فتیش جنسی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسبها: حذف حجم زیادی از مطالب منبعدار برداشتن بخش بزرگی از صفحه ویرایشگر دیداری |
جز ویرایش 95.82.49.191 (بحث) به آخرین تغییری که 3000MAX انجام داده بود واگردانده شد برچسب: واگردانی |
||
خط ۱۴:
'''صَنَم''' یا '''فِتیش''' ([[انگلیسی]]: fetish) وضعیتی روانشناختی است که در آن یک شیء سبب برانگیختگی جنسی و حتی در مواردِ خاص، ارضای جنسی میشود. به کسی که فتیش داشته باشد فتیشیست میگویند. نامهای دیگر این وضعیت عبارتند از: نمادکامی، صَنَمپَرَستی، فتیشیسم جنسی، فتیشِ جنسی، یا شیءپرستی جنسی.
افراد یادگارپرست به جای تماس جنسی طبیعی با جنس مخالف به یکی از اعضای بدن یا پوشیدنیهای او (جوراب، شورت و غیره) دل میبندند و گاهی نیز از عیوبِ جسمانی مانند انحراف ستون فقرات یا لنگِشِ پا لذت میبرند. این افراد برای بدست آوردن شیء مورد علاقۀ خود از دزدی آن و حتی حمله به افراد برای کندن پوششهای مورد علاقۀ خود مانند جوراب، کفش، کُرست، شورت و غیره ابائی ندارند و درین راه ممکن است طرف را شدیداً مضروب و مجروح کنند.
یادگارپرستی بهصورت ابراز تمایل و [[جاذبه جنسی|جاذبهٔ جنسی]] نسبت به اشیای مادی (همچون لاستیک، چرم، پارچه) یا موارد دیگر (همچون اندامهای غیرجنسیِ بدن، مانند: پا، دست، ناخن) و اشیاء مرتبط با بدن (مانند کفش، جوراب، دستکش) بروز میکند.
== واژهشناسی ==
سطر ۲۱ ⟵ ۲۵:
بیشتر افرادی که تمایل به شیء پرستی جنسی دارند، فعالیتهای مربوطه را در تنهایی انجام میدهند. هر چند در بعضی موارد برای بدست آوردن اشیای مورد نظر خود (غالباً لباسهای زیر، چکمه، یا کفش) مرتکب جرم هم میشوند. اکثر قریب به اتفاق این افراد مرد هستند و اشیایی که انتخاب میکنند بسیار متفاوتند، از اشیاء شهوتانگیز (مثل لباسهای زیر زنانه خصوصاً آنها که پوشیده و کثیف شده و هنوز شسته نشده) گرفته تا اشیایی که ظاهراً کمتر رنگ و بوی جنسی دارند. شیء پرستی اغلب در نوجوانی آغاز میشود. این افراد به اشیای پلاستیکی تمایل زیادی دارند. برخی از این یادگارپرستان تنها پس از پوشیدن لباسهای پلاستیکی به تحریک جنسی میرسند. برخی دیگر به هنگام برقراری رابطه جنسی لباسهای پلاستیکی میپوشند (یا شریک جنسی خود را وادار به پوشیدن آنها میکنند) زیرا تنها از این طریق است که میتوانند به [[برانگیختگی جنسی]] برسند.
شیء پرستی جنسی یکی از پیچیدهترین و گیجکنندهترین انواع رفتار جنسی است. حالتی مزمن دارد، و در برخی موارد جمعآوری اشیای مورد نظر به فعالیت عمده زندگی فرد تبدیل میشود. هیچکس نتوانستهاست به نحو مقتضی علاقه افراد یادگارپرست به اشیای گوناگون را تبیین کند. اگر چه نظریههای مختلفی در این زمینه وجود دارد که دامنهای از تأکید بر انگیزش ناهوشیار تا فرض وجود نقصی خاص در مکانیزمهای عصبی (مثل آنچه در افراد مبتلا به صرع مشاهده میشود) را شامل میشوند، اما علل این رفتار جنسی همچنان ناشناختهاست.<ref name="ReferenceA">اروین جی. ساراسون؛ باربارا آر. ساراسون(۲۰۰۵). روانشناسی مرضی. ترجمه بهمن نجاریان و همکاران(۱۳۹۰)، انتشارات رشد، تهران، صفحات 371-372</ref>
== یادگارپرستی به مثابه بیماری ==
در صورتی که روانشناس یا روانپزشک تشخیص دهد که نوع خاصی از یادگارپرستی، اختلال روانی است، درمان را آغاز میکند. طبق [[راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی]]، نشانههای فتیشیسم باید حداقل ۶ ماه طول کشیده باشند و باعث اختلال در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر حوزههای مهم کارکردی شوند. تنها در این صورت، نیاز به درمان وجود دارد.<ref>[http://www.mums.ac.ir/shares/mental_health/fundamental/87/summer/9.pdf گزارش یک مورد یادگارخواهی و پدوفیلی به همراه اختلال وسواسی جبری] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20160216171854/http://www.mums.ac.ir/shares/mental_health/fundamental/87/summer/9.pdf |date=۱۶ فوریه ۲۰۱۶ }}، مجله علمی پژوهشی اصول بهداشت روانی، تابستان 1387</ref>
درمان مبتنی بر اصول یادگیری برای یادگارپرستی به کار رفته تا حدودی موفق بودهاست. برای مثال، درمان انزجاری، شیء مورد علاقه به صورت واقعی یا خیالی با محرکی ناخوشایند (مثل شوک الکتریکی) یا با تصور موقعیتی که در آن پیدا کردن شیء مورد نظر باعث شرمندگی شدید فرد مبتلا میشود همراه میگردد.<ref>اروین جی. ساراسون؛ باربارا آر. ساراسون(۲۰۰۵). روانشناسی مرضی. ترجمه بهمن نجاریان و همکاران(۱۳۹۰)، انتشارات رشد، تهران، صفحات 373</ref> این بیماری اولین بار توسط آلفرد بینت ساخته و معرفی شد.<ref>Binet, A. (1887). Le fetishisme dans l’amour [Fetishism in love]. Revue Philosophie, 24, 143–167.</ref>
شیء پرستان اغلب در پی درمان بر نمیآیند. در یک بیمارستان بزرگ در لندن، تنها ۶۰ مورد از این اختلال در طول بیست سال تشخیص داده شد (چاکلی و پاول، ۱۹۸۳). از این تعداد حدود سی درصد شان توسط دادگاه ارجاع داده شده بودند. حدود یک سوم بیماران به دلیل اضطراب در مورد رفتارهای یادگار پرستانه خود برای درمان مراجعه کرده بودند. حدود بیست درصد نیز به دلایل دیگر آمده بودند؛ و شیء مورد علاقهشان پس از شروع درمان شناسایی شد.<ref name="ReferenceA" />
== جستارهای وابسته ==
|