ذهن ناهشیار: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←نظریه فروید: یک پاراگراف به نظریهی فروید اضافه شد. |
←نظریه فروید: سه دیدگاه فروید در ناهشیار اضافه شد. توضیحات بیشتر اضافه خواهد شد. |
||
خط ۲۵:
[[پرونده:Structural-Iceberg.png|چپ|قاب|برای توضیح دادن ساختار ذهن از یک کوه یخی استفاده میشود.]]
مفهوم ناهشیار از قسمتهای اصلی نظریهي فروید یود. با اینکه شعرا و انیشمندان از زمانهای بسیار قبل از وجود ناهشیار باخبر بودند، این فروید بود که به ناهشیار در محدودهی علم روانشناسی رسمیت بخشید<ref>Wollheim, Richard (1971). ''Freud''. London, Fontana Press, pp. 157–76</ref>. فروید مشخصا بیان میدارد که مفهوم ناهشیار بدان معنا که او در ابتدا آن را مشخص کرد، بر پایهي نظریهي سرکوب قرار دارد. او یک چرخه را در نظر گرفت که در آن ایدهها سرکوب میشوند، ولی در ذهن باقی میمانند، از من هشیار حذف میشوند ولی همچنان فعال باقی میمانند و تحت شرایط خاصی مجددا به من آگاه باز میگردند. این نظریه بر اساس مطالعهی موارد بیماری هیستریا انجام شد که معلوم کرد که بیماران از خود رفتاری بروز میدهند که نمیتوان آنها را به هیچ وجه توجیه کرد بدون آنکه به ایده یا فکری که بیمار از آن کاملا ناگاه است رجوع داد. و روانکاوی بیماران متعاقبا نشان داد که این افکار به سناریوهای جنسی سرکوب شده (واقعی یا تصوری) دوران کودکی آنها باز میگردد. در بازبینیهای آتی فروید از مقولهي سرکوب، در مقالهي سال ۱۹۱۵ او تحت عنوان سرکوب، فروید تفاوت سرکوب اولیه را که به تابوی جهانگیر میل جنسی به افراد خانواده باز میگردد (که از بدو تولد به همراه دارد) و سرکوبی (پس از دریغشدن) که ناشی از اتفاقات زندگی فرد است (که در طی شکلگیری ایگو رخ میدهد) که در آن چیزی که در ابتدا هشیار بود از هشیاری پسزده میشود<ref>Wollheim, Richard (1971). ''Freud''. London, Fontana Press, pp. 157–76</ref>.
در طی توسعه و اصلاح نظریهی فرآیند ذهنی ناهشیار که فروید در مقالهی سال ۱۹۱۵ خود تحت عنوان «ناهشیار» نوشته بود، فروید به موضوع از سه دیدگاه نگاه میکند: پویا، مکاننگاری و اقتصادی.
'''دیدگاه پویا''' تشکیل شدن ناهشیار را ابتدا به واسطهي سرکوب و سپس طی فرآیند «سانسور شدن» (که افکار ناخواسته و افکار اضطرابزا را به ناهشیار میفرستد) بررسی میکند.
'''دیدگاه اقتصادی''' تمرکز بر مسیر به وجود آمدن محتوای سرکوب شده «باقیماندههای انگیزشهای جنسی» هنگامی که تحت تغییرهای پیچیده قرار میگیرند و تبدیل به نشانگان بیماری و یا به افکار ناهشیار طبیعی مانند رویاها یا از زبان پریدنها تبدیل میشوند. اینها موضوعاتی بودند که فروید مشروح آنها را در کتابهای تعبیر رویاها و آسیبشناسی روانی زندگی روزمرهی خود کاوش کرد.
هنگاهی که هر دوی دیدگاههای فوق در مورد ناهشیار در حالی که قرار است وارد هشیاری شود تمرکز میکند، '''دیدگاه مکاننگاری''' تغییر دیدی ارائه میدهد که در آن خاصیتهای نظام ناهشیار و فرآیندهای خاص خودش و شیوههای عملکردیاش مانند شماتت و سر دیگری خالی کردن بروز بیشتری دارد.
این «اولین مکاننگاری» یک مدل ساختار روانی ارائه میدهد که از سه نظام (سیستم) تشکیل میشود:
[[زیگموند فروید|فروید]] ذهن را به دو قسمت هشیار و ناهشیار تقسیم کرد. بخش هشیار ذهن در برگیرندهٔ تمام افکار، احساسها و اعمالی است که ما در حال حاضر از آن آگاهی داریم. ناهشیار شامل چیزهایی است که از آگاهی شخصی ما پنهان است. به باور فروید، ناهشیار، انگیزههای ابتدایی و غریزی ما و نیز خاطرهها و هیجانهای اضطراب آوری که از نفوذ آنها به ذهن هشیار جلوگیری شدهاست، را در بر میگیرد.
|