پیر پالاندوز: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
نجات ۰ منبع و علامتزدن ۱ بهعنوان مرده.) #IABot (v2.0 |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
شیخ محمد کارندهی مشهور به عارف و از طریق باطن به درویش ملقب شد و در کارنده [[استان خراسان رضوی|خراسان]] به دنیا امد <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=خاوری، اسدالله، ذهبیه تصوف علمی و آثار ادبی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش.}}</ref> و سپس در شهر مقدس [[مشهد]] زندگی کرد و تا زمان رحلتش انجا بود
او بیست و هفتمین قطب [[سلسله ذهبیه]] است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=خاوری، اسدالله، ذهبیه تصوف علمی و آثار ادبی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش.}}</ref> خلیفه چهارمش در این سلسله او را به نام خفاف خوانده
'''شیخ درویش محمد کارندهی'''
'''بود خفاف ان شهنشاه ولی'''
'''امر خفافی بدش کسب حلال'''
'''بود قطب و پایه اهل کمال'''<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=جوهری تبریزی،نجیب الدین رضا،سبع المثانی}}</ref>
از تحصیلات و سلوکش اطلاعاتی در دسترس نیست اما از انچه خلیفه چهارمش در حق او سروده معلوم می شود سواد به معنای متعارف نداشته برای همین رساله و یا کتابی تالیف نکرده و حتی در زمان حیاتش به دلیل کثرت مدعیان ارشاد و [[عرفان]] از اینکه بر مسند ارشاد بنشیند سر باز زده و به کسب پرداخته تا در واقعه ها و مکاشفات گوناگون او را امر به ارشاد میکنند <blockquote>در یک مکاشفه وقتی او مامور به ارشاد میشود در جواب میگوید '''من سواد ندارم''' و در جواب به او میگویند</blockquote>'''بار دیگر گفتنش کای شیخ عصر'''
'''ما نخواهیم از تو هیچ از نظم و نثر<ref name=":0" />'''
و همینطور در مکاشفه ای که گویا وی را به دستور [[حجت بن الحسن|امام زمان]] (عج) به چهار میخش میکشند و زنجیر میکنند و اعضایش را میشکنند که چرا از امر ارشاد سرباز زده ولی با وساطت [[علی بن موسی الرضا|امام رضا]](ع) امام زمان او را میبخشند وی مدت طولانی متاثر از این مکاشفه بوده و حال خوبی نداشته ولی پس از بهبود به امر ارشاد میپردازد
به دلیل الهاماتی که به وی شده بود و مکاشفاتی که داشت برای اینکه جانشینی تربیت کند خانقاهی میسازد که افراد با استعداد و سلاک را جذب کند این خانقاه تا زمان سید [[سید قطبالدین محمد نیریزی|قطب الدین نیریزی]] دایر بود
او توانست مردانی مانند [[گنبد سبز (مشهد)|شیخ محمد مومن]](مدفون در گنبد سبز مشهد) تربیت کند که شیخ مومن هم [[شیخ بهایی]] و [[ملا محسن فیض کاشانی|ملاحسن فیض کاشانی]] را تربیت میکند و شیخ بهایی هم [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] اول و دوم را تربیت میکند ولی باز درویش محمد کارندهی به هدف خود که تربیت جانشین بود نرسیده بود تا این که در مناجاتی که زیر بقعه رضوی علیه السلام داشت خواهر زاده هجده ساله اش شیخ حاتم زراوندی را به وی معرفی میکنند و مشغول به تربیت وی میشود و او را جانشین خود اعلام میکند
پس از رحلت شیخ محمد کارندهی ،خلیفه و خواهرزاده اش شیخ حاتم زراوندی ،بقعه و بارگاهی بر مزار وی ساخت و خود شیخ حاتم زراوندی هم در همین بقعه کنار استادش شیخ مجمد کارندهی بعد از وفات دفن شد
== ارامگاه ==
{{جعبه اطلاعات عالم مسلمان|نام=شیخ محمد کارندهی|درگذشت=1037|زادگاه=کارنده|مذهب=شیعه 12 امامی|محل اقامت=مشهد|دوران=صفویه|شاگردها=شیخ محمد مومن،حاتم زراوندی|استادها=شیخ تاج(جمال)الدین حسین تبادکانی}}
این مقبره در قسمت شمال شرقی مجموعه حرم حضرت رضا قرار دارد و شامل بنایی چهارگوش با گنبدی بر فراز آن، و ایوانی آجری در مقابل است. در داخل بقعه، شاهنشینی است که در بالای آن، یزدیبندیهایی اجرا شده که در اصل دارای نقاشی بودهاست، و به داخل بقعه جلوه خاصی میبخشیدهاست. بدنههای بنا، از دوران صفویه، دارای تزئینات نقاشی بوده که بر اثر گذشت زمان و نفوذ رطوبت، جز بخش کمی از آن که مرمت و ثابت گردیده، بقیه از میان رفتهاست. در زیر کاسه گنبد نیز ترنج زیبایی با نگارههای گیاهی نقشاندازی شدهاست.
نمای خارجی بنا به ایجاد طاقنماهای تیزهدار آجری و پشتبغلهای کاشی و قابهای مستطیل تزئینی بر فراز آنها، در عین سادگی، منظرهای زیبا دارد.
سطر ۱۶ ⟵ ۳۹:
[[رده:اهالی خراسان]]
[[رده:عارفان مسلمان]]
[[رده:عارفان شیعه]]
|