میرزا مهدی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
MH.MOID (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، ابرابزار
اضافه کردن دیدگاه دیگران نسبت به میرزا مهدی اصفهانی و همچنین بند توصیف مخالفت ایشان با حکمت و عرفان
برچسب‌ها: برخی خطوط با فاصله آغاز شده‌اند افزودن القاب متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری
خط ۶۹:
=== تناقض در منطق بشری ===
[[محمد صادقی تهرانی]] در [[تفسیر الفرقان]]، فلسفه ای را که بر مبنای منطق علمی بنا شده پر از مطالب غلط و خطا می‌داند. در ضمن این بحث، ۶۶ عنوان از اختلافات موجود بین علمای منطق را نقل می‌کند که میرزا مهدی اصفهانی آنها را استخراج کرده‌است.<ref name="ReferenceA">صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱۲، ص ۳۷</ref> روایت [[محمد صادقی تهرانی]] از ۶۶ تناقض منطق بشری از دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی منحصر به فرد است و در کتابهای شناخت نامه<ref>مجموعه نویسندگان، شناخت نامه فقیه اهل بیت میرزا مهدی اصفهانی ره، مؤسسه معارف اهل بیت</ref> و اندیشه نامه<ref>مجموعه نویسندگان، اندیشه نامه فقیه اهل بیت میرزا مهدی اصفهانی ره، مؤسسه معارف اهل بیت</ref> میرزا مهدی اصفهانی، ذکری از این موضوع نشده‌است. هر چند [[محمد صادقی تهرانی]] مدت کوتاهی شاگرد میرزا بوده، ولی می‌گوید این مطالب را از طریق یکی از شاگردان بزرگ وی نقل کرده‌است. وی نامی از این شاگرد میرزا نمی‌برد.
 
<br />
 
== ميرزا مهدي اصفهاني و مخالفت با حكمت و عرفان ==
بارزترين ويژگي‌ میرزا مهدی اصفهاني برخورد بسیار شديد او با حكمت و عرفان است به گونه‌اي که وي حتي بر فراز منبر نيز در نقد مباني عرفانی شدیداً به هیجان می‌آمد و عنان اختیار خود را از دست می‌داد و به سادگي دربارة عرفان و عرفای بزرگ و حتی به کسانی که زنده بودند ناسزا می‌گفت.
 
اين جسارت‌ها گاه آنقدر شديد مي‌شد كه حتي دلباختگان و شيفتگان ايشان در جواز اقتدا به آن مرحوم شك مي‌كردند چنان كه در بين ارادتمندان ايشان در خراسان معروف است كه در مجلسي چنان تعابير مرحوم ميرزا نسبت به حكما تند شد كه آية‌الله ميرزا جواد آقاي تهراني پس از درس به دليل اينكه مي‌خواست در نماز ايشان شركت كنند از وي تقاضا نمود كه استغفار كند.
 
مرحوم آقا سيد محمد حسن قاضي رحمه‌الله؛ آقازادۀ ارشد عارف رباني عالم بالله و بأمرالله مرحوم آية‌الله حاج ميرزا علي قاضي قدس‌سرّه در مصاحبه‌اي مي‌گويند:<blockquote>«من يك ماه رمضان در مشهد بودم و پاي منبر آقاي ميرزا مهدي اصفهاني حاضر شدم، ايشان سر منبر مي‌رفت و زياد هم عصباني مي‌شد و به پدرم ناسزا مي‌گفت. صراحتاً مي‌گفت: «آن سيدي كه در نجف است، ريشش قرمز است و قدش كوتاه است و فلان ....» بعضي‌ها به او گفتند: «پسرش پاي منبر شما اينجا نشسته‌است.» بعد از آن آمد و از من خيلي عذر خواست و حتي يك روز مرا به منزلش براي افطار دعوت كرد. من منبرهاي او را مي‌نوشتم و وقتي به نجف رفتم آنها را به آقا نشان دادم . پدرم گفت: «‌اينها چيست كه تو نوشته‌اي؟ هرگز آقا ميرزا مهدي اصفهاني يك چنين حرف‌هايي نمي‌زند. مگر ديوانه‌اي تو! آنها را دور بينداز!» من هم آنها را دور ريختم. بعد از حدود سي سال كه كتاب ابواب الهدي چاپ شد، آن را خواندم ديدم صد رحمت به آنچه در مشهد شنيدم!»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=كيهان فرهنگي، آذر ۱۳۸۲،شمارة ۲۰۶ ، ص ۱۱، يادنامة عارف كبير سيد علي قاضي}}</ref></blockquote>
 
== از نگاه دیگران ==
سطر ۸۷ ⟵ ۹۶:
من مرحوم میرزا را در مشهد درک کردم، بعد در تهران به درس [[میرزا مهدی آشتیانی]] رفتم و از ایشان در مباحث مختلف فلسفی و آنچه تدریس می‌کردند، مطالبی آموختم در حدی که ایشان قبول کردند که من حرف‌هایشان را دارم و آنچه را که فرموده‌اند را فهمیده‌ام و به آنها رسیده‌ام. به من فرمودند: علت اینکه حرف‌های من را فهمیده‌ای، اما آن را قبول نمی‌کنی چیست؟! من گفتم: جهتش این است که من از مرحوم میرزا مهدی اصفهانی مطالبی یادگرفته ام که با توجه به آنها نمی‌توانم قبول کنم.
 
ما بارها منزل میرزا می‌رفتیم. فرش منزل میرزا دو عدد پلاس بود و خود میرزا از چاه آب می‌کشید و توی حوض می‌ریخت و من اینها را خودم شاهد بودم… میرزا نوکر نداشت.</blockquote>من از شاگردان مرحوم میرزا شنیده بودم که ایشان تخلیه روح دارند. بعد از درس که خلوت شد به مرحوم میرزا گفتم: من سخت باورم. اینها حرفی زده‌اند. اما من می‌خواهم از خودتان بشنوم شما تخلیه روح دارید؟ ایشان مکثی کردند و گفتند: بله، من می‌توانم روحم را دو ساعت از بدنم جدا نگه دارم. سپس گفتند: من تجرد عن تجرد هم دارم و بعد تجرد عن تجرد را توضیح دادند.»<ref>{{یادکرد وب|عنوان=حضرت وحید خراسانی: غروی اصفهانی حوزه مشهد را منقلب کرد {{!}} خبرگزاری بین‌المللی شفقنا|نشانی=https://fa.shafaqna.com/news/661292/|بازبینی=2019-07-11|کد زبان=fa-IR|نام=اعظم|نام خانوادگی=حاتمی}}</ref>
 
[[محمد صادقی تهرانی]]، از میرزا با عناوینی مانند «عیلم نحریر و علامة کبیر کان فی سلک الفلاسفة المنطقیین و العرفاء الرسمیین، ثم أصبح من أکبر المعارضین لذلک الثالوث» و «بحر المعارف الربانیة، المتحقق بحقیقة من المعرفة الشهودیة» تجلیل می‌کند.<ref name="ReferenceA"/> وی که منظومه را در قم نزد اساتید دیگری تملذ کرده بود و بر آن تسلط داشت در مورد درس منظومه میرزا می‌گوید:<blockquote> تابستان همان سال به مشهد مشرف شدم و توفیق شرکت در درس میرزا مهدی اصفهانی را یافتم که ایشان نیز شرح منظومه حکمت ملاهادی سبزواری را تدریس می‌کردند. ایشان را مرد بسیار عمیق یافتم که متن موزون منظومه را با تسلطی منحصر به فرد موشکافانه و دقیق، با رعایت کامل قواعد مشکل صرفی و نحوی آن می‌خواند و یک به یک رد می‌کرد. دائم پای خود را با عصبانیت تکان می‌داد که آقا اینها مغز را مختل می‌کند. این اسفار و منظومه خلاف نص قرآن است.<ref name="ReferenceB">روحانی صدر، حسین، سرچشمه و سرآب در خدمت خادم‌القرآن، ص ۳۸</ref>
 
سيد محمد حسين حسيني طهراني از قول سید جمال گلپایگانی استاد میرزا مهدی اصفهانی می گوید:
 
«مرحوم آقا سيد جمال‌الدين براي حقير نقل كردند كه چند نفر از شاگردان ما دچار خطا و اشتباه شدند؛ و چون ظرفيت سلوك را نداشتند ما به هرگونه بود آنها را روانه‌ي ايران نموديم؛ از جمله آقا ميرزا مهدي اصفهاني بود كه مدتي با اصرار از ما دستور مي‌گرفت و از جمله دستورها اين بود كه نوافل خود را به نحو نماز جعفر طيار بخواند؛ او در وقتي چنين حالي پيدا كرد كه به هر جا نگاه مي‌كرد سيد جمال مي‌ديد؛ و ما هرچه خواستيم به او بفهمانيم اين معناي حقيقت وجود نيست؛ بلكه ظهوري است در يكي از مجالي امكانيه و چيز مهمي نيست، نشد؛ و اين رؤيت را دليل بر آن مي‌گرفت كه در عالم وجود حجت خدا، سيد جمال است؛ و پس از خارج شدن از اين حال، براي او شك و ترديد پيدا شد كه آيا اين سير و سلوك حق است و يا باطل؟ و روزي كه در وادي السلام رفته بوده‌است در مكاشفه‌اي مي‌بيند كه حضرت بقية‌الله ارواحنا فداه كاغذي به او دادند و در پشت آن كاغذ به خط سبز نوشته‌است: أنا الحجة ابن الحسن. خودش اين مكاشفه را تعبير به بطلان سير و سلوك خود نموده؛ و از آنجا از عرفان و پيمودن راه خدا زده مي‌شود» <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جنگ خطي علامه حسيني طهراني، ج۱۵، ص ۸۰}}</ref>
 
سيد جلال‌الدين آشتياني از اساتید خبره فلسفه و عرفان در مورد میرزا مهدی اصفهانی می‌گوید:
من از شاگردان مرحوم میرزا شنیده بودم که ایشان تخلیه روح دارند. بعد از درس که خلوت شد به مرحوم میرزا گفتم: من سخت باورم. اینها حرفی زده‌اند. اما من می‌خواهم از خودتان بشنوم شما تخلیه روح دارید؟ ایشان مکثی کردند و گفتند: بله، من می‌توانم روحم را دو ساعت از بدنم جدا نگه دارم. سپس گفتند: من تجرد عن تجرد هم دارم و بعد تجرد عن تجرد را توضیح دادند.»<ref>{{یادکرد وب|عنوان=حضرت وحید خراسانی: غروی اصفهانی حوزه مشهد را منقلب کرد {{!}} خبرگزاری بین‌المللی شفقنا|نشانی=https://fa.shafaqna.com/news/661292/|بازبینی=2019-07-11|کد زبان=fa-IR|نام=اعظم|نام خانوادگی=حاتمی}}</ref></blockquote>
 
«اين مخالفت با فلسفه در مشهد، تاريخچه‌اي دارد و آن برمي‌گردد به زمان آقا ميرزا مهدي اصفهاني كه شاگرد ميرزا حسين نائيني بوده‌است. او در ابتدا مي‌رود و همان طريقة آخوند ملاحسينقلي همداني و آقا شيخ محمد بهاري و آقا سيد مرتضي كشميري را انتخاب مي كند. روزه زياد مي گيرد؛ نماز زياد مي‌خواند؛ اذكار وارد شده از أئمه را انجام مي دهد ، مدتي اين كار را مي كند. آقاي خوئي براي من نقل كرد؛ از آقاي ميلاني هم شنيدم كه مرحوم آقا شيخ ابوالقاسم اصفهاني كه استاد آقاي بروجردي رحمةالله‌عليه بود مي‌گفت : مرحوم آقا ميرزا حسين نائيني پنجاه دينار به من داد و گفت: ايشان را ببر ايران و معالجه اش كن! ما آمديم شميران جائي گرفتيم. پس از مدتي حالش بهتر و سرانجام خوب شد. بعد مي‌رود نزد مرحوم آقا ميرزا احمد آشتياني كه شاگرد نائيني بود و با وي دوست بود و مهمان او مي شود‌؛ بعدها آقا ميرزا احمد مي‌گفت: شواهدالربوبية را پيش من مي‌خواند؛ اما فهم مطالب فلسفي برايش از أصعب امور بود. در ابتدا چنين عقايدي را نداشت؛ اما پس از آن كه به اصفهان رفت كار به جائي رسيد كه از عرفان سرخورد و به جان فلسفه افتاد.»<ref>{{یادکرد ژورنال}}</ref>
[[محمد صادقی تهرانی]]، از میرزا با عناوینی مانند «عیلم نحریر و علامة کبیر کان فی سلک الفلاسفة المنطقیین و العرفاء الرسمیین، ثم أصبح من أکبر المعارضین لذلک الثالوث» و «بحر المعارف الربانیة، المتحقق بحقیقة من المعرفة الشهودیة» تجلیل می‌کند.<ref name="ReferenceA"/> وی که منظومه را در قم نزد اساتید دیگری تملذ کرده بود و بر آن تسلط داشت در مورد درس منظومه میرزا می‌گوید:<blockquote> تابستان همان سال به مشهد مشرف شدم و توفیق شرکت در درس میرزا مهدی اصفهانی را یافتم که ایشان نیز شرح منظومه حکمت ملاهادی سبزواری را تدریس می‌کردند. ایشان را مرد بسیار عمیق یافتم که متن موزون منظومه را با تسلطی منحصر به فرد موشکافانه و دقیق، با رعایت کامل قواعد مشکل صرفی و نحوی آن می‌خواند و یک به یک رد می‌کرد. دائم پای خود را با عصبانیت تکان می‌داد که آقا اینها مغز را مختل می‌کند. این اسفار و منظومه خلاف نص قرآن است.<ref name="ReferenceB">روحانی صدر، حسین، سرچشمه و سرآب در خدمت خادم‌القرآن، ص ۳۸</ref>
 
<blockquote>