امپراتور [[دیوکلسین]] (۲۸۴–۳۰۵ در قدرت)، امپراتوری را در سال ۲۸۶ به دو بخش اداری و اجرایی [[امپراتوری بیزانس|نیمه شرقی]] و [[امپراتوری روم غربی|نیمه غربی]] تقسیم کرد؛ اما این تقسیمبندی به وسیلهٔ ساکنان و فرمانروایان این بخش به در نظر گرفته نمیشد از آنجایی که تمامی فرمانهای قانونی و اجرایی یک بخش در بخش دیگر نیز معتبر شناخته میشد.<ref name="Collins9">Collins ''Early Medieval Europe'' p. 9</ref>{{efn-ua|این سیستم به عنوان سیستم تتراشی شناخته میشود.<ref name=Collins9/>}} در سال ۳۳۰ م و پس از دورهٔ جنگهای داخلی، [[کنستانتین یکم|کنستانتین بزرگ]] (۳۰۶–۳۳۷ در قدرت) شهر [[بیزانتیوم]] را به عنوان پایتخت قسمت شرقی و نام تازهٔ ''[[قسطنطنیه|کُنستانتینوپول]]'' بنیان نهاد.<ref name="Collins24">Collins ''Early Medieval Europe'' p. 24</ref> اصلاحات دیوکلیسن بدون اینکه منجر به جنگ داخلی گردد، دیوانسالاری حکومتی را تقویت کرد، سیستم مالیاتی را اصلاح کرد و سپاه امپراتوری را قدرتمندتر کرد، این اصلاحات برای دوام امپراتوری زمان بیشتری فراهم کرد اما نتوانست مشکلاتی که پیش روی امپراتوری قرار میگرفت را حل نماید؛ از این مشکلات میتوان به این موارد اشاره کرد: مالیاتهای سنگین، کاهش میزان زادوولد، و فشار بر روی مرزهای امپراتوری و ….<ref name="Cunliffe405">Cunliffe ''Europe Between the Oceans'' pp. 405–406</ref> جنگ و درگیری داخلی میان امپراتورهای رقیب به کاری رایج در میان سده چهارم میلادی بدل شده بود و باعث گشت تا سربازان و نیروهایی که باید در مرزهای امپراتوری بهسر میبردند، سرگرم اینکار گردنند و دست متجاوزان و صحرانشینان افزایش مهاجم برای حملاتشان باز شود.<ref name="Collins31">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 31–33</ref> در بیشتر سده چهارم میلادی جامعه رومی، بر گونهٔ تازهای که با مدل [[فرهنگ روم باستان|دوران باستان]] متفاوت بود، استوار گردید و باعث افزایش شکاف طبقاتی میان ثروتمند و فقیر و همچنین کاهش و زوال قدرت و سرزندگی در میان شهرهای کوچک گردید.<ref name="Brown34">Brown ''World of Late Antiquity'' p. 34</ref> تعییر دیگری که به وقوع پیوست [[مسیحیسازی]] و تغییر دین رسمی امپراتوری به [[مسیحیت]] در روندی تدریجی بود که از سده دوم تا سده پنجم میلادی به درازا انجامید.<ref name="Brown65">Brown ''World of Late Antiquity'' pp. 65–68</ref><ref name="Brown82">Brown ''World of Late Antiquity'' pp. 82–94</ref>
[[پرونده:Europe map 450.PNG|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Europe_map_450.PNG|چپ|بندانگشتی|نقشهٔ تقریبی مرزهای اروپا در حدود سال ۴۵۰ میلادی]]
در سال ۳۷۶ م [[گوتها]]، که از [[هون]]ها فرار میکردند، اجازهنامهای از امپراتور [[والنس]] دریافت نمودند (۳۶۴–۳۷۸ م در قدرت) تا در ایالت رومی [[تراکیه]] واقع در شبهجزیره [[بالکان]] ساکن گردند. این اسکان یافتن به راحتی صورت نپذیرفت و هنگامی که افسران رومی نتوانست مشکلات به وجود آمده را برطرف نمایند، گوتها به تاخت و تاز و غارت در مناطق امپراتوری مبادرت ورزیدند.{{efn-ua|The commanders of the Roman military in the area appear to have taken food and other supplies intended to be given to the Goths and instead sold them to the Goths. The revolt was triggered when one of the Roman military commanders attempted to take the Gothic leaders hostage but failed to secure all of them.<ref name=Collins51>Collins ''Early Medieval Europe'' p. 51</ref>}} والنس که در تلاش برای از بین بردن این وضعیت وخیم بود در [[نبرد آدریانوپل]] در ۹ اوت ۳۷۸ م بدست گوتها کشتهشد.<ref name="Bauer47">Bauer ''History of the Medieval World'' pp. 47–49</ref> در کنار تهدیدهای کنفدراسیونهای قبایل از شمال در میان خود امپراتوری نیز مرزبندیهایی میان امپراتوری به وجود آمد، مخصوصاً کلیسای مسیحی که مشکلاتی را به وجود آورد.<ref name="Bauer56">Bauer ''History of the Medieval World'' pp. 56–59</ref> در سال ۴۰۰ م [[ویزیگوتها]] به امپراتوری روم غربی هجوم بردند و اگرچه مدتی عقب رانده شدند اما سرانجام در ۴۱۰ م [[غارت رم (۴۱۰)|شهر رم را غارت]] کردند.<ref name="Bauer80">Bauer ''History of the Medieval World'' pp. 80–83</ref> در سال ۴۰۶ م [[آلانها]]، [[وندالها]] و [[سوئبیها]] به سرزمین [[گل (سرزمین)|گل]] رسیدند؛ و پس از سه سال در تمام گل پخش شده و در ۴۰۹ م از [[پیرنه|کوهستان پیرنه]] گذشتند و بجایی که امروزه اسپانیا نامیده میشود، قدم گذاشتند.<ref name="Collins59">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 59–60</ref> [[دوره مهاجرتها]] با حرکت دستههای گوناگون مردم مختلف آغاز گشت و از نخستین گروهها تعداد بسیار زیادی از [[ژرمنها|مردم ژرمن]] بودند که از میان اروپا گذشتند. [[فرانکها]]، [[آلامانها]] و [[بورگوندیها]] در شمال سرزمین گل متوقف شدند و در همان هنگام [[آنگلها]]، [[ساکسونها]] و [[جوتها]] [[اسکان آنگلو-ساکسونها در بریتانیا|در بریتانیا ساکن شده]]،<ref name="Cunliffe417">Cunliffe ''Europe Between the Oceans'' p. 417</ref> و [[وندالها]] از تنگهٔ جبل الطارق گذشته و ایالت رومی [[آفریکا (استان روم)|آفریکا]] را تسخیر نمودند.<ref name="Collins80">Collins ''Early Medieval Europe'' p. 80</ref> در دهه ۴۳۰ م هونها هجوم به امپراتوری را آغاز کردند؛ فرمانروایشان [[آتیلا]] (۴۳۴–۴۵۳ در قدرت) تهاجمها به بالکان در سال ۴۴۲ م و ۴۴۷ م، به سرزمین گل در ۴۵۱ م و به ایتالیا در ۴۵۲ م را رهبری میکرد.<ref name="James67">James ''Europe's Barbarians'' pp. 67–68</ref> تهدیدات هونها تا هنگام مرگ آتیلا در ۴۵۳ م پابرجای بود؛ تنها پس از مرگ او بود که [[هون|کنفدراسیون هونی]] که او بینان نهاده و رهبری میکرد از هم پاشید.<ref name="Bauer117">Bauer ''History of the Medieval World'' pp. 117–118</ref> این یورشهای بزرگ قبایل مختلف، طبیعت سیاسی و بافت فرهنگی و مردمی، آنچه را که پیش از آن، امپراتوری روم غربی نامیده میشد را یکسره دگرگون ساخت.<ref name="Cunliffe417"/>
با پایان سده پنجم میلادی قسمت غربی امپراتوری به واحدهای کوچکتری تجزیه شده بودند و که بوسیلهٔ قبایل مهاجمی در ابتدای همین سده به آنان یورش بردهبودند، اداره میشدند.<ref name="Wickham79">Wickham ''Inheritance of Rome'' p. 79</ref> عزل آخرین امپراتور غرب، [[رومولوس آگوستولوس]]، در ۴۷۶ م به عنوان تاریخ پایان امپراتوری روم غربی رایج گشتهاست.<ref name="Wickham86">Wickham ''Inheritance of Rome'' p. 86</ref>{{efn-ua|An alternative date of 480 is sometimes given, as that was the year Romulus Augustulus' predecessor [[Julius Nepos]] died; Nepos had continued to assert that he was the Western emperor while holding onto [[Dalmatia]].<ref name=Wickham86/>}} در سال ۴۹۳ م شبه جزیره ایتالیا بوسیلهٔ [[اوستروگوتها]] تسخیر شد.<ref name="Collins107">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 107–109</ref> امپراتوری روم شرقی که بیشتر امپراتوری بیزانس نامیده میشود پس از فروپاشی همتای غربیاش، توانایی و نیروی کمی در اختیار داشت تا بتواند ادعاهایش بر مناطق غربی را برآورده ساخته و آنان را زیر کنترل خود دربیاورد. درحالی که هیچیک از پادشاهان جدید در غرب جرئت ادعا و احیای مقام پیشین امپراتوری غربی را به خود راه نمیدادند، [[فهرست امپراتوران بیزانس|امپراتوران بیزانس]] همچنان ادعایشان را بر روی سرزمینهای غربی حفظ کرده و بر آن تأکید مینمودند ولی کنترل بیزانس بر مناطق غربی نمیتوانست به چیزی فراتر از کنترلی موقتی بدل گردد. بازپسگیری نواحی ساحلی دریای مدیترانه و [[شبهجزیره ایتالیا]] ([[جنگ گوتی (۵۳۵-۵۵۴)|جنگ گوتی]]) در هنگام امپراتوری [[ژوستینین یکم]] (۵۲۷–۵۶۵ در قدرت) تنها تلاش بیزانس و اقدامی موقتی بود و میتوان آن را یک استثنا نامید.<ref name="Collins116">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 116–134</ref>