باور: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Original article source update |
جز ویرایش 86.57.99.14 (بحث) به آخرین تغییری که Telluride انجام داده بود واگردانده شد برچسب: واگردانی |
||
خط ۳۲:
در [[معرفتشناسی]]، فیلسوفان از واژهٔ «باور» برای اشاره به نگرشهای شخصی مرتبط با ایدهها و مفاهیم [[ارزش حقیقی|درست یا غلط]] استفاده میکنند. با این حال، «باور» نیاز به [[دروننگری]] و احتیاط فعال ندارد. به عنوان مثال، ما هرگز به این فکر نمیکنیم که آیا خورشید برخواهد آمد یا خیر. به جای آن، به سادگی فرض کنیم که خورشید طلوع خواهد کرد. از آنجا که «باور» یک جنبه مهم زندگی دنیوی است، بنا به نظر اِریک شویتزگِبِل {{انگلیسی|Eric Schwitzgebel}} در ''دائرةالمعارف فلسفه استنفورد''، یک سواب مربوط این است که: «چگونه یک موجود فیزیکی خالص میتواند باورهایی داشته باشد؟»<ref>Compare: [http://plato.stanford.edu/entries/belief/] – "The 'mind-body problem', for example, so central to philosophy of mind, is in part the question of whether and how a purely physical organism can have beliefs." Retrieved 01 July 2016.</ref>
در [[فلسفه ذهن]] مدرن، کلمه '''اعتقاد''' برای حالتی اطلاق میگردد که ما چیزی را راست و درست میدانیم. در این معنی، اعتقاد به چیزی نیازمند تأمل در مورد آن چیز نیست: یک فرد بالغ و معمولی از میان تعداد زیادی از اعتقاداتش تنها به چند از آنها میتواند حضور [[ذهن]] داشتهباشد. در بیان ساده، بسیاری از چیزهایی که ما بدانها اعتقاد داریم اموری کاملاً روزمرهاند: ما سر داریم، الان [[قرن بیستویکم]] است و استکان چایی روی میز است؛ بنابراین شکلگیری یک عقیده از مهمترین و اساسیترین خصوصیات ذهن است و مفهوم اعتقاد نقش بسیار مهمی را در فلسفه ذهن و [[معرفتشناسی]] دارد. به عنوان مثال «مسئله ذهن-بدن»، که از بنیادیترین [[مسائل فلسفه]] ذهن است، تا حدی به این سؤال میپردازد که یک موجود کاملاً فیزیکی چگونه میتواند اعتقاداتی داشتهباشد. بخش بزرگی از معرفتشناسی حول این سؤال میگردد که چگونه اعتقادات ما قابل پذیرش به عنوان آگاهیاند.
اکثر فلاسفه معاصر اعتقاد را یک نگرش و حالت نسبت به یک [[گزاره]] میدانند. گزارهها معانی جملاتی هستند. به عنوان مثال، اگر دو جمله معنی یکسانی داشتهباشند مانند («برف سفید است» در فارسی و "snow is white" در انگلیسی) گزاره یکسانی را بیان میکنند و اگر دو جمله معانی متفاوتی داشتهباشند گزارههای متفاوتی را القا میکنند. در نتیجه نگرش گزارهای یک حالت ذهنی به صورت داشتن نگرش، و حالتی دربارهٔ یک گزاره یا شرایطی که در آن گزاره صحیح است. این حالت ذهنی به صورت زیر قابل بیان است:
|