وارش (مجموعه تلویزیونی): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Pouryaja (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۶۳:
او که نمی‌داند ماهیگیری آن منطقه در سلطه گردنکشی به نام تراب (با بازی بهنام تشکر) است، به دریا می‌زند و در برابر تراب می‌ایستد. وارش ، بیوه جوان که سال‌ها تراب در خیال ازدواج با اوست، با دیدن دلاوری یارمحمد عاشق او می‌شود و به تراب جواب رد می‌دهد. تراب نقشه‌ای می‌چیند تا یارمحمد را از سر راه بردارد، اما اتفاقی که هیچ‌کس انتظارش را نمی‌کشید، از راه رسیده و سرنوشت آدم‌ها را به هم پیوند می‌زند ، پس از مدتی وارش که متوجه شده که تراب قاتل یارمحمد بوده تصمیم به قتل او می گیرد.
این داستان که زمان انقلاب و جنگ تحمیلی را نیز پوشش داده در لحظه مراسم عروسی یوسف متوجه می شوند تهران بمباران شده است
بعد از آن جاوید برادر یوسف تصمیم می گیرد که به جبهه برود و حال داستان به جلو میرود و در ادامه داستان جاوید جانباز میشود و پایش را از دست میدهد و بعد از کشمکش های فراوان و نقشه های موذیانه برادر شکوفه ، بالاخره جاوید و شکوفه ، دختر تراب به هم میرسند و در همین حال یوسف صاحب فرزندی از شیوا میشود و یوسف دیگر با شیوا مثل سابق خوش رو نیست و همیشه با هم در حال بحث هستند و سرانجام‌ این زندگی به طلاق ختم میشود و یوسف تصمیم میگیرد که فرزندش ، شیرین را خودش نگه دارد و از طرفی شیوا با کمک های شاپور ، پسر تراب قصد دزدیدن بچه از یوسف را دارد که موفق نمیشود و در نهایت حکم به نفع یوسف رای میدهد و او شیرین را نگه میدارد و در همین حین که یوسف نمیداند چگونه شیرین را سرگرم کند ، او را در یکی از مهدکودک هایی که دختر دوست پدرش (آقای سرگرزی) مربی آنجاست ، میگذارد و به مروز زمان ، یوسف عاشق آن دختر (نوبر) میشود و با دعوت جاوید و شکوفه و مادرش وارش برای آمدن به تهران و خواستگاری از نوبر ، به خواستگاری نوبر میرود و سرانجام نوبر جواب مثبت میدهد و ..چیز های دیگری که این مجموعه را جذاب تر میکند.
 
== دکور ==