این مسئله که با استفاده این دستکشها در هر مسابقه یکی از دو طرف حتماً سخت مجروح یا مقتول میشد، سبب منسوخ شدن برگزاری مسابقههای بوکس بدین نحو گردید.
در واقع بازی بوکس با از بین رفتن مسابقههای المپیک توأم گردیده و در سال ۴۰۰ [[بعد از میلاد]] قهرمانان ورزشهای مختلف بوکس را به کلی فراموش کردند.
در همان عصر یا چند قرن بعد [[ورزش کشتی]]گیری که خطرات آن کمتر از اینگونه بوکسها نبود متداول شد و از ورزشهای عمومی گردید.
مقارن با آغاز قرن هیجدهم مجدداً بازی بوکس و کشتیگیری که هر دو از بین رفته بودند شروع شد بهطوریکه حکایت میشود یک نفر کشیش ایتالیایی که نامش «سن برنادن» بود به جوانان عصر خود فن بوکس را میآموخت و منظورش از این عمل این بود که دوئل (مبارزه با شمشیر) که پیوسته با مرگ یکی از دو حریف پایان مییافت را منسوخ نماید و به جای آن نبرد با مشت که خطر آن کمتر است، متداول کند.
سن برنادن رواج این فن را یک نوع احسان و نیکوکاری میدانست از این رو او را پدر بوکس نامیدهاند.
در لندن هم یکی از استادان شمشیر بازی به نام جمس فیک مدرسه ورزش بزرگی دائر کرد که گذشته از تعلیم شمشیر بازی و نیزهپرانی و غیره فنون بوکس را نیز به شاگردان خود میآموخت.
جمس فیک برای مشتزنی قواعد و قوانین مخصوصی وضع نکرد، بلکه مثل امروز محوطهای که اطراف آن با طناب محصور است ایجاد کرد و به شاگردان خود چنین اجازه داد که در حین بوکس حق دارند یکدیگر را گرفته و به شکل کشتی به زمین زنند در این کشتیگیری هر کس که بر زمیننمیخورد فاتح محسوب میشد.
برای این چنین مسابقهها چنانکه ذکر شد قواعد خاصی وضع نشده بود از این لحاظ بسیار خطرناک میشد و داوطلبان بوکس پس از مشت زدن و گلاویز شدن با یکدیگر گاهی هر دو به زمینمیخوردند و در نتیجه تعیین و معرفی فاتح بسیار مشکل میشد.
مقارن با آغاز قرن هیجدهم مجدداً ورزش بوکس شروع شد.
پس از ایجاد بوکس به این صورت یکی از استادان ورزشکار انگلیسی موسوم به چک بروکتون در سال ۱۷۴۹ در مسابقهای که داور قوانین و دستورات مخصوص وضع کرد وسعت میزان مسابقه و عده اشخاصی که حق ورود به محوطه میدان بازی را داشتند معلوم کرد؛ ولی هنوز این بازی بهطور رسمی معمول نشده بود و در هر جا که مشت زنها مسابقه میدادند پلیس آنها را متفرق میساخت.