جاندارانگاری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ادغام محتوای دو مقاله |
|||
خط ۷:
== در میان سامیها ==
مردم کنعان [[بعل]]های محلی را پرستش میکردند، در صورتی که [[عبرانیان]] چادرنشین، ایزدبانوهای دستههای متفاوت را عبادت میکردند و مراسمی بخصوص انجام میدادند. برخی از [[اسباط]] دوازدهگانه که به حال شبانی مانده و جنبه کوچ نشینی و بیابانگردی را از دست نداده بودند کمک و عنایت [[یهوه]] (خدای موسی) را برای خویش کافی دانستند، زیرا او را مالک کوهها و الهه طوفان میشمردند که در بیابان به آنان یاری میکند و در جنگ و صلح آنان را رهبری مینماید. لکن اسباط دیگر که جنبه فلاحتی و کشاورزی را پیش گرفتند به ناچار حالتی دیگر داشتند و لازم بود که حرف و مشاغل شهرنشینی بیاموزند. پس از شهرنشینان تقلید کردند و از خدایان و الهههای فعال در بلاد و
عبرانیان هنگام ورود در محل مقدسی چون سینا کفشهای خود را درآورده با رخساره مستور پیش میروند تا با دیدن یکی از الهههای مرگ، آنها را از میان نبرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ مختصر ادیان بزرگ، تهران، 1355|زبان=فارسی|مترجم=دکتر محبی|نویسنده=فیلیسین شاله|صفحه=290}}</ref> با چنین دینی عبرانیان به کشور کنعان وارد شدند. این عقاید از بسیاری جهات با افکار مردم فلسطین شباهت داشت. قوم اسرائیل به تدریج عقاید ساکنین را پذیرفت و با نشان دادن نوعی واحد پرستی متغیر با رفتار و ادراکات قدیم مبارزه آغاز کرد. در این راه ابتدا از مرحله '''آنیمیزم'''، به اعتقاد خدایان مجرد و کلی رسیدند و به نیروهای کلی و نامشخص معتقد شدند. یعنی به همهٔ ارواح فوق طبیعت، عنوان کلی با تلفظهای مختلف مانند إل، الیم و الوهیم<!-- El, Elim, Elohim --> دادند.
|