانروایان مسلمان در صدد مقابله با این واقعیت‌های جامعهٔ هند و گسترش اسلام بودند اما تدریجاً به این نتیجه رسیدند که برای حفظ حکومتشان در برخی مقاطع مجبور به تعامل مسالمت‌آمیز با پیروان سایر ادیان هستند و این احوال عرصه را برای ارائهٔ دیدگاه‌های اصلاح‌گرایانه در خصوص دین می‌گشود.<ref name="دلایل" /> از دیگر موارد الهام‌بخش برای اکبرشاه، که در شکل‌گیری دین الهی نقش داشتند، انحطاط و فساد علمای معاصر او، اعتقادات مذهبی متنوع پیرامونش و تسامح او، شک‌گرایی او نسبت به ادیان و همچنین مصاحبت با وزیرش، ابوالفضل علامی، بودند.<ref name="احمد" />
خط ۵۵:
اکبرشاه برای حل این مشکل یکی از بزرگ‌ترین اقدامات دوران حکومتش را انجام داد و آیین جدیدی ابداع کرد که به «توحید الهی» مشهور شد و محتوای آن با دیگر اندیشه‌هایش مانند تأسیس عبادت‌خانه، [[آزادی بیان]] و [[آزادی عقیده|عقیده]] و ترویج فلسفهٔ «صلح کل» هماهنگی کامل داشت. بنابر آنچه به نقل از [[ابوالفضل علامی]] در تاریخ آمده، اکبرشاه همواره مایل بود کارهای سیاسی، اجتماعی و حکومتی را از سلطهٔ عالمان دینی بیرون آورد ولی تا زمانی که رهبری دینی جامعه اسلامی برایش مسلم نشده‌بود، این قصد را پنهان نگه می‌داشت.<ref name="اس" />
 
اکبر سرانجام در ۹۹۰ هجری قمری برابر با ۱۵۸۲ میلادی، با عنوان کردن «هزاره»، خود را از قیود دین و روحانیان آزاد کرد.<ref name="اس" /> جنبش «اَلفی» یا «هزاره‌گرایی» نوعی جنبش بدعت‌گزار اسلامی در قرن دهم هجری بود که در هند گسترش یافته بود<ref name="احمد" /> و بر لزوم بازنگری و اصلاح در دین اسلام پس از گذشت هزار سال از ظهور پیامبر اسلام تأکید داشت و از آنجا که اکبرشاه هزار سال بعد از ظهور پیامبر به حکومت رسیده بود، خود را به عنوان اصلاح‌گر اسلام معرفی کرد. در میان مخالفان، این مسئله شایعهٔ ادعای نبوت و حتی خدایی اکبرشاه را تقویت کرد، اما او این مسئله را تکذیب کرد.<ref name="دلایل" /> ابهام‌هایی که دربارهٔ زمان آشکار شدن دین الهی وجود دارد، نشان می‌دهد که دین الهی به یک‌باره معرفی نشده و ابتدا به شکل شایعه، اخبار نیمه‌رسمی یا در محافل خاص عنوان می‌شد و تدریجاً علنی شد.<ref name="اس" /> [[دانشنامه اسلام]] سال ۹۸۹ هجری قمری (۱۵۸۱ میلادی) را سال علنی شدن دین الهی عنوان می‌کند.<ref name="احمد">Ahmad, Aziz, “[http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-islam-2/din-i-ilahi-SIM_1863?s.num=14 Dīn-i Ilāhī] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20180212005753/http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-islam-2/din-i-ilahi-SIM_1863?s.num=14 |date=۱۲ فوریه ۲۰۱۸ }}”, in: [[دانشنامه اسلام|The Encyclopaedia of Islam]], Second Edition, Edited by: P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel, W.P. Heinrichs. Consulted online on 11 February 2018. First print edition: ISBN 9789004161214, 1960-2007.</ref>
 
در ''[[آیین اکبری]]'' گفته شده که این سلسله سلطنتی در یک روز [[یکشنبه]] معرفی شد. در این روز ابتدا اکبرشاه به یکی از نوکیش‌ها «شست»، که نوعی نشان است، داد که بر آن عبارات ایهام‌انگیز «اسم اعظم، طلسم اقدس، الله اکبر» نوشته شده بود؛ عبارت ''[[الله اکبر]]'' می‌تواند به دو شکل ترجمه شود: «خدا بزرگ است» و «اکبر خداست.»<ref group="یادداشت‌ها">در زمان جهانگیر شاه، این نشان همراه با مینیاتوری طلاکوب، به مریدان داده می‌شد و در دوره‌های بعدی پادشاهان مغول تنها مینیاتوری به مریدان می‌دادند و دیگر از شست خبری نیست. گویا هنوز شست جهانگیرشاه وجود دارد.</ref> پس از مراسم اعطای نشان، پادشاه اکبر به عنوان ''پیر''، نصیحت‌هایی به ''مرید'' تازه‌اش انجام داد.<ref name="بریل" />
 
== وجه تسمیه ==
نخستین بار عبارت «دین الهی» در نوشته‌های ''عبدالقدیر بدائونی'' در ''[[منتخب التواریخ]]'' یاد شده‌است. وی در بیان اعلامیهٔ «میرزا جانی»، حاکم ارغون و ثاتا، که در حدود ۱۰۰۱ هجری (۱۵۹۳ میلادی) امضا شده، از زبان وی می‌نویسد: «من… خود را از قید اسلام مجازی و تقلیدی آزاد می‌کنم… و وارد دین الهی اکبرشاه می‌شوم.»<ref name="بریل">Lefèvre, Corinne, “[http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-islam-3/din-i-ilahi-COM_26038 Dīn-i ilāhī] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20180214203035/http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-islam-3/din-i-ilahi-COM_26038 |date=۱۴ فوریه ۲۰۱۸ }}”, in: Encyclopaedia of Islam, THREE, Edited by: Kate Fleet, Gudrun Krämer, Denis Matringe, John Nawas, Everett Rowson. First published online: 2015. First print edition: 9789004282117, 2015, 2015-2.</ref>
 
نامی که در زمان اکبرشاه برای این آیین به کار برده می‌شد، «توحید الهی» بود و این عبارت در آثار معاصر او به همین شکل ذکر شده‌است. عبارت «دین الهی» را مورخان [[بریتانیا]]یی به اشتباه بدین شکل ترجمه کردند.<ref>{{Cite book|title=The Akbarnama of Abu'l-Fazl|author=Abu'l-Fazl ibn Mubarak|publisher=Low Price Publications|orig-year=1902–39|date=2010|isbn=81-7536-481-5|location=Delhi}}</ref><ref name="ali">{{cite book|title=Mughal India: Studies in Polity, Ideas, Society and Culture|first=M. Athar|last=Ali|year=2006|publisher=Oxford University Press |isbn=978-0-19-569661-5 |pp=163–164}}</ref> گویا ''H. Blochmann'' و ''W. H. Lowe'' با تصور اشتباهی که از آیین اکبر داشتند، عبارت «دین» را برگزیدند؛ آن‌ها گمان می‌کردند این آیین با خروج از اسلام و ایجاد دین جدیدی همراه بوده‌است. پس از آن «دین الهی» به اشتباهی رایج تبدیل شد.<ref name="بریل" />
خط ۷۰:
دین الهی کتابی نداشت و مجموعه‌ای از عقاید و آداب و رسوم گوناگون بود و در واقع نوعی فلسفهٔ [[شیوه زندگی]] به‌شمار می‌رفت که اکبرشاه از [[تلفیق‌گرایی|تلفیق]] بحث‌های عبادت‌خانه استنباط کرده و [[ایمان]] در آن، بر اصول و پیش‌فرض‌هایی که در قلب او تجلی کرده بود، استوار بود. براساس نظرات نویسندهٔ [[دانشنامه بزرگ اسلامی]] این مجموعه را دیگران با [[مبالغه]] یک «[[دین]]» نامیده‌اند.<ref name="اس" />
 
می‌توان گفت اصول صلح کل و دین الهی بیش از آن که دینی مستقل باشند، سیستمی بوده که با اهداف سیاسی و برای کنترل قلمرو گورکانیان به وجود آمد تا میان آحاد مردم وحدت ایجاد کند<ref>{{cite web|url=http://scroll.in/article/804548/why-putting-less-mughal-history-in-school-textbooks-might-not-be-a-bad-idea|title=Why putting less Mughal history in school textbooks may be a good idea|accessdate=۱۱ فوریه ۲۰۱۸|archiveurl=https://web.archive.org/web/20180124141107/http://scroll.in/article/804548/why-putting-less-mughal-history-in-school-textbooks-might-not-be-a-bad-idea|archivedate=۲۴ ژانویه ۲۰۱۸|dead-url=no}}</ref><ref name="هاف">{{cite web|author=Craig Considine|url=http://www.huffingtonpost.in/entry/finding-tolerance-in-akba_b_3031746|title=Finding Tolerance in Akbar, the Philosopher-King|date=2013|accessdate=۱۱ فوریه ۲۰۱۸|archiveurl=https://web.archive.org/web/20171223212138/http://www.huffingtonpost.in/entry/finding-tolerance-in-akba_b_3031746|archivedate=۲۳ دسامبر ۲۰۱۷|dead-url=no}}</ref> و همچنین پایه و اساس سیاست‌های اکبرشاه در مورد اعتقادات مذهبی را شکل می‌داد.<ref name="ali" /> در ''[[دانشنامه اسلام]]'' دین الهی در جهت سلطهٔ هژمونی اکبرشاه معرفی شده‌است و شخصیت پادشاه در این ایدئولوژی مذهبی در برابر نخبگان پادشاهی، مشابه رابطه پیر و مرید است. نصیحت‌های اکبر به مریدانش به‌طور عمده به اعمال جسمانی مربوط می‌شود؛ از قبیل [[گیاهخواری]] و اجتناب از [[رابطه جنسی|همخوابی]]، که مورد اشتراک اکثر ادیان است و باور به مفهوم تولد دوبارهٔ [[روح]] و [[تناسخ]]. همچنین در ''[[جهانگیرنامه]]'' به موضوعات مراعات صلح کل و ستایش [[ستارگان]] نیز تأکید کرده‌است.<ref name="بریل" />
 
برخی از محققان مدرن ادعا می‌کنند که اکبرشاه یک دین جدید نساخته. ''دکتر اسکار ر. گومز'' اصلاحات اکبرشاه را مشابه باورهای تکثرگرایانه در [[بودیسم تبتی]] می‌داند.<ref>Gómez, Oscar R. (2013). Tantrism in the Society of Jesus - from Tibet to the Vaticcan today. Editorial MenteClara. p. 51. {{ISBN|978-987-24510-3-5|en}}.</ref> ملاقات‌های خصوصی اکبر با عالمان ادیان مختلف و آشنایی با مذاهب مختلف سهم به‌سزایی در تغییر باورهای او داشت.<ref name="اس" /> برخی از محققان، مانند ''پروفسور شریرام شارما'' نیز دین الهی را گونه‌ای از تصوف می‌دانند.<ref name="note" /> او بنا بر تعالیم صوفیان، علی‌الخصوص [[ابن عربی]]، به بررسی باورهای مشترک ادیان بزرگ پرداخت و آن‌ها را از یک منشأ دانست.<ref name="هاف" /> این مسائل او را به این نتیجه رسانده بود که چرا باید حقیقت را در یک دین محدود کرد و به آن مختص دانست و چون حقیقت واحد است، پس وجه ترجیح چیست.<ref name="اس" /> او در نامه‌ای به پادشاه [[اسپانیا]]، [[فیلیپ دوم (اسپانیا)|فیلیپ دوم]]، در سال ۱۵۸۲ میلادی، تأسف می‌خورد از این که غالب مردم جهان بدون تحقیق و وارسی حقیقت و استفاده از استدلال‌های عقلانی، دینی که با آن متولد شده‌اند یا آموزش دیده‌اند را کورکورانه می‌پذیرند و بدین شکل خود را از راستی و حقیقت، که هدف غایی انسان خردمند است، محروم می‌کنند. او مردم را به چالش شناخت ادیانی، به جز آیین خود، دعوت می‌کرد و می‌گفت هیچ مذهبی منحصراً حقیقت را در خود ندارد.<ref name="هاف" /> در یکی از مباحثات عبادت‌خانه پیشنهاد شد که به وسیله «آزمون آتش» واقعیت ادیان مورد آزمایش قرار گیرد، که اکبرشاه آن را پذیرفت ولی با مخالفت برخی عالمان انجام نپذیرفت.<ref name="خودشیفته" />
خط ۹۶:
از سوی دیگر از زمان سلطنت [[بابر]] و [[نصیرالدین همایون|همایون]] در [[بلخ]]، پیروان [[تصوف]] به خاطر ذوق و توجه‌شان به ادبیات و هنر، در دربار شاهان گورکانی حضور یافتند.<ref group="یادداشت‌ها">خاستگاه تصوف در [[خراسان]] بود و پیروان این مسلک در سرودن شعر ماهر بودند. شاعرانی چون [[سعدی]]، [[مولانا]]، [[عمر خیام]]، [[حافظ]] و [[جامی]] را در میان اهل تصوف دانسته‌اند.</ref><ref name="پیدایش">Sinha, H N. The Genesis of the Din i Ilahi. Journal of Indian History; Trivandrum Vol. 9, Iss. 3, (Dec 1, 1930). pp: 111-134</ref> بسیاری از عقاید اکبرشاه تحت تأثیر تصوف و شاخه‌های گوناگونش بود.<ref name="بر" /> به‌طور مثال آثار آداب ذکر گفتن صوفیان، باورشان بر نیل به لقاءالله و [[تقوی]] داشتن،<ref name="احمد" /> تزکیهٔ نفس،<ref name="دلایل" /> و گفته‌های [[ابن عربی]]، دربارهٔ بررسی باورهای مشترک ادیان بزرگ و منشأ یگانهٔ آن‌ها،<ref name="هاف" /> ال[[جلیلی]]، دربارهٔ [[انسان کامل]]، [[سهروردیه|سهروردی]] دربارهٔ نور و [[معین‌الدین چشتی]] دربارهٔ تسامح مذاهب را می‌توان در دین الهی مشاهده کرد.<ref name="احمد" /> همچنین آیین عضویت در دین الهی نیز مشابه روش گرویدن به [[چشتیه]] بوده‌است.<ref name="دلایل" />
 
یکی از زرتشتیان [[استان فارس|فارس]]، به نام [[آذر کیوان]]، در زمان سلطنت اکبر وارد شهر [[پتنه]] در هند شد. او تحت تأثیر آثار [[شهاب‌الدین یحیی سهروردی]] (معروف به شیخ اشراق) بود و در دین زرتشت مکتب جدیدی بنیان نهاد. این هماهنگی و ارتباط میان اسلام و زرتشت در نتیجهٔ اصلاحات مذهبی اکبرشاه انجام شد. [[آذرکیوانیان]] به وحدت ادیان و یکی بودن سرچشمهٔ آن‌ها معتقد بودند. در آثار سهروردی شخصیت‌های زرتشتی، مانند [[فریدون]] و [[کیخسرو]]، با پیامبران قرآن و عهدین منطبق شمرده می‌شدند. آذرکیوانیان چنین می‌پنداشتند که داستان‌های اساطیری و باستانی به وقوع نپیوسته و انعکاسی از رخدادهای دنیایی میانی، که اشراقیان به آن «عالم مثال» می‌گفتند، است.<ref name="آذرکیوان">{{cite book |last= [[هانری کوربن|H. Corbin]] |title= ĀẔAR KAYVĀN |publisher= [[ایرانیکا|Iranica online]] |url= http://www.iranicaonline.org/articles/azar-kayvan-priest| |year= December 15, 1987 |page= 183-187 |volume= 3 |accessdate= ۱۴ مارس ۲۰۱۸ |archiveurl= https://web.archive.org/web/20180310171012/http://www.iranicaonline.org/articles/azar-kayvan-priest |archivedate= ۱۰ مارس ۲۰۱۸ |dead-url= no }}</ref>
 
در زمان اکبرشاه شهر [[نوساری]]<ref group="یادداشت‌ها">نوساری شهری است که عده‌ای از زرتشتیان اهل شهر [[ساری]] پس از گریز از حاکمان مسلمان و کوچیدن به هند، در غرب هندوستان بنا کردند و هنوز هم از مراکز پارسیان (زرتشتیان هند) است.</ref> بزرگ‌ترین مرکز سکونت [[پارسیان هند|زرتشتیان هند]] بود.<ref name="دلایل" /> [[ماهیار رانا]]، [[دستور (مقام مذهبی)|دستور زرتشتی]] که برخی وی را از شاگردان آذر کیوان دانسته‌اند، نخستین بار در سال ۱۵۷۳ با اکبرشاه در نزدیکی [[سورات]] دیدار کرد.<ref name="یار">{{cite web |title= FIRST DASTUR MEHERJI RANA| url= http://tenets.zoroastrianism.com/zsaint33e.html |date= | author= Noshir Dadrawala|publisher= Traditional Zoroastrianism: Tenets of the Religion|accessdate= ۱۴ مارس ۲۰۱۸|archiveurl= https://web.archive.org/web/20160303235436/http://tenets.zoroastrianism.com/zsaint33e.html|archivedate= ۳ مارس ۲۰۱۶|dead-url= no}}</ref> عقاید و باورهای [[مزدیسنا|زرتشتیان]] دربارهٔ آتش و نور با دیدگاه‌های شخصی اکبرشاه همخوانی داشت و اکبر از سال ۱۵۷۶ میلادی بزرگان نوساری را به دربار خود دعوت کرد. وی تحت تأثیر موبدان به آیین‌های [[تقویم زرتشتی]] علاقه‌مند شد و در سال ۱۵۸۰–۱۵۸۱ جشن‌های پارسی و روزهای تعطیل تقویم پارسیان را به فهرست [[تعطیلات رسمی]] مملکت افزود.<ref name="دلایل" /> ''محمدجواد رحمتی''، دانشجوی دکتری ادیان در [[دانشگاه سن ژوزف (لبنان)|دانشگاه سن ژوزف]]، دربارهٔ دین الهی گفته‌است «این باورهای جدید سیاسی بیش از هر چیز بر آیین زرتشتی و آداب و رسوم و فرهنگ ملی باستانی ایران استوار شده بود. اکبر خورشید را پرستش کرد، زیرا خورشید را بزرگ‌ترین مظهر تجلی خدای یگانه می‌دانست، و جشن‌های باستانی ایرانیان را تجدید کرد. سال و ماه ایران باستان را به جای سال و ماه قمری مرسوم کرد و آتش را مقدس شمرد.» وی به نقل از ''[[بدائونی]]''، از علمای منتقد در عصر اکبرشاه، گفته‌است: «[[بیربال|بیربر ملعون]] خاطرنشان ساخت که چون آفتاب مظهر تام است و پختن غله، زراعت، میوه و سبزه از تأثیر اوست و روشنی عالم و حیات عالمیان وابسته به او؛ پس لایق عبادت و تعظیم، او باشد. این معنا باعث تعظیم [[نوروز جلالی]] شد و آتش‌پرستان دین زرتشت را حق نمودند و تعظیم آتش را عبادت عظیم گفتند و [اکبر] فرمود که آتش را به روش ملوک عجم، که آتشکدهٔ ایشان همیشه برپای بود، دائم‌الاوقات، چه در روز و چه در شب، در محل نگاه می‌داشته باشند، که آیتی است از آیات خدا و نوری است از انوار وی. در ایام نوروز سال ۲۵ از جلوس، سجده آفتاب و هم سجده آتش علانیه می‌کردند.»<ref name="خودشیفته" /> این آتش همیشه روشن را اکبرشاه «[[فر]] ایزدی» می‌نامید.<ref>{{cite web |title= Zoroastrians Influence on the Religious Ideology of Akbar | url= http://www.ijims.com/process/downloadPDF.php?id=753 |date= 2017| author= Suman Khanna|publisher=International Journal of Interdisciplinary and Multidisciplinary Studies}}</ref>
 
[[پرونده:Akbar receives an embassy sent by Queen Elizabeth.jpg|بندانگشتی|راست|اکبرشاه در ملاقات با سفیران [[ملکه الیزابت یکم]]، حاکم [[انگلستان]].{{سخ}}اثر ''دونالد کامرون'']]
خط ۱۰۷:
هندوها از دیگر قشرهای حاضر در دربار شاه بودند و اکبرشاه هندوها را بر مناصبی همچون سرلشکر، مطرب، صورتگر، طبیب و جراح برگزید. در هند کارگزاران مالی، بازرگانان و پیشه‌وران اغلب از میان هندوها بودند. به‌تدریج هندوها هم در جلسات عبادت‌خانه حضور یافتند. ترجمهٔ کتب کلاسیک آیین هندو یکی از علل آشنایی اکبر با مفاهیم و ارزش‌های این دین و علاقه‌مندی به آن شد.<ref name="دلایل" /> با دستور اکبر هندوهایی که اجباراً مسلمان شده بودند، می‌توانستند بدون مجازات به آیین خود بازگردند. روزهایی که اکبرشاه رواداری می‌کرد، هندوهای بسیاری علاقه‌مند به ملاقات با او بودند و اکبرشاه در اشعار مذهبی و مناجات هندوها مدح می‌شد.<ref>{{cite book |last=Chua |first=Amy |date=2007 |title=Day of Empire: How Hyperpowers Rise to Global Dominance--and Why They Fall |publisher=Doubleday |isbn=978-0-385-51284-8 |pp=126 & 187-}}</ref> اکبر تعدادی از آداب هندوها را به کار برد.<ref name="گنگ" /> ذکر هزار نام خورشید به سانسکریت، که از آداب اقلیت [[جنبش بهکتی|بهکتی]] هندوها بود،<ref group="یادداشت‌ها">در حالی که [[بیربال]]، پیرو سابق [[:en:Bhakti_movement|جنبش بهکتی]]، موجب افزودن این آیین به دین الهی بود، Bhagwān Dās و Mān Singh، از دیگر علمای هندوئیسم، با این اعمال مخالف بودند.</ref> در دین الهی رواج یافت.<ref name="احمد" /> اکبرشاه [[دیوالی]] را جشن گرفت و به روحانیان برهمن اجازه داد تا رشته‌های نگین‌دار را بر مچ دست خود ببندند و پس از رسیدن به سلطنت تعدادی از درباریان پی بردند که اکبرشاه خود هم بر مچش [[راکی]] (طلسم محافظ) بسته‌است. او همچنین از خوردن [[گوشت گاو]] پرهیز می‌کرد و خرید و فروش آن را در بعضی ایام خاص ممنوع کرده بود. او حتی زمانی که در [[پنجاب (هند)|پنجاب]]، در فاصلهٔ ۲۰۰ مایلی از [[گنگ (رود)|گنگ]]، بود، آب رود گنگ را در کوزه‌هایی با خود حمل می‌کرد و در اشاره به آن از عنوان «[[آب حیات]]» یاد می‌کرد.<ref group="یادداشت‌ها">این رود برای پیروان هندوئیسم مقدس است.</ref> شایعه‌ای وجود داشت که هر شب یک روحانی هندو در کنار پنجره‌ای مشرف بر تخت خواب اکبرشاه، برای او داستان‌هایی از خدایان هندوئیسم بازگو می‌کند.<ref name="گنگ">{{cite book |last=Collingham |first=Lizzie |date=2006 |title=Curry: A Tale of Cooks and Conquerors |publisher=Oxford University Press |isbn=978-0-19-532001-5 |page=30}}</ref> اکبرشاه در قصرش معبدی برای عبادت همسر هندویش، [[جودا بای]]، ساخت و برای آن که او بتواند آواز مذهبی «میرابای» را بشنود، خوانندهٔ آن را پنهانی به معبد برد و خود چنان تحت‌تأثیر ترانه‌اش دربارهٔ خداوند قرار گرفت که جهت نشان دادن احترام، گردنبندی از الماس را بر پای پیکرهٔ [[کریشنا]] گذاشت.<ref name="هاف" />
 
در اوایل ورود اسلام به شبه‌قاره هند، [[جینیسم]] بیشتر مختص به نواحی [[جنوب هند|جنوبی هند]] بود.<ref name="دلایل" /> اولین برخورد اکبرشاه با پیروان جین زمانی بود که او با یکی از مراسم‌های مذهبی آنان مواجه شد که شش ماه به طول می‌انجامید. او سپس «آچاریا هیراویجایا سوری»، [[گورو]] و مرشد آیین جین، را به پایتخت خود دعوت کرد. آچاریا دعوتش را پذیرفت و با پای پیاده از [[گجرات]] به [[فاتح پور سیکری]] رفت.<ref>Sanghmitra. Jain Dharma ke Prabhavak Acharya. Jain Vishwa Bharati, Ladnu.</ref> اکبر تحت تأثیر ویژگی‌های آچاریا قرار گرفت و نشست‌هایی بین او و دیگر فیلسوفان ادیان مختلف برگزار کرد. استدلال جین‌ها برای پرهیز خوردن گوشت او را متقاعد کرد که [[گیاه‌خواری]] کرده<ref>{{cite book |last=Sen |first=Amartya |date=2005 |title=The Argumentative Indian |publisher=Allen Lane |pages=288–289 |isbn=0-7139-9687-0}}</ref> و در فرمانی حکومتی کشتن حیوانات را ممنوع کند.<ref>{{cite web |last=Truschke |first=Audrey |title=Jains and the Mughals |url=http://www.jainpedia.org/themes/places/jainism-and-islam/jains-and-the-mughals.html |publisher=JAINpedia |accessdate=۱۱ فوریه ۲۰۱۸ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20180308013841/http://www.jainpedia.org/themes/places/jainism-and-islam/jains-and-the-mughals.html |archivedate=۸ مارس ۲۰۱۸ |dead-url=no }}</ref> همچنین جزیه و مالیات زیارتی پیروان جین را برداشت. در سال‌های اخیر، [[دادگاه عالی هند]] با اشاره به همزیستی مغولان و جین، اکبرشاه را «معمار هند مدرن» نامیده و از احترام ویژهٔ او به آیین جین تجلیل کرده‌است.<ref name=toi>{{cite news| url =http://timesofindia.indiatimes.com/city/ahmedabad/Ahmedabad-turned-Akbar-veggie/articleshow/5259184.cms| title =Ahmedabad turned Akbar veggie| work =| publisher =The Times of India| pages =| page =| date =23 November 2009| accessdate =2009-11-23| archiveurl =https://web.archive.org/web/20180920170016/https://timesofindia.indiatimes.com/city/ahmedabad/Ahmedabad-turned-Akbar-veggie/articleshow/5259184.cms| archivedate =۲۰ سپتامبر ۲۰۱۸| dead-url =no}}</ref>
| url =http://timesofindia.indiatimes.com/city/ahmedabad/Ahmedabad-turned-Akbar-veggie/articleshow/5259184.cms| title =Ahmedabad turned Akbar veggie| work =| publisher =The Times of India| pages =| page =| date =23 November 2009| accessdate =2009-11-23}}</ref>
 
پیش از این [[آیین سیک]] فراگیری چندانی نداشت ولی اکبرشاه با برخی [[گورو]]ها به گفتگو نشست و سیاست‌های تسامح او موجب گسترش مذهب سیک در هندوستان شد و در زمان [[گورو ارجن]] در اقصی نقاط هند انتشار یافت.<ref name="دلایل" /> [[ابوالفضل علامی]] در ''[[اکبرنامه]]'' به ملاقات گورو ارجن با اکبرشاه و درباریان او در سال ۱۵۹۸ اشاره کرده‌است. لوئیس فنچ، مورخ معاصر، معتقدست این دیدار تأثیراتی بر آیین سیک گذاشت و موجب توسعهٔ کتابت نسخ خطی و سنت رزمی آنان شد.<ref>{{cite book |title=The Oxford Handbook of Sikh Studies|pages=45–46|publisher=Oxford University Press| editor=Pashaura Singh, Louis E. Fenech|author=Louis Fenech| year= 2014| isbn= 978-0-19-969930-8}}</ref> پس از آن که گورو ارجن کتاب [[آدی گرانت]] را در [[معبد طلایی|هرمندیر صاحب]] نوشت، به اکبرشاه خبر رسید که این کتاب مواضع خصمانه علیه اسلام را توسعه داده. او دستور داد یک نسخه از این کتاب را برایش بیاورند. گورو ارجون یک ''طالی'' (به معنی لوحه و بشقاب) برای او نوشت و ارسال کرد که بر روی آن چنین شعری نوشته بود:
سطر ۱۱۶ ⟵ ۱۱۵:
و در آن همچنین [[نام (سیک)|نام]] را خواهی نوشید که پشتیبان همهٔ انسان‌هاست.
</poem>
|''AG 1429''<ref>{{cite book|author1=William Owen Cole|author2=Piara Singh Sambhi| title= The Sikhs: Their Religious Beliefs and Practices|url= https://books.google.com/books?id=zIC_MgJ5RMUC |year=1995| publisher= Sussex Academic Press|isbn=978-1-898723-13-4|page=26|accessdate=۱ نوامبر ۲۰۱۸|archiveurl=https://web.archive.org/web/20170305081642/https://books.google.com/books?id=zIC_MgJ5RMUC|archivedate=۵ مارس ۲۰۱۷|dead-url=no}}</ref>}}
 
[[بودیسم]] در زمان اکبرشاه در هند رایج نبوده و هیچ مدرکی که نشان از حضور بوداییان در عبادت‌خانه‌ها باشد، وجود ندارد. همچنین بنابر نوشته‌های کتاب ''دبستان مذاهب'' پیروان [[یهودیت]] نیز در مباحثات عبادت‌خانه دیده می‌شدند ولی اکبرشاه احترام چندانی برای آنان قائل نبود.<ref name="دلایل" /> ''رحمتی'' دربارهٔ تأثیرات آیین [[شمنیسم|شمنی]] مغول‌ها بر دین الهی اکبر نیز مطالبی را بیان داشته‌است و توجه به آتش را مرتبط با آن می‌شمارد.<ref name="خودشیفته" />