ناصر فخرآرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

 

== زندگی‌نامه ==

ناصر فخرآرایی در نوجوانی از خانه گریخت و به عکاسی روی آورد<ref name="q2y8o"/>از طرفی هم [[بازیکن فوتبال]] بود و در تیم «آفتاب شرق» فعالیت می‌کرد و از آنجا که نصف یکی از لاله‌های گوشش بریده شده بود، به «ناصر یه گوش» معروف بود.<ref name="zdsvn">{{یادکرد وب | نام خانوادگی=| نام= | عنوان=خاطرات مرتضی احمدی؛ از زندانی شدن تا وزیر ارشادی متفاوت | وبگاه=عصر ایران | تاریخ=2014-06-14 | سال=2014 | پیوند=https://www.asriran.com/fa/news/340515 | کد زبان=fa | تاریخ بازبینی=2019-07-17}}</ref>{{سخ}}

ناصر فخرآرایی در سال ۱۳۲۷ وضع مالی بسیار بدی پیدا کرد؛ چرا که با تعطیلی چاپخانه‌ای در [[خیابان لاله‌زار]] که وی در آن کار می‌کرد بیکارشده بود و همین باعث گردید که از زندگی ناامید شود.<ref name="zdsvn"/> او از طریق عبدالله ارگانی که یکی از اعضای جوان حزب، و دانشجوی خیلی خوبی بود در ارتباط با [[حزب توده]] قرار گرفت.<ref name="th6fz">{{یادکرد وب | عنوان=آیا عامل ترور، وابسته به حزب توده بود؟ | وبگاه=ایران آنلاین | تاریخ=1396-11-17 | سال=1396 | پیوند=http://www.ion.ir/News/324327.html| کد زبان=fa | تاریخ بازبینی=2019-07-17}}</ref> از طرفی هم چون عضو اتحادیه‌های کارگران چاپخانه بود و عضویت آنجا را داشت<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی۱=ایمن‌آبادی |نام۱=ساسان |عنوان=از ترور شاه تا ترور سپهبد رزم آرا |تاریخ=۱۳۸۲ |ناشر=خجسته |مکان=تهران |شابک=964-6233-54-6 |صفحات=۱۳–۱۷}}</ref> با گردانندگان روزنامه پرچم اسلام که متعلق به فقیهی شیرازی دامادِ [[آیت الله کاشانی]] بود ارتباط برقرار نمود.<ref name="zulba">{{یادکرد وب | نام خانوادگی=Norouzi | نام=Ebrahim & Arash | عنوان=Iran's Decade of Assassinations: 1946-1955 | وبگاه=The Mossadegh Project | تاریخ=2011-01-13 | سال=2011 | پیوند=http://www.mohammadmossadegh.com/news/irans-decade-of-assassinations/ | کد زبان=en | تاریخ بازبینی=2019-07-17}}</ref> و تصمیم به ترور شاه گرفت.<ref name="th6fz"/>