محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۴۳:
* تیم فسیل: آنچه در کنار تنه اصلی می‌روید.
* مُه‌کُشَک یا مخ کش: درختچه‌ای که از تنه فسیل برآید. در بم و نرماشیر به آن‌ها جنگ می‌گویند.
* اَبار یا هبار ( Hobar ): گردی که از نخل نر ترشح می‌شود. در [[بم]] و [[نرماشیر]] به آن‌ها بو می‌گویند. در جیرفت و میناب به آن ایوار می‌گویند.
* [[گله‌بشکن]] یا تَرَکی: از آفت‌های نخل.
* تازوغ: سوسکی از آفت‌های نخل.
خط ۱۵۲:
* پاتیزه: پیش (برگهای) جوانتر
* تاره: خوشه نخل، زمانی که در غلاف خود قرار دارد و هنوز چوبی نشده‌است.<ref name="ReferenceA" />
* پریچه یا پیرچه یا پریخ ( Perikh ): الیاف اطراف برگ خرما که چسبیده به تنه درخت است. پریچه در بعضی مناطق به‌عنوان اسکاچ نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. در استان بوشهر همان «لیف» نامیده می‌شود. در جیرفت به آن‌ها سیس می‌گویند. در بم و نرماشیر به آن‌ها سی سی می‌گویند.
* پیش: برگ درخت خرما
* پاگنه: انتهای پیش که متصل به درخت خرما است. در استان بوشهر این بخش «تاپول» نامیده می‌شود. در جیرفت به آن‌ها تَگ می‌گویند. در بم و نرماشیر به آن‌ها لتی می‌گویند.
* دُم باز: خرمایی که نیمی از آن رسیده و حالت رطبی داشته و نیمهٔ بالایی به حالت خارک یا نارس باشد<ref>لغت‌نامه دهخدا</ref>
* هارما : در منطقه جنوب کشور(بندرعباس و لارستان) خرما را برگرفته از گویش پهلوی(اچم) هارما(HARMA) و ارما ( Orma ) می خوانند .
 
== خرما در ایران ==