دست تاریک، دست روشن: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
In twilight (بحث | مشارکت‌ها)
In twilight (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۰:
===دست تاریک، دست روشن===
داستان درباره مردی‌ست به نام «رحمت حاجی‌پور» که با رفیقش، «کاتب»، به روستایی می‌روند. کار رحمت گردآوری قصه‌ها و آیین‌های روستایی‌ست. کاتب به شهر بازمی‌گردد اما رحمت با دختری خانزاده ازدواج می‌کند و در روستا ماندگار می‌شود. اهالی روستا معتقدند حیوانی شبانه به قبرستان روستا می‌رود و اجساد مردگانشان رااز قبر بیرون می‌کشد. رحمت پی می‌برد حیوانی درکار نیست و کسی که مرده‌ها را از قبر بیرون می‌کشد زنش، «ماهدخت»، است. مضمون این داستان، از داستان «دختر قاضی» کتاب [[فرج بعد از شدت]] گرفته شده است. <ref name=دستغیب>{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی۱= [[عبدالعلی دستغیب|دستغیب، عبدالعلی]] |نام۱=|نام خانوادگی۲= |نام۲= |تاریخ= تیر ۱۳۷۵|عنوان= نقد کتاب: دست تاریک، دست روشن - مجموعه داستان (1374) هوشنگ گلشیری|پیوند=http://ensani.ir/fa/article/263906/%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86-%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-1374-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF-%DA%AF%D9%84%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C |ژورنال= [[چیستا (نشریه)]] |دوره= |شماره=۱۳۰ |صفحات=۸۸۶-۸۷۹ |doi= |تاریخ بازبینی= ۱۳۹۹-۰۱-۲۰}}</ref>
===نقاش باغانی===
===نقشبندان===
در داستان ''نقشبندان'' راوی و زنش،‌ شیرین، به همراه بچه‌هایشان به اروپا مهاجرت می‌کنند. راوی زنش را طلاق می‌دهد و به ایران برمی‌گردد و شیرین و بچه‌ها در اروپا می‌مانند. بچه‌ها بزرگ می‌شوند، فارسی را فراموش می‌کنند و اروپایی می‌شوند. شیرین تنها می‌ماند. داستان خاطرات مقطع این خانواده در اروپا و ایران است.
===حریف شب‌های تار===
===خانه روشنان===
 
==پانویس==